چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۷ - ۱۱:۴۵
عبدالعلی دستغیب: نثر چوبک کوتاه،‌ موجز و درخشان است

عبدالعلی دستغیب درباره آثار چوبک می‌گوید: روی هم رفته نثر چوبک کوتاه،‌ موجز و درخشان است و داستان‌های «خیمه شب بازی» و «انتری که لوطی‌اش مرده بود» نمونه‌های خوبی از نثر فارسی مدرن‌اند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) دهه چهل در تاریخ ادبیات معاصر دهه درخشانی است و بسیاری از نویسندگان و شاعران  شاخص معاصر در این دهه آثار خود را خلق و منتشر کردند. صادق چوبک یکی از آن‌هاست. چوبک از سرمداران داستان‌نویسی نوین فارسی است که به سبک و سیاق بسیاری از نویسندگان مطرح غربی در اکثر آثارش به طبقه فرودست جامعه پرداخته است. آثار چوبک را می‌توان آیینه تمام نمای جامعه‌ای دانست که چوبک در آن قلم می‌زده است. «تنگسیر» به قلم چوبک از تاثیرگذارترین و مهم‌ترین رمان‌های فارسی است که امیر نادری، کارگردان بر اساس این رمان فیلمی ساخت. شخصیت اصلی این رمان «زارمحمد» به نسبت دیگر کاراکترهای آثار چوبک دارای ویژگی‌های منحصر به فردی است. 13 تیرماه سالگرد درگذشت این نویسنده رئالیست ایرانی است به همین مناسبت با عبدالعلی دستغیب، نویسنده،‌ مترجم و منتقد که دارای کتابی در نقد آثار چوبک نیز هست،‌ درباره ویژگی‌های نثر، سبک ادبی و خصوصیات برجسته آثار چوبک گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید. 
 
فضایی که صادق چوبک در آن آغاز به نوشتن کرد آبستن چه حوادثی بود و نطفه اولیه نوشتن چوبک در چه دوره‌ای بسته شد؟
بین نویسندگان دوره سوم ادبیات معاصر صادق چوبک نویسنده نمایانی است. دوره اول ادبیات،‌ دوره مشروطه است که نثر و شعر مدرن در زبان فارسی رایج می‌شود. نوشتن سفرنامه، نوپردازی‌، رمان‌نویسی در این دوره آغاز و در دوره رضاشاه هم ادامه پیدا می‌کند. یکی از کسانی که در این دوره درخشش پیدا می‌کند صادق هدایت است. او در دوره اول و دوره پهلوی فعالیت داشت و «بوف کور» را نوشت. بعد از رفتن رضاشاه از ایران فضا آزادتر شد و نویسندگان تازه‌ای به جمع نویسندگان پیشین پیوستند. علی دشتی، محمد حجازی، بزرگ علوی و صادق هدایت در این دوره حضور داشتند. از دیگر حوادث مهم این دوره پیدایش چند نویسنده و شاعر جوان است که بعدها از نویسندگان و شاعران مهم  دهه 40 می‌شوند، یکی از آن‌ها صادق چوبک است.

خطوط فکری چوبک به کدام سمت متمایل بود و از کدام یک از نویسندگان معاصر و هم دوره خود بیشترین تاثیر را می‌پذیرفت؟
چوبک تمایلات چپ داشت و با صادق هدایت معاشرت می‌کرد و از نوشته‌های او تاثیر می‌گرفت. در کتاب اول چوبک به نام «انتری که لوطی‌اش مرده بود» و «خیمه‌شب‌بازی»، مشخص می‌شود که توجه چوبک به چه چیزهایی است. «خیمه‌شب‌بازی» یک نمایش عروسکی عامیانه است. زندگی قهرمانان داستان «خیمه‌شب‌بازی» شبیه بازی‌های عروسکی است. چوبک به نحوی خیام را تسخیر می‌کند که «ما لعبتکانیم  و فلک لعبت‌باز». او این را از فرهنگ فولکلور و عامیانه گرفته است. این دو اثر داستان‌های تجربی‌اند به سبک نویسندگان آمریکا که درآن زمان آشنایی چندانی با آن‌ها وجود نداشته،‌ نوشته شده است.
 


واکنش دیگر نویسندگان و منتقدان آن دوره به آثار چوبک چه بود و به طور کلی چوبک را می‌توان نویسنده‌ای متعهد به کدام سبک و مکتب ادبی دانست؟
این دو کتاب مورد تایید نویسندگان آن دوره قرار گرفت و برخی از داستان‌های چوبک در مجله سخن چاپ شد و نام او بر سر زبان‌ها افتاد. بعد از مدتی تا سال 1326 صادق چوبک خاموش بود تا دهه 40 که فضای ادبی تازه‌ای در ایران به وجود آمد و «سنگ صبور» را نوشت که رمانی اجتماعی است. بعد از «سنگ صبور» مدتی ساکت بود و تعدادی داستان کوتاه نوشت و ترجمه‌های متعدد انجام داد. متاسفانه در سفر آمریکا بینایی خود را از دست داد. در داستان‌های اولیه،‌ چوبک خود را نویسنده‌ای ناتورالیست معرفی می‌کند اما در «تنگسیر» به‌مانند نویسندگان چپ‌گرا عمل می‌کند. می‌شود گفت که جنبه رئالیستی قوی دارد. سنگ‌صبور اثر ناموفقی است و چوبک به تقلید از  جویس خواسته کتاب مدرن بنویسد اما موفق نشده است. نثر چوبک به‌خصوص در دو اثر اول خود نثری کوتاه،‌موجز و خوبی است و دارای عبارات درخشان و به یادماندنی است. چوبک هم مانند امیل زولا معتقد است که ما انسان‌ها اسیر تمایلات خود هستیم. هر کاری کنیم آن تمایلات هستند که شخصیت ما را می‌سازند از دیگر اعتقادات چوبک این بود که ما از گذشته هم در خور توجه نبوده‌ایم و همیشه جامعه ایران مورد ظلم و ستم و آزار و استبداد بوده است و دوره درخشانی در تاریخ ایران روایت نمی‌شود. چوبک جزو نویسندگان بدبین به آینده ایران به شمار می‌رود. وی در «سنگ صبور» اشعار فردوسی را در باب عظمت ایران آورده را به طور استهزایی نقل می‌کند.
 
شخصیت‌پردازی در آثار چوبک چگونه است و ویژگی‌های مشترک شخصیت‌های داستانی چوبک کدامند. چوبک شخصیت‌های داستانی خود را از کدام طبقه اجتماع وام گرفته است؟
قهرمانان داستان‌های چوبک، بیشتر اشخاص واخورده، معتاد، شکست‌خورده و از طبقه محروم جامعه هستند. چوبک بی‌آنکه شعارهای مارکسیستی بدهد، افراد معتاد و فقیر خود را به روی صحنه می‌آورد. یه عنوان مثال یکی از قهرمانان داستان‌های چوبک در خیابان لاله‌زار در پی مواد مخدر است و ناگهان با زنی زیبا روبه‌رو می‌شود. چوبک در اینجا می‌نویسد: «بوی عطر مورفینی زن تمام وجود مراد را تکان داد».



مراد در همین حین طلبکار یهودی را در آن سمت خیابان می‌بیند و هر دو همزمان برای درگیری به میان خیابان می‌آیند و طلبکار یهودی با ماشین تصادف می‌کند و ماشین از روی بدن طلبکار یهودی رد می شود و مراد خیره به سر و هیکل صاف شده یهودی مبهوت می‌شود و داستان با این تصویر مشمئزکننده پایان می‌یابد. در نوشته‌های چوبک چیزهای عامیانه و فولکلوریک مانند تعزیه گرفتن، معرکه گرفتن، فالگیری و مسائلی که در جامعه رخ می‌دهد به صحنه داستان کشانده شده است. قهرمانان داستان‌های چوبک برخلاف داستان‌های محمد حجازی از اشراف نیستند و چوبک گمنام‌ترین و تیره‌روزترین افراد داستانی را به روی صحنه می‌آورد.
 
«سنگ صبور» در میان آثار چوبک چه جایگاهی دارد و دغدغه چوبک در این اثر با دیگر آثار او چقدر فرق دارد؟
سنگ صبور به نظر چوبک رمانی مدرن است. شاید چوبک قصد داشته شاهکاری مانند «بوف کور» خلق کند. در سنگ صبور قهرمان داستان،‌ احمد آقا خود صادق چوبک است. جوان سرگردانی که از بوشهر به شیراز آمده و خواب و خیالات بسیاری در سر دارد. احمد با زنی به نام بلقیس رابطه‌ای برقرار می‌کند که ارتباطی مکانیکی با نتیجه‌ای مشمئزکننده است. در این کتاب به شدت به افتخارات تاریخی ایران حمله شده. چوبک معتقد بوده که انوشیروان فرد ظالمی بوده و به هیچ وجه انسان دادگری نبوده است و گذشته تاریخی ما نوشته چاکران درباری است.

به نظر شما آثار شاخص چوبک کدامند و این آثار دارای چه ویژ‌گی‌هایی هستند که توانسته‌اند از باقی آثار این نویسنده متمایز شوند؟
 به نظر من شاهکار چوبک دو اثر «خیمه شب بازی» و « انتری که لوطی‌اش مرده بود» اند. در گذشته ادیبی که با چوبک آشنایی داشت می‌گفت که داستان «انتری که لوطی‌اش مرده بود» اشاره به رضاشاه دارد. این داستانی رادیکال و تند نسبت به گذشته تاریخی ایران است. چوبک بدبین‌ترین نویسنده صد سال اخیر است. اما روی هم رفته نثر چوبک کوتاه،‌ موجز و درخشان است و داستان‌های «خیمه شب بازی» و «انتری که لوطی‌اش مرده بود» نمونه‌های خوبی از نثر فارسی مدرن‌اند.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها