سایت لیتهاب بر اساس تجربههای مختلف در نوشتن داستان کوتاه تعدادی قوانین معرفی کرده که ممکن است برای نویسندگان جوان مفید باشد.
با وجود روشهای متفاوت یک قاعده و قانون کلی در نوشتن داستان کوتاه وجود دارد که همه نویسندگان به آن پایبند هستند. سایت لیتهاب بر اساس تجربههای نویسندگان مختلف قوانینی برای نوشتن داستان کوتاه پیشنهاد میکند که میتواند برای نویسندگان جوان مفید باشد.
قانون اول نداشتن تناقض بین شخصیتهای داستان با دنیای اطراف است.
قانون دوم این است که باید اجازه دهید شخصیتها دنیای اطراف را همانگونه که هست مشاهده کنند.
قانون سوم مربوط به حوادث داستان است که نباید برای جذب مخاطب حرکتهای فیزیکی بیش از حد توضیح داده شود چون از بار ادبی داستان کاسته خواهد شد.
قانون چهارم طبق نظر سایت لیتهاب این است که پایان داستان نباید با ابتدا و محتوای داستان تفاوت شگرفی داشته باشد. نویسنده باید داستان را همانطور تمام کند که خواننده پس از مطالعه کل داستان انتظار دارد.
به عقیده این سایت نوشتن داستان کوتاه شبیه ساختن خانه است که باید جملات به طور منظم و بر اساس قانون و قاعده خاص روی هم چیده شوند تا داستان ساخته شود. ولی نویسنده باید تفاوت کوچکی بین داستان و خانه قائل شود. نویسنده مبتدی سعی میکند از بهترین جملات با کلمات قشنگ استفاده کند و در ویرایش جملات دقت خود را بالا ببرد ولی داستان نیز مثل یک خانه برای زندگی انسانها نوشته میشود. همانطور که در ساخت خانه آجری باید به احساسات انسانی توجه شود، در داستان نیز رعایت این مسئله ضروری است.
فلانر اوکانر، نویسنده مشهور آمریکایی داستانهای کوتاه میگوید؛ همیشه داستانهای خود را با الهام از شخصیتهای واقعی اطرافش نوشته است. او نمیتواند داستانی بنویسد که پیش از آن اتفاق نیفتاده است. داستان نویسنده را همراه خودش میبرد و اگر این اتفاق نیفتد نباید انتظار داشت خواننده را نیز جذب کند.
در نویسندگان معاصر نوعی نوآوری مشاهده میشود که به نوشته سایت لیت هاب قانون «دست زدن به خرس» است. در نوشتن حوادث زیاد نباید به چیزهایی که در دنیای واقعی اتفاق میافتد، وفادار بود. در دنیای واقعی نمیتوان به خرس دست زد ولی نویسنده به راحتی میتواند به خرس خشمگین که در حال دفاع از بچه خود است، دست بزند. در دنیای نویسنده در چند جمله میتوان به خرس نزدیک شد و بچهاش را گرفت. این قانون به نویسنده یادآور میشود که در نوشتن حوادث قوانین معمول دنیای واقعی را در ذهنش بشکند و به جای واقعیت چیزهایی بنویسد که در دنیای واقعی وجود ندارند. وقتی داستان جذابیت و اهمیت خود را در نزد مخاطب پیدا میکند که بتوانید از مرزهای دنیای واقعیت عبور کرده و در عین رعایت احترام و ادب داستانی هیجان انگیز برای آنها تعریف کنید. قوانین قدیمی را فراموش کنید و قوانین جدیدی برای نوشتن خود پیدا کنید.
نظر شما