گفتوگو با نویسنده «تکههای سنگین سرب» همزمان با سالروز شهادت دکتر چمران؛
نگاه همه جانبه و تیزهوشی حلقه مفقوده پژوهش در کشور است
ایوب آقاخانی، نویسنده نمایشنامه «تکههای سنگین سرب» با محوریت شهید مصطفی چمران که سال 1394 در قالب کتاب نیز منتشر شده، با اشاره به اینکه نگاه جامع نگر و تیزهوشی، حلقه مفقوده پژوهش در کشور است، بیان کرد: در انجام پژوهش هرآنچه درباره دکتر چمران اعم از منابع مکتوب، گفتهها و شنیدهها و حتی یادداشت و اظهار نظرها را بررسی کردم ولی در نهایت آنچه در خروجی اثر دیده شد، محصول مداقه، استنتاج، بررسی و مقایسه و نتیجهگیری جامع بود.
این پژوهشگر ادامه داد: سه گانهای درباره چند تن از شخصیتهای جنگ با عنوان مجموعه «پرتره نگاریهای جنگ» نوشتم.در هر سه مورد این بحران را داشتم که منابع موجود لزوما قابل اعتماد نیستند، لذا همه منابع موجود در این زمینه را با حفظ حرمت میخواندم و هر یادداشت و سطری درباره این افراد از هر موضعی را جستجو میکردم، ولی باز هم به این موارد بسنده نکرده و در مرحله آخر پیش نگارش، تحقیقات میدانی انجام دادم.
آقاخانی افزود: این تحقیقات بر مبنای دانش افراد مختلف اعم از نزدیکان، خانواده و کسانی بود که از آنها خاطره داشتند. مصاحبه و ضبط صدا انجام و در نهایت همه اطلاعات گردآوری شده را در کنار هم مقابله و مقایسه کردم.
پژوهشگر بعد از استنتاج عقلانی، میتواند براساس شم نکتهسنج خود بهعنوان صاحب قلم و اندیشه به مسیری برسد که فکر میکند برای نوشتن اثر درستتر است.
وی با تاکید بر نگاه همه جانبه و نکتهسنج به منابع تحقیق، اظهار کرد: درباره هیچ یک از بزرگان تاریخ نباید به منابع موجود اعتماد کامل کرد، بلکه باید تحقیق و مطالعه انجام داد. اگر فقط منابع مکتوب در اختیار پژوهشگر باشد، تنها راه، مکث کردن روی این منابع است که دریچههای بسیار جذابی به روی انسان باز میکند. این موضوع شامل همه شخصیتهای تاریخ اعم از شخصیتهای نزدیک به ما مانند شخصیتهای جنگ یا شخصیتهای دور، مانند رودکی است.
این پژوهشگر و نویسنده حوزه تئاتر و هنرهای نمایشی، در ادامه گفت: بهطور کلی هر آنچه درباره شهید چمران وجود داشت ازجمله منابع موجود در بنیاد شهید چمران و یا آثار منتشر شده از سوی ناشران مختلف را خواندم، ولی در نهایت آنچه در نمایشنامه «تکههای سنگین سرب» دیده شد، محصول مداقه، استنتاج، بررسی، مقایسه و نهایتا نتیجهگیری من بود. این نمایشنامه سال 1394 از سوی انجمن هنرهای نمایشی ایران با مشارکت واحد نشر گروه تئاتر پوشه در قالب کتاب منتشر شد و در تالار چهارسوی تئاتر شهر نیز روی صحنه رفت.
آقاخانی همچنین با اشاره به میزان اعتماد پژوهشگر به منابع موجود و نحوه حرکت درست در مسیر پژوهش برای رسیدن به نتیجه مطلوب، افزود: درباره مصاحبههای شفاهی هم باید گفت به همان اندازه قابل استفاده و قابل اعتماد هستند که منابع مکتوب. به شدت لازم است نویسنده قوه ممیز و تیزهوشی تشخیص داشته باشد تا بتواند متوجه شود آنچه گفته میشود تا چه حد و به چه دلیل قابل استناد است. حتی پژوهشگر باید حس آموختهای در زمینه موضوعی که پژوهش میکند داشته باشد. در این مسیر چارهای نداریم جزآنکه شامه و حس تربیت شده را حتما به کار بیندازیم و تنها به شنیدهها و یا مستندات چاپ شده اکتفا نکنیم. پژوهشگری که ساده به یک منبع اعتماد کند، کار او قابل خواندن و اعتماد نیست.
وی در این زمینه توضیح داد: متاسفانه بخش زیادی از حوزه نشر و واحدهای پژوهش سازمانها مجموعهای اژ آثار کم کیفیت را از سوی پژوهشگران کم بنیه و فاقد دانش در موضوع مورد نظر چاپ میکند. آمار نشر آنها گسترش پیدا میکند، ولی دریغ از یک نفر که با اشتیاق به این آثار نگاه کند. پژوهشگری که مانند استاد بهرام بیضایی واقعا پژوهشگر باشد بهعنوان صاحب شم و استعداد، اثری مانند «نمایش در ایران» را خلق میکند که با وجود نقدهایی که میتوان بر ریخت پژوهش این کتاب کرد، عملا منبع مورد رجوع تمامی دانشجویان رشته تئاتر در حوزه نمایش در ایران است و هیچ رقیبی در این زمینه ندارد.
این نمایشنامهنویس در پایان بیان کرد: این نگاه و تیزهوشی حلقه مفقوده پژوهش در کشور ماست که باید پیش از انجام پژوهش در ذهن پژوهشگر ایجاد شده باشد.
نظر شما