علی عبداللهپور با اعلام خبر انتشار کتابی درباره هوشنگ چالنگی گفت:
نسل امروز باید رفتارش را با شعر و شاعر عوض کند/ چالنگی از سایر شاعران متمایز است
علی عبداللهپور با اعلام خبر انتشار کتابی درباره هوشنگ چالنگی، شاعر پیشکسوت کشورمان گفت: نسل امروز باید رفتارش را با شعر و شاعر عوض کند؛ چراکه ما امروز به یک آسیبشناسی بهتر و دقیقتری نسبت به شعر نیاز داریم تا دست به پیدا کردن چالنگیهایی بزنیم که در شعر ما کم نیستند.
عبداللهپور با اشاره به دلایل نگارش این اثر گفت: نسل امروز باید رفتارش با شعر و شاعر را عوض کند؛ چراکه ما امروز به یک آسیبشناسی بهتر و دقیقتری نسبت به شعر نیاز داریم تا دست به پیدا کردن چالنگیهایی بزنیم که در شعر ما کم نیستند. به اعتقاد من شعر امروز بیش از هر چیزی به آسیبشناسی نیاز دارد؛ بنابراین بررسی آسیبهای شعر بسیار مهمتر از کتاب شعر چاپ کردن است و شرایط موجود نشان میدهد که میتواند ارزشمندتر باشد.
وی ادامه داد: آنطور که مشخص است این کتاب در قالب ادبیات شفاهی قرار میگیرد و در انتها با نگاه شاعر درباره اسطوره و مسائل نظری درباره شعر و شاعری خاتمه مییابد. البته این نکته را باید یادآور شوم که این اثر ادبیات شفاهی صرف نیست، یعنی تنها به بیان زندگینامه فرد نمیپردازد.
نویسنده کتاب «شناسنامه به روایت دست» در توضیح فکر ابتدایی این کتاب اظهار کرد: فكر مصاحبه و شروع كار در زمان فوت بيژن الهی قوت و شكل گرفت؛ آن هم برای از دست ندادن گوهر و بزرگوارانی چون هوشنگ چالنگي؛ چراکه با آن مرگ از شعر ديگر و عظمت و كار اينها بيشتر برای جامعه پرده برداشته شد؛ البته خودم از ابتدای دهه ٨٠ دوستی و افتخار آشنايی با چالنگی را داشتم اما چون اين بزرگواران عادت به گفتن از خود نداشتن بخش اعظم فعاليتهاي و مسائل شعر ديگر با مرگ بيژن الهی پرده برداشته شد و شاید به همین دلیل رويايی میگفت «بيژن الهی پيامبر اين جنبش بود.»
این نویسنده در توضیح شیوه فصلبندی کتاب گفت: در این کتاب هر فصل با نام یک روز نامگذاری شده است و مخاطب در فهرست کتاب با روز اول تا هشتم روبهرو است. همچنین دو بخش دیگر در انتهای کتاب به نام نیما و اسطوره وجود دارد که درباره این دو موضوع مهم نیز با چالنگی صحبت شده است.
وی ادامه داد: مخاطب در این کتاب با شاعری آوانگارد طرف است که چنین دیدگاهی را هم در حوزه شعر و هم در حوزه اندیشه دارد. ما در این کتاب با یک شاعر متفاوتی برخورد میکنیم که از سال 46 تا به امروز هنوز شعرش تازگی و زبان خودش را دارد و به همین دلیل از آن دوره شاعران مطرحی مانند آتشی، شاملو، براهنی و هرمز علیپور درباره شعرهایش نظر دادهاند.
عبداللهپور با اشاره به دلایل پرداختن به هوشنگ چالنگی اظهار کرد: به نظر من چالنگی از سایر شاعران متمایز است و من نیز دلیل این تفاوت را در مقدمه کتاب توضیح دادهام. او به قدری متمایز بوده که توانسته در مجله «خوشه» نظر احمد شاملو و در دو کتاب «شعر دیگر»، نظر بیژن اللهی را به خود جلب کند و باعث شده تا این دو چهره تاثیرگذار شعر فارسی درباره او نظر دهند و این نشان از یک خلاقیت و وجه تمایز است.
وی افزود: اگر دوستان مطلع از مسائل جریان شعری باشند، به خوبی میدانند که تا سال 82 کتاب مستقلی از هوشنگ چالنگی منتشر نشده بود اما در نشریات نام او بسیار مطرح بود و این بیانگر آن است که دیدگاه او با دیگران بسیار متفاوت است. شما توجه داشته باشید، وقتی رضا براهنی میخواهد در مجله «تکاپو» نمونه قابل قبولی ارائه دهد، به شعرهای چالنگی اشاره میکند و این اهمیت و نقش چالنگی را به خوبی نشان میدهد.
این پژوهشگر معتقد است که باید به بزرگانی مانند چالنگی پرداخت و در این رابطه میگوید: از انگیزههای این کتاب همین عدم حضور چالنگی در محافل و آثار ادبی بود؛ چراکه بسیاری از بزرگان در یادداشتهای خودشان به چالنگی اشاره میکنند اما اطلاعات زیادی از او وجود نداشت. این پنهان بودن شاعر و در عین حال عیان بودنش در متن شعر این کنجکاوری را در افرادی مانند من ایجاد میکند تا به سمت این شاعر بروم.
عبداللهپور درباره زمانهای آمادهسازی این اثر گفت: کار تکمیل این اثر حدود چهار سال طول کشید؛ البته باید به این نکته نیز اشاره کنم که در این بین هوشنگ چالنگی یک سال و نیم به اهواز رفت و این موضوع باعث شد تا وقفهای در این بین رخ دهد. برای اين كار منابع كم بود و اشعار پراكنده بودند و بسياری دست تعدادی از دوستان و هم نسلان وی بود، حتی با هوشنگ چالنگی به كتابخانه ملی نیز رفتيم و بسياری از اشعار را به كمک هم از لابلای نشريات مجلد شده يافتيم.
وی با اشاره به روند کتاب اظهار کرد: روند حرکتی سوالهای کتاب بر اساس زمان جلو رفته است یعنی از کودکی شاعر شروع شده و همین طور جلو آمده تا به امروز و حال شاعر رسیده است.
نویسنده کتاب «شناسنامه به روایت دست» درباره هوشنگ چالنگی گفت: چالنگی شاعری است که از کلمات و شعر عبور کرده و ما با رفتار دقیق یک فرد با شعر روبهرو هستیم. من نیز در پیاده کردن جوابها تلاش کردم تا همان لحن و صمیمیت وجودش داشته باشد تا مخاطب با او و زندگیاش احساس راحتی کند. در پایان باید بگویم که انگیزه این کتاب به صورت یک اثر بود اما دوستان پیشنهاداتی دادهاند تا کتابهایی با این شکل و شمایل در قالب یک مجموعه ادامه پیدا کند.
این نویسنده در پایان به ذکر خاطرهای از این دوره مصاحبه پرداخت و گفت: از خاطرات به ياد ماندنی ديدار با هوشنگ چالنگی، رفتن به كتابخانه ملی و يافتن در مجلدات صحافی شده و در ميان مجلدات ديدن آگهی فوت منوچهر شفيانی، داستاننويس جوان و دوست صميمی وی بود. با گذشت ٥٠ سال از آن مرگ نابهنگام وقتی در ميان مجلدات آن دوره به ناگاه به آگهی فوت در ميان صفحات برخورد تاثر عميق تمام وجود او را در برگرفت؛ به طوری كه با ديدن آگهی چندم در ميان مجلات مجلد شده از پشت ميز برخواست و سالن مطالعه را برای ساعتی ترک کرد، به حياط رفت و به قدم زدن مشغول شد. اين مصاحبه و صحنههای پيش آمده در داخل آن برای من دوره تحصيلی انسانشناختی مدرن بود.
نظرات