یکشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۷ - ۱۳:۱۰
​مردم‌نگاری بدون حضور مردم؟!

حسن محدّثی گیلوایی با توجه به آرا مایکل انگرُوزینو و کتاب «درآمدی بر مردم‌نگاری» در یادداشتی به نقد دیدگاه‌های نعمت‌الله فاضلی پرداخته و معتقد است واژه مردم‌نگاری به نحو نادرستی استفاده می‌شود.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- حسن محدّثی گیلوایی:
من معمولاً بر حسب درگیری‌های فکری‌ای که دارم کتاب می‌خوانم‌. گاهی بارها به یک کتاب مراجعه می‌کنم و پاسخ‌ پرسش‌هایم را در آن‌ می‌یابم. معمولاً مطالعه‌ و کتاب‌خوانی‌اَم تابع چنین رویّه‌ای است؛ یعنی نخست پرسشی دارم و برای یافتن پاسخ آن، به کتاب‌ها و متون دیگر مراجعه می‌کنم؛ و من چه‌قدر پرسش دارم! در ماه‌های اخیر نیز برحسب درگیری‌هایم، چند کتاب مهم را در دست گرفتم و قسمت‌هایی از آن‌ها را خواندم و استفاده کردم.

یکی از کتاب‌هایی را که در ماه‌های گذشته با دقّت مورد مطالعه قرار دادم، کتاب درآمدی بر مردم‌نگاری نوشته‌ی مایکل انگرُوزینو (Angrosino) و ترجمه‌ی دوست عزیزاَم دکتر جبّار رحمانی و هم‌کاراَش محمد رسولی بود. این کتاب توسط پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در سال 1396 منتشر شده است. من می‌خواستم برای پژوهشی میدانی در باب مناسک اربعین حسینی به کربلا بروم. این کتاب را قبل از سفر و بعد از سفر خواندم و بسیار از آن استفاده کردم. درآمدی بر مردم‌نگاری اثری روش‌شناختی است و برای محقّقانی که می‌خواهند وارد میدان‌های اجتماعی بشوند و کار پژوهشی مشارکتی انجام بدهند اثر بسیار مناسبی است. این کتاب به زبان ساده‌ای نوشته شده و به‌نحو روان و سلیسی به فارسی برگردانده شده است. یکی از ویژگی‌های مثبت این اثر آن است که نویسنده نمونه‌هایی از تحقیقاتی را که در آن‌ها از روش مردم‌نگاری استفاده شده، ذکر کرده است تا خواننده به‌خوبی با این روش تحقیق آشنا شود.

مردم‌نگاری نوعی روش تحقیق کیفی است و معمولاً تصور می‌شود که در تحقیقات مبتنی بر معرفت‌شناسی ضدپوزیتیویستی از روش‌های تحقیق کیفی استفاده می‌شود. امّا نویسنده با توضیحات ارزش‌مند خویش این خطای فاحش روش‌شناختی را برملا می‌کند. اغلب استادان ایرانی در حوزه‌ی جامعه‌شناسی-وقتی که روش تحقیق تدریس می‌کنند- مرتکب چنین خطایی می‌شوند. اما انگرُوزینو می‌گوید در رویکردهای نظری متنوّعی نظیر کارکردگرایی ساختاری، کنش متقابل نمادین، فمینیسم، مارکسیسم، اتنومتدولوژی، نظریه‌ی انتقادی، مطالعات فرهنگی، و مطالعات پسامدرنیستی از این روش استفاده می‌شود. می‌دانیم که کارکردگرایی ساختاری نظریه‌ای مبتنی بر معرفت‌شناسی پوزیتیویستی است.

من قبلاً عنوان «مردم‌نگاری» را بر روی جلد برخی از آثار دیده بودم ولی وقتی آن‌ها را مطالعه و بررسی کردم، محتوا را مردم‌نگارانه نیافتم. به‌عنوان مثال، دوست عزیز و ارج‌منداَم دکتر نعمت‌الله فاضلی کتابی دارد تحت عنوان «مردم‌نگاری آموزش» (فاضلی، 1390؛ نشر علم، چاپ اوّل). وقتی این کتاب را بررسی می‌کنیم درمی‌یابیم که مجموعه‌ای از مباحث نظری را در باب مسایل و امور مربوط به آموزش دربردارد. لذا چنین اثری قطعاً مردم‌نگارانه نیست؛ مگر آن‌که مردم‌نگاری معنای دیگری نیز داشته باشد که من از آن بی‌خبراَم. انگرُوزینو دو ویژگی مهم مردم‌نگاری را چنین ذکر می‌کند:
«جست‌وجو برای الگوها که از مشاهده‌های دقیق رفتارهای زنده تا مصاحبه‌های عمیق با اعضای جامعه مورد مطالعه را دربرمی‌گیرد. مردم‌نگارها باید توجه به فرایند تحقیق میدانی را جدی بگیرند. توجه به فرایند تحقیق باید چنان باشد که محقق حق ورود به میدان را به‌دست آورد، با مردمی که در آن زندگی می‌کنند وارد تعامل شوند و به‌تدریج به‌عضو مشارکت‌کننده در آن گروه تبدیل شوند.» (انگرُوزینو، 1396: 45).

وقتی که توضیحات انگروزینو را می‌خوانیم، درمی‌یابیم که در ایران از واژه‌ی مردم‌نگاری به‌نحو نادرستی استفاده می‌شود. مثلاً در کتاب مورد بحثِ دکتر نعمت‌الله فاضلی، فصلی تحت عنوان «مردم‌نگاری رایانه در کلاس درس در ایران» هست که به‌رغم باارزش بودن مطالب آن، تمام بحث‌ها نظری است و هیچ مطلبی در این فصل مبتنی بر زندگی دانش‌آموزان در کلاس درس نیست. به‌عبارت دیگر، محتوای این فصل، مبتنی بر مصاحبه یا مبتنی بر تجربه‌های زیسته‌ی دانش‌آموزان در کلاس درس و کار با رایانه در کلاس نیست. همین‌جا لازم است نکته‌ی دیگری را باز هم در باب دکتر نعمت‌الله فاضلی ذکر کنم. در متنی راجع به ایشان چنین نوشته شده است:

«فاضلی به‌عنوان یکی از نمایندگان انسان‌شناسی مدرن و مطالعات فرهنگی در ایران، نوآوری‌های مهمی در روش‌شناسی این رشته‌ها داشته ‌است. یکی از نوآوری‌های او در این زمینه، ترویج روش اتواتنوگرافی بوده‌ است. فاضلی اتواتنوگرافی را یک رویکرد روش‌شناسانه در مطالعات حوزه علوم انسانی، اجتماعی و فرهنگی می‌داند که هدف و دال مرکزی آن «مطالعه خود» و «توجه به خود» است. منظور از خود در اینجا، محقق است. به اعتقاد فاضلی، در این روش، محقق داده‌های تحقیق را براساس زندگی شخصی‌اش تهیه می‌کند. یعنی کارها، تجربیات، فعالیت‌های شغلی و فراغتی و نقش‌های اجتماعی محقق، منبعی برای تولید دانش هستند.

به عبارت دیگر، در این روش، خویشتن یا خود به عنوان راهبردی روش‌شناسانه برای اندیشیدن، نوشتن و خلاقیت به کار می‌رود؛ بنابراین در اتواتنوگرافی، ابژه و سوژه شناخت یکی هستند. فاضلی با توجه به کاربردهای گسترده اتواتنوگرافی، آن را روشی برای تولید آگاهی جمعی می‌داند و معتقد است این روش، راهی برای بروز خلاقیت و تأثیرگذاری و عاملیت محقق است. چرا که فرد محقق از این طریق می‌تواند روایت‌های جزیی را به روایت‌های کلان پیوند بزند. فاضلی اتواتنوگرافی را دموکراتیک‌ترین روش تحقیق می‌داند، چرا که امکان شنیده شدن صداهای مختلف را فراهم می‌کند» (ویکی پدیا، https://fa.wikipedia.org/wiki/نعمت‌الله_فاضلی).

نمی‌دانم متن فوق را چه کسی نوشته است امّا ممکن است از آن چنین استنباط شود که دکتر نعمت‌الله فاضلیِ عزیز، مبدع خودمردم‌نگاری است. انگرُزینو در باب خودمردم‌نگاری توضیحاتی داده است که این استنباط خطا برطرف می‌شود: «خودمردم‌نگاری، یا روایتِ خود، شکل ادبی «پیوندی» [هیبرید] است که در آن محقق تجربه شخصی‌اش را تحلیل می‌کند. وجه مشخصه خودمردم‌نگاری‌ها معمولاً یادآوری‌های پرشور، استعاره‌های قوی، شخصیت‌های زنده، عبارت‌های نامتعارف و نیز اجتناب از تفسیر است، ‌طوری که خواننده از خلال آن به عمق احساسات نویسنده پی ببرد. برای مثال، «الیس» روایتی نوشته و در آن به موضوع مرگ دیگریِ مهم در زندگی خود اشاره کرده و تلاش‌هایی که برای رهایی از آن انجام داده است.» (انگروزینو، 1396: 180).

باری، ارزش کتاب درآمدی بر مردم‌نگاری‌ در این است که ابعاد مختلف تحقیق مردم‌نگارانه را با جزئیاتی مناسب (و نه کسالت‌بار، مثل بسیاری از کتاب‌های روش تحقیق) توضیح داده است. نکته‌ی جالبی که در مقدمه‌ بر ترجمه ذکر شده این است که کسانی‌که در ایران، انسان‌شناسی تدریس می‌کنند از میدان دور هستند و «مفهوم میدان تحقیق با این وضعیت استادان انسان‌شناسی ایرانی، به مقوله موضوعی و مطالعات کتابخانه‌ای تبدیل شود. در نهایت می‌توان گفت غالباً دانش انسان‌شناسی ایران، رابطه‌اش را با میدان یا مردم‌نگاری از دست داده است.» (رحمانی، 1396 :‌5). جبّار رحمانی می‌افزاید:‌ «تمرکز بر [در] کتابخانه و مطالعه کتاب به جای لمس مستقیم و پیوسته واقعیت و صحبت کردن ممتد و مبتنی بر تأمل‌های شخصی، بر انسان‌شناسی هم سایه انداخته است.» (همان:‌6).

در انتها یادآوری می‌کنم که من با مطالعه‌ی کتاب درآمدی بر مردم‌نگاری، بخشی از آموخته‌های قبلی‌ام را مجدداَ تحکیم کردم و علاوه بر آن، نکات تازه‌تری آموختم و نیز برای انجام پژوهشی مردم‌نگارانه در باب مناسک پیاده‌روی اربعین حسینی و تدوین گزارش آن از این کتاب کم حجم امّا ارزش‌مند بسیار بهره بردم. لذا از مترجمان محترم و دست‌اندرکاران نشر آن بسیار تشکّر می‌کنم و آرزوی توفیق بیش‌ترشان را دارم. به نظراَم لازم است کتاب درآمدی بر مردم‌نگاری (انگروزینو، 1396) را همه‌ی دانش‌جویان جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی بخوانند. دست‌کم، من به‌عنوان یک دانش‌جوی تمام وقت جامعه‌شناسی، به خواندن آن محتاج بودم.     

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها