فرهاد حسنزاده معتقد است بعد از انتخابش به عنوان نامزد نهایی جایزه هانس کریستین اندرسون توجه ناشران نسبت به آثارش بیشتر جلب شد و تعدادی از کتابهایش که سالها خاک میخوردند و تجدید چاپ نمیشدند یا کلا از گردونه نشر خارج شده بودند، بازنشر شدند.
شما از نویسندگان مطرح ادبیات کودک و نوجوان و جزء پنج نویسنده برتر جهان در جایزه هانس کریستین اندرسون هستید، کسب این عنوان چقدر در زندگی حرفهای شما تاثیر داشت؟
بعد از این اتفاق توجه ناشران نسبت به آثارم بیشتر جلب شد و کارهایی انجام دادند. مثلا تعدادی کتاب در انتشارات سوره مهر داشتم که سالها بود خاک میخوردند و تجدید چاپ نمیشدند، یکی از آنها را هم کلا از گردونه نشر خارج کرده بودند. اما بعد از انتخابم به عنوان نامزد نهایی جایزه اندرسون، به سراغ کتابهایم رفتند و پنج جلد از این آثار شامل «ماشو در مه»، «انگشت مجسمه»، «بزرگترین خطکش دنیا»، «کلاغ کامپیوتر»، «نمکی مار عینکی» را در قالب یک پک آماده و بازنشر کردند. همچنین با یکی از ناشران چینی برای ترجمه و انتشار آنها وارد مذاکره شده و قرارداد بستهاند. این مساله قدم مثبتی است و سبب میشود کارهایی که پنهان ماندهاند، دیده شوند. از دیگر مواردی که میتوانم به آن اشاره کنم درج نامزد نهایی جایزه اندرسون روی جلد کتابهای من از سوی انتشارات فاطمی است که در جذب مخاطب و فروش آن تاثیرگذار خواهد بود.
آیا از وضعیت ترجمه و چاپ آثارتان به سایر زبانها و تلاشی که تا به حال ناشران آثارتان در این زمینه انجام دادهاند، راضی هستید؟
نه تا پیش از اینکه به عنوان نامزد نهایی جایزه اندرسون معرفی شوم از وضعیت ترجمه و چاپ آثارم راضی نبودم و چندان ناشران به ترجمه و انتشار آنها به سایر زبانها و بازنشرشان توجه نمیکردند اما بعد این مساله وضعیت بهتر شده و ناشران حرکتهایی در این زمینه کردهاند.
باتوجه به اینکه بعد از انتخاب شدن شما به عنوان نامزد نهایی جایزه اندرسون، توجه جامعه ادبی کشور بیشتر به شما جلب شده است، آیا برنامه خاص یا ایجاد تحولی در فعالیت حرفهایتان در دستور کارتان دارید؟
بله باتوجه به حساس بودن جامعه روی کارهایم سعی میکنم از این به بعد گزیدهتر کار کنم و وقت بیشتری برای کار کردن روی کتابها صرف کنم و با مخاطبانم ارتباط بهتر و بیشتری برقرار کنم و سعی کنم بیش از پیش به بچهها نزدیک شوم و اعتمادی که آنها به من دارند را تقویت کنم.
باتوجه به تعدد عناوین کتابهای کودک و نوجوانی که از سوی ناشران مختلف این حوزه منتشر میشود و عدم آشنایی اغلب کودکان، نوجوانان و والدین آنها با کتابهای خوب و باکیفیت این حوزه، شما چه کتابهایی را برای خرید در نمایشگاه کتاب به بچهها پیشنهاد میدهید؟
من ترجیح میدهم کتاب خاصی را به کودکان و نوجوانان پیشنهاد نکنم تا آنها بتوانند بر حسب علاقه و سلیقه خود کتاب موردنظرشان را انتخاب کنند. اما بهتر است از فهرستهایی که معمولا از سوی نهادهای مختلف معرفی میشود و شامل لیستی از کتابهای باکیفیت است مانند فهرست لاکپشت پرنده، شورای کتاب کودک و کتاب سال کانون پرورش فکری استفاده کنند. زیرا به هر حال این فهرستها شامل کتابهایی است که از سوی داوران و کارشناسان ادبیات کودک بررسی و غربال شدهاند و با اطمینان میتوان گفت از کتابهای بازاری نیستند.
دسترسی به این فهرستها برای بسیاری از بچهها مشکل است، آیا معیارها و ملاکهای دیگری وجود دارد تا کودکان و نوجوانان بتوانند بر اساس آنها در میان انبوه کتابهای بازاری، آثار خوب را برگزینند؟
اگر به این فهرستها دسترسی ندارند، بهتر است به غرفه ناشرانی مراجعه کنند که در طول سالیان گذشته عملکرد خوبی ارائه دادهاند و هر اثری را چاپ نمیکنند مانند انتشارات پیدایش، افق، کانون پرورش فکری و فاطمی. اینگونه ناشران دغدغه فرهنگ و دغدغه بچهها را دارند و گزیده کار میکنند. همچنین گاهی بچهها، برخی نویسندگان را میشناسند و کارهایشان را دنبال میکنند. این بچهها هم بهتر است در نمایشگاه به دنبال آثار جدیدی باشند که از نویسنده مورد نظرشان منتشر شده است. همچنین بهتر است بچهها در هنگام انتخاب و خرید کتاب خیلی به ظاهر اثر توجه نکنند چون ظاهر زیبا نمیتواند ملاکی برای باکیفیت بودن محتوای کتاب باشد.
با توجه به انبوه کارهای ترجمه و تالیفی منتشر شده در حوزه کودک و نوجوان، شما خرید کتابهای تالیفی را به مخاطبان پیشنهاد میکنید یا ترجمه؟
پیشنهاد میکنم بیشتر آثار تالیفی بخوانند چون با حال و هوای فرهنگ خودمان نزدیکتر است و بهتر میتوانند خودشان را در میان شخصیتهای داستان پیدا کنند. البته خواندن آثار ترجمه هم سبب آشنا شدن بچهها با فرهنگ کشورهای دیگر و ایجاد شناخت در آنها میشود. همچنین به آنها کمک میکند تصمیمهای بهتری در زندگیشان بگیرند. زیرا شخصیتهای داستانها معمولا با بحرانهایی روبهرو میشوند و از خودشان واکنشهایی نشان میدهند که برای حل مساله به کودکان و نوجوانان کمک میکنند. اغلب این آثار براساس روانشناسی کودک نوشته شدهاند و به بچهها میآموزند راههای معقولانهتری برای حل مشکلاتشان پیدا کنند.
مولفان و مترجمان چه نقشی در جذب بچهها برای حضور در نمایشگاههای کتاب، خرید آثار و افزایش علاقه به کتابخوانی دارند؟
واقعیت این است که تبلیغات در حوزه کتاب بسیار کم است و تبلیغات کمی هم که صورت میگیرد، مناسب نیست. براین اساس مولفان و مترجمان میتوانند کمک کنند تا کتاب در جامعه دیده شود. حضور نویسندگان و مترجمان در کنار آثارشان در نمایشگاه کتاب و برگزاری مراسمهایی مانند جشن امضا و رونمایی کتاب با حضور بچهها سبب بهتر دیده شدن آثار میشود. معمولا شخصیت نویسندگان برای بچهها جذاب است و دیدار با آنها میتواند در جذب بچهها به خرید کتاب، کتابخوانی و شکوفا شدن ذوق نویسندگیشان موثرباشد.
شما از نویسندگانی هستید که در نمایشگاههای بینالمللی مختلف حضور داشتهاید؛ اگر بخواهید نمایشگاه کتاب تهران که 30 سال قدمت و سابقه دارد را با سایر نمایشگاههای بینالمللی مقایسه کنید، چه ضعفها و کمبودهایی مشاهده میکنید؟
نخستین مسالهای که مشهود است تفکیک نشدن نمایشگاه از فروشگاه کتاب است که یک ضعف محسوب میشود و بهتر بود به گونهای باشد که 2 یا 3 روز نمایشگاه فقط به نشر و مذاکره ناشران اختصاص مییافت و باقی روزها به فروش آثار. تا با استانداردهای جهانی نمایشگاه کتاب بیشتر مطابقت داشته باشد. مساله دیگر نشستهای تخصصی کتاب است که در نمایشگاه کتاب برگزار میشود و فینفسه خوب است اما چون اطلاعرسانی خوبی صورت نمیگیرد استفاده درستی از این نشستها نمیشود. مساله بعد فضایی است که هرساله به بخش کودک و نوجوان اختصاص مییابد، فضایی نامناسب در زیر چادرها که اصلا رضایتبخش نیست. درحالیکه باید بهترین بخش در نمایشگاه کتاب به کودکان و نوجوانان اختصاص داده شود. همچنین در کنار فضاهایی که هست فعالیتهایی صورت گیرد که مانع از خسته شدن بچهها شود مانند اجرای نمایشها یا جنگهای مفرح با موضوع کتاب و کتابخوانی.
نظر شما