رمان ییلاق انگلیسی که به تازگی با ترجمه پرویز شهدی منتشر شده، برنده جایزه گنکور و جایزه بزرگ رمان آکادمی فرانسه است. شهدی درباره این رمان میگوید: «ییلاق انگلیسی» یک اثر نیمهرمانتیک و نیمه روانشناسی است که مسائل مهمی را دربرمیگیرد. این رمان میتوانست در 500 صفحه باشد اما از آنجایی که دوگن مطالب را مختصر بیان میکند تعداد صفحات کمتر است.
او در ادامه افزود: کتابی قبلتر از این نویسنده ترجمه کرده بودم با نام «خانواده نفرین شده کندی»؛ این کتاب مستند است و تمام حوادثی که در آمریکا رخ داد و عواملی که باعث کشتهشدن برادران کندی شده را روایت میکند. « اتاق افسران» هم ماجرای جنگ جهانی اول و انسانهایی که تمام بدنشان غیر از صورتشان سالم است را بیان میکند.
وی اظهار کرد: رمان «ییلاق انگلیسی» یک اثر نیمهرمانتیک و نیمه روانشناسی است که مسائل مهمی را دربرمیگیرد. درونمایههای روانی زیادی دارد. این رمان میتوانست در 500 صفحه باشد اما از آنجایی که دوگن مطالب را مختصر بیان میکند تعداد صفحات کمتر است؛ در بعضی قسمتها در عین حالی که میتواند واقعیت داشته باشد حالت فانتزی پیدا میکند؛ در زندگی همه چیز را نمیدانیم، خیلی از افراد نیروهای خارقالعادهای دارند که بشر هنوز نتوانسته منشأ آن را پیدا کند و این نیروها را بشناسد.
این مترجم افزود: این رمان داستان دختری را روایت میکند که مشکلاتی از زمان جوانیاش دارد و بعد از ازدواج مشکلاتی با همسر خود پیدا میکند. این دختر در یک دایره دوزخی افتاده است که هر قسمت را درست کند جایی دیگر خراب میشود. بر اثر مشکلاتی که همسرش برایش ایجاد کرد: اینکه غیباش زد و خود را مخفی کرد، دختر خانواده را ترک کرد، در حالی که عشقشان عشق پایداری بود.
مترجم «دیوانه بازی» در ادامه بیان کرد: عنصر اصلی برای انتخاب هر کتاب این است که کتاب پیام و درسی داشته باشد و یک داستان معمولی نباشد که خواننده آن را بخواند و بعد فراموش کند که در این صورت یک زحمت بیهوده است. دستکم کتاب به گونهای باشد که مواردی در خاطر خواننده بماند و مسائلی مطرح شود که ممکن است در زندگی خود فرد نیز پیش بیاید. غیر از بزرگانی مانند: داستایفسکی، تولستوی و ... نویسندههای جوان و نویسندههای هم دوره خودمان هم حرفهای زیادی برای گفتن دارند. همیشه این موارد را با توجه به استقبالی که خوانندگان میکنند در نظر میگیرم و کتابی که بارها تجدید چاپ میشود نشان دهنده این است که تا چه حد خوب است.
وی درباره مخاطبان این کتاب نیز چنین اظهار کرد: در حال حاضر مخاطبان کتاب خوانندگان حرفهای هستند که کارشان خواندن است و از ضروریات زندگیشان محسوب میشود. بیشتر از 65سال است که کتاب میخوانم و میخرم و جمع میکنم، افراد دیگری نیز مانند من هستند که کتاب جزو لذتها و انگیزههای زندگیشان محسوب میشود. خوشبختانه با همه این موارد کتاب کاغذی هنوز از بین نرفته است. من خجالت میکشم در کشوری که 80میلیون جمعیت دارد و حداقل نصف این جمعیت سواد خواندن و نوشتن دارند تیراژ کتاب به 500 نسخه برسد. حتی برخی از این کتابها فروش نمیرود و مدتها در کتابفروشی میماند و خاک میخورد.
شهدی درباره علت کمبودن سرانه مطالعه گفت: در واقع یک نوع حالت بیتفاوتی و بیعلاقهگی نسبت به کتاب به ویژه دربین جوانان ایجاد شده است. از طرفی فضای مجازی و از طرف دیگر بازیهای سرگرم کننده که جز گرفتن وقت انسان کار دیگری نمیکند. برخی علت کم بودن مخاطبان کتاب را مشکلاتی مانند گرانی مثال میزنند، اما گرانی نمیتواند دلیل خوبی باشد و اگر دقت کنید میبینید که با پول یک کتاب چه چیزی میتوان خرید؟ به عنوان مثال قیمت کتاب «ییلاق انگلیسی» ۱۶هزارتومان است، با این قیمت یک ساندویچ هم نمیتوان خرید. بنابراین نمیتوان گفت که کتاب گران است. همه چیز گران شده ولی باوجود این اگر مقایسه کنیم میبینیم کتاب نسبت به چیزهای دیگر اگر ارزان نباشد گران هم نیست.
وی در ادامه افزود: اگر کسی علاقه داشته باشد این مبلغ را برای خرید کتاب میپردازد، هم ماندگار است و هم افراد دیگری میتوانند از آن استفاده کنند و آن را بخوانند. درواقع موضوع اصلی عشق و علاقه به خواندن است. متاسفانه بهجای این که فرهنگ کتابخوانی را ترویج کنند، اشاعه دهند و مردم را تشویق به خواندن کنند، عکس آن عمل میکنند.
شهدی درمورد انتخاب آثار برای ترجمه گفت: در برخی موارد از طریق بعضی مجلات و روزنامههای فرانسوی که تعدادی از آثار را نقد و بررسی میکنند یا با جستوجو در اینترنت یا دوستانی که آنجا هستند کتاب را انتخاب میکنم. گاهی نیز از بین چند کتاب نمیشود بعضی را منتشر کرد و باید کنار گذاشتاش که شاید روزی بشود. گاهی که به فرانسه میروم به کتابفروشیهای بزرگ سرمیزنم در آنجا افراد کتابخوان و راهنما دارند و کتابهایی که تازه منتشر میشود را میخوانند؛ زمانی که به آنها مراجعه کنی برای خرید و انتخاب کتاب راهنماییات میکنند.
او در ادامه افزود: البته همه کتابها راهم نمیتوان ترجمه کرد چون یا باید مواردی را حذف کرد که کار اشتباهی است یا باید از ترجمه آنها صرف نظر کرد چون فقط داستان و نویسنده ملاک نیست و بسیاری مشکلات دیگر نیز وجود دارد. فکر کنید کتاب را ترجمه کنید و برای آن زحمت بکشید و بگویند غیر مجاز است و بگویند: قسمتی را کم کن یا حذف کن یا تغییر بده! پس اگر ترجمه نکنی بهتر است. من با عشق کتاب را ترجمه میکنم و فکر میکنم این عشق بازتابی هم دارد، گاهی حتی برای یک جمله یک هفته وقت گذاشتم تاجملهای که نویسنده میگوید دربیاورم. تاکنون 100 عنوان کتاب ترجمه کردهام که حدود 90 تا از آنها چاپ شده و تعدادی نیز به چاپ هفتم و هشتم رسیده است، با این که برخی کتابها از مترجمان دیگری نیز در بازار وجود دارد سراغ کتاب من میروند این نشان میدهد مخاطبان تا چه حد هوشیار هستند. همین دستمزد برای من کافی و بهترین تشویق است. زمانی که کتاب از چاپ اول گذشت یعنی مورد توجه قرار گرفته است.
شهدی درباره سبک آثاری که ترجمه کرده است اظهار کرد: از کلاسیک تا نئورئالیستها و پستمدرنیستها، مانند: روبگریه، از داستایوفسکی تا بالزاک و تولستوی و گوگول تا نویسندگان جدید ترجمه کردهام. به سراغ زمینه خاصی نمیروم و همه جور کتاب را ترجمه میکنم مهم درونمایه آن است. اگر کتابی ارزشمند باشد و پیام خوبی داشته و مشکلی برای انتشار نداشته باشد ترجمه میکنم.
رمان «ییلاق انگلیسی» نوشته مارک دوگن و ترجمه پرویز شهدی در 166صفحه و با قیمت 16هزارتومان از سوی بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شده است.
نظر شما