نخستین کتابی که در دوران کودکی خواندید چه کتابی بود؟
بیشتر کتابهای عکسدار بود که فقط چند خط زیر عکسها نوشته داشت و من دلم میخواست نوشته بیشتر داشت و عکس کمتر. کتاب «قصه خاله سوسکه» را یادم است.
در کودکی به مطالعه چه آثاری بیشتر علاقه داشتید؟
داستان را ترجیح میدادم، چون آدم خیالبافی بودم، البته هنوز هم هستم، خودم را جای شخصیت قصه میگذاشتم و خیلی کیف داشت.
از میان آثاری که خواندید به چه کتابی بیشتر علاقه داشتید و به نوعی نوستالژی کودکیهای شماست؟
«شاهزاده و گدا» اثر مارک تواین و «روبنسون کروزو» اثر دانیل دفو را خیلی دوست داشتم و چندین بار خوانده بودم. بعد «جین ایر» آمد و «پر» و «بابا لنگ دراز».
آیا مطالعه این کتابها را به بچهها توصیه میکنید؟
بچههای امروز شاید قصههای دیگری را از نوعی دیگر دوست داشته باشند، مثل «هری پاتر» یا «جنگ ستارگان» اما اگر «شاهزاده و گدا» یا «بابا لنگ دراز» را بخوانند حتما دوست خواهند داشت.
فرزندان و نوههایتان هم کتاب میخوانند؟
بله. فراوان کتاب میخوانند.
آیا کتابهای مورد علاقه کودکیتان را برای فرزندانتان هم تهیه کردید؟
بچههای من قاعدتا باید کتابخوان میشدند. البته سلیقه خاص خودشان را دارند. مانی که بچه بود هر شب برایش «تن تن» میخواندم و خودم هم لذت میبردم.
آیا در زمان حال نیز به دنبال اینکه آن کتابها را پیدا کنید و تعدادی از آنها را خریداری کرده و به نوههایتان یا بچههایی که دوست دارید هدیه بدهید، بودهاید؟
بله من نوهای 9 ساله دارم که برایش کتاب میخرم و سعی میکنم کتابهایی را که خودم دوست داشتم برایش پیدا کنم تا بخواند.
فکر میکنید به عنوان یک مادر نقش شما در گرایش فرزندانتان به کتابخوانی چه بوده است؟
وقتی خانه پر از کتاب باشد و مادر و پدر را مدام در حال خواندن ببینند طبعا این گرایش به کتاب خواه نا خواه به وجود میآید.
بنظر شما بجز والدین و محیط خانواده چه چیزی در کتابخوان شدن بچهها تاثیر دارد؟
اول والدین و محیط خانواده نقش اصلی را دارند و بعد مدرسه و دوست کتابخوان.
با توجه به تغییر شرایط جامعه امروزه مطالعه چه کتابهایی را به کودکان و نوجوانان پیشنهاد میدهید؟
مطالعه کتابهای داستان و علمی را به آنها پیشنهاد میدهم.
شعر مورد علاقهتان در دوران کودکی چه بود؟ آیا هنوز هم آن را زمزمه میکنید؟
یادم نمیآید در دوران کودکی چه شعری را بلد بودم. اما دوران نوجوانی شعرهای اخوان را دوست داشتم و خیلیهایش را از حفظ بودم، مثل «زمستان» یا «دو پنجره».
شاعر و نویسنده مورد علاقهتان در دوره نوجوانی چه کسانی بودند؟
در نوجوانی به کتابهای مارک تواین خیلی علاقه داشتم.
باتوجه به اینکه پدر شما از اهالی فرهنگ و ادب بودند و وقتی که نوجوان بودید خانه شما از مراکز فرهنگی هنری محسوب میشد و شاعران و نویسندگان به نام زیادی به آنجا رفت و آمد داشتند؛ این رفت و آمدها و دیدارها با نویسندگان و شاعران چقدر در گرایشتان به مطالعه، نویسندگی، ترجمه و ... تاثیر داشت؟
من همیشه معتقدم که شخصیت کودک در خانواده شکل میگیرد و علایقش به علایق خانواده برمیگردد. پس حتما محیط خانه روی من اثر داشته است. حرفهایی که با هم میزدند و بحث و جدلهایی که میکردند همه حول محور فرهنگ و هنر بود و من هم شنوندهای مشتاق بودم و اسم خودم را برای آن دوران گذاشتهام «ناظر خاموش».
آیا در کودکی شخصا کتاب موردنظرتان را برای مطالعه انتخاب میکردید یا کتابها طبق سلیقه والدینتان انتخاب میشد؟
در آن زمان مجبور بودیم کتابهایی را بخوانیم و یک تکلیف بود. مثل «گلستان سعدی» یا «شاهنامه» و باید درس پس میدادیم! اما هر دو سه هفته یک بار با مادرم میرفتیم چهار راه مخبرالدوله به کتابفروشی نیل و هم او و هم خودم کتاب انتخاب میکردیم و خیلی خاطره خوبی از این خریدها دارم.
آیا هنوز هم اگر کتاب کودک و نوجوانی را ببینید تمایل به خواندن آن دارید؟
بله، کتابهای کودک و نوجوان را میخوانم یا ورق میزنم تا برای نوهام یا بچههای فامیل بخرم.
آیا پیش آمده با دیدن فیلمی اقتباسی به مطالعه کتابی علاقهمند شوید؟
برعکس این بیشتر پیش آمده. یعنی کتاب را خواندهام و حالا میروم فیلمش را ببینم، که اغلب فیلم به خوبی کتاب نیست.
باتوجه به اینکه شما از مترجمان و گالریداران مطرح هستید آیا از کودکی به این فعالیتها علاقه داشتید؟ آیا مطالعات شما در کودکی و نوجوانی در گرایشتان به این زمینهها تاثیر داشت؟
پدرم مجموعهدار بود و در و دیوار خانهمان پر بود از نقاشی و با نقاشهای زیادی هم دوست بودیم. کتاب هم که خوانده میشد و طبعا به این دو مقوله علاقهمند شدم .
به نظر شما مطالعات در دوره کودکی و نوجوانی چقدر در انتخاب فعالیت و حرفه شخص در آینده تاثیر دارد؟
مطالعه دید را باز میکند و قدرت سنجش و تخیل آدم را قوی میکند و همین امر میتواند بسیار تاثیر گذار باشد.
شما مدتی به عنوان مدیر برنامه کودکان در رسانه ملی پیش از انقلاب فعالیت داشتید، آیا به فعالیت در حوزه کودک و نوجوان علاقه داشتید؟
به فعالیت در حوزه کودک و نوجوان علاقه زیادی داشتم و برایم حیطه جذابی بود.
از میان آثاری که در حوزه کودک و نوجوان داشتید به کدامیک بیشتر علاقهمندید؟
زیاد در این حیطه در قیاس با باقی ترجمههایم کار نکردهام. یک کتاب برای کانون پرورش فکری ترجمه کردم که بیشتر عکس بود به اسم «چطور بچه به دنیا میاد» که اول انقلاب توقیف شد و ترجیح داده شد که بچهها در این موضوع در جهالت بمانند. یکی هم «تیستوی سبز انگشتی» بود که خیلی زیاد موفق شد و مورد لستقبال قرار گرفت. یکی هم چندسال پیش تالیف کردم به نام «آقا صمد و ماهی سیاه کوچولو» که به زعم خودم ادامه «ماهی سیاه کوچولو» بود که خودم دوستش دارم و خوشبختانه کتاب موفقی هم شد.
چرا فعالیتتان در حوزه کودک و نوجوان کمرنگ بود و بیشتر به حوزه بزرگسال پرداختید؟
دلیل خاصی ندارد.
کتابهای حوزه کودک و نوجوان را در مقایسه با کتابهایی که در زمان کودکی شما منتشر میشد از نظر کمیت و کیفیت چگونه ارزیابی میکنید؟
کتابهای خیلی خوبی دارد در میآید اما متاسفانه این کتابها را در کتابخانه مدارس نمیبینید برای همین است که نمیشود به آموزش کتابخوانی در مدارس امید داشت.
نظر شما