مصاحبه اختصاصی ایبنا با پروفسور مهران کامروا، رئیس مرکز مطالعات بینالمللی و منطقهای دانشگاه جرج تاون؛
کتاب «آبهای طوفانی» رویکردی چند جانبه نگر به امنیت خلیج فارس دارد
پروفسور مهران کامروا، استاد دانشگاه جرج تاون آمریکا معتقد است مطالعه امنیت در منطقه خلیج فارس نیازمند یک رویکرد چند بعدی و فراتر رفتن از رویکردهای دولتمحور نسبت به مسائل امنیتی است.
کامروا، رئیس مرکز مطالعات بینالمللی و منطقهای دانشگاه جرج تاون شعبه قطر است. وی دکترای خود را در علوم اجتماعی و علوم سیاسی از دانشگاه کمبریج اخذ کرده و صاحب مقالات و کتابهای زیادی است. کتابهای «قطر، کشور کوچک»، «سیاست بزرگ»، «خاورمیانه معاصر، تاریخ سیاسی پس از جنگ جهانی اول» و «انقلاب فکری ایران» از جمله آثار وی به شمار میرود. در ادامه گفتوگوی اختصای ایبنا با وی در خصوص جدیدترین کتابش را میخوانید:
- کتاب جدید شما درباره امنیت خلیج فارس هفته پیش منتشر شد. در مورد این اثر توضیح بدهید؟
همانگونه که اشاره کردید جدیدترین کتاب من با عنوان «آبهای طوفانی: ناامنی در خلیج فارس» از سوی انتشارات دانشگاه کرنل، در روزهای پایانی فروردین ماه منتشر شد. این کتاب محصول بیش از سه سال تحقیق من است. جهت انجام تحقیقات و گردآوری اطلاعات، با شماری از کارشناسان، دانشگاهیان، دیپلماتهای بلندپایه و مقامات حکومتی در ایران، عمان، عربستان سعودی و امارات متحده عربی مصاحبه انجام دادم.
- پرسش و دغدغه اصلی شما در این کتاب چیست؟
موضوع اصلی کتاب کاوش در مورد دلایل اصلی ناامنی مزمن در خلیج فارس است. خلیج فارس همچنان به عنوان یک منطقه ناامن و شدیدا نظامی در جهان باقی مانده است. ناامنی در منطقه خلیج فارس محصول تعامل چهار دینامیک تقویت کننده است؛ نادیده گرفتن ابعاد انسانی امنیت در سراسر منطقه؛ بیثباتی ذاتی و ماهیت غیرقابل قبول ترتیبات معماری منطقه که در طی چند دهه گذشته وجود داشته؛ سیاستهای بینالمللی و امنیتی تعقیب شده توسط بازیگران منطقهای و فرامنطقهای و معضلات امنیتی فراگیر و همپوشان که در نتیجه سه عامل دیگر ایجاد شدهاند.
کتاب «آبهای طوفانی: ناامنی در خلیج فارس» علل و پیامدهای هریک از این دینامیکها را هم به صورت ترکیب شده و هم به صورت جداگانه شرح داده و چگونگی نقش آنها در ایجاد منطقه پرتنش و شدیدا ناپایدار خلیج فارس در جهان را مورد بررسی قرار میدهد.
- فرضیه اصلی شما در این کتاب چیست؟
ترتیبات امنیتی خلیج فارس باعث ایجاد شماری از دینامیکها شده که بیثباتی و ناامنی در منطقه خلیج فارس به وجود میآورند. فرضیه اصلی من در این کتاب بررسی این دینامیکهاست.از جمله این موراد میتوان به تاکید بر امنیت سخت و نادیده گرفتن امنیت انسانی؛ بیش از حد وابسته بودن برخی کشورهای منطقه به آمریکا به عنوان یک نیروی موازنه بخش بیرونی؛ فراگیر بودن معمای امنیتی و اقدامات خودسر سیاستمداران منطقهای اشاره نمود.
-نکته جالب توجه کتاب شما که در کمتر اثری در حوزه مطالعات امنیتی خلیج فارس مشاهده میشود، تأکید بر مقوله «امنیت انسانی» است. به نظر شما معماری امنیتی در خلیج فارس باید مبتنی بر امنیت دولت (state security) باشد یا امنیت انسانی(human security)؟
مطالعه امنیت در منطقه خلیج فارس نیازمند یک رویکرد چند بعدی و فراتر رفتن از رویکردهای دولتمحور نسبت به مسائل امنیتی است. علاوه بر ملاحظات نظامی، دیپلماتیک و قدرت عناصر امنیت انسانی نیز باید بررسی شود. به ویژه ادراکات دیگران که منجر به احساسات فرقهای میشود و ادراکات تهدید متقابل که موجب ایجاد و تقویت معضل امنیتی می شوند نیز دارای اهمیت هستند.
- با توجه به این رویکرد، دلایل اصلی ناامنی و بیثباتی در منطقه خلیج فارس چیست؟
معماری امنیتی خلیج فارس به چهار دلیل ذاتا بیثبات و ناامن است؛ 1. حضور آمریکا در منطقه و ردپای آن در سراسر منطقه یکی از مهمترین منابع تنش و خشم مزمن هم بازیگران دولتی و هم بازیگران غیر دولتی در سراسر منطقه است.
2. بازیگران دولتی احساس میکنند در برابر تهدیدات خارجی آسیبپذیر هستند و بنابراین محیطهای منطقهای و ملی بسیار امنیتی را ایجاد میکنند.
3. ناامنی در منطقه خلیج فارس با ظهور سیاستهای هویتی در سراسر مرزهای ملی تقویت میشود. سیاستهای هویتی در منطقه خاورمیانه به طور کلی و منطقه خلیج فارس به طور خاص همیشه دارای اهمیت بوده است.
4. بی توجهی بازیگران دولتی به عناصر امنیت انسانی.
شماری از تحولات باعث شده تا معضل امنیتی منطقه خلیج فارس غیرقابل حل و خودپندار شود. معضلات امنیتی هم مشتق از عوامل ساختاری (محصول محیط ژئواستراتژیک بزرگتر که منطقه در آن واقع شده) و هم مشتق از انتخابهای سیاسی بازیگران دولتی درون منطقه و بیرون از منطقه میباشند.
اختلافات جغرافیایی وسیع بین دولتهای بزرگتر در عین حال فقیرتر، و دولتهای ذرهای در عین حال ثروتمند منطقه خلیج فارس را به یک منطقه شدیدا تعارضی تبدیل نموده است.ماهیت پدیده معمای امنیت، یعنی شخصیت خودپنداری و خودمختاری از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
سرانجام معمای امنیتی منطقه ازعدم اعتماد اساسی بین بازیگران درگیر در منطقه، صرف نظر از اینکه آیا آنها اتحادیههایی را در مورد مسایل خاص تشکیل میدهند یا خیر مشتق میشود.
نظر شما