پنجشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۵:۰۶
شباهت مثنوی طریق‌التحقیق و حدیقه‌الحقیقه سنایی/ سراینده مثنوی طریق‌التحقیق کیست؟

غلامرضا دهبد، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب، گفت: «مثنوی طریق‌التحقیق» با همان موضوعات ذهن سنایی که آمیزه‌ای از عرفان و اخلاق است و در بحر خفیف، در همان بحری که «حدیقه‌الحقیقه» سروده شده، است. برخی این مثنوی را منسوب به سنایی می‌دانند که بوآندرس اوتاس این ادعا را رد می‌کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، سی‌وسومین نشست از درس‌گفتارهایی درباره سنایی با موضوع «سراینده طریق التحقیق کیست؟» با سخنرانی غلامرضا دهبد، عضو هیات علمی مرکز مطالعات ادبیات فارسی و تحقیقات عرفانی دانشگاه آزاد اسلامی و مترجم چهارشنبه (10مرداد ماه) در مرکز فرهنگی هنری شهر کتاب شهید بهشتی برگزار شد.
 
بعد از اوتاس «طریق التحقیق» را متعلق به سنایی می‌دانند.
در ابتدای نشست علی اصغر محمدخانی معاون فرهنگی موسسه شهر کتاب گفت: با بررسی محققان «حدیقه‌الحقیقه»، «سیرالعبادالی‌المعاد»، «مکاتیب»، «دیوان» و «کارنامه بلخ» را به طور قطع منسوب به سنایی می‌دانند؛ در این میان چند اثر هست که در انتساب آن به سنایی تردید وجود دارد و از جمله آن می‌توان به کتاب «مثنوی طریق‌التحقیق» اشاره کرد.
 
وی افزود: در گذشته این کتاب را از آثار سنایی می‌دانستند اما چند دهه قبل بوآندرس اوتاس که از محققان و ایرانشناسان سوئدی است، درباره این کتاب تحقیقاتی انجام داده و نشان داده که این کتاب منسوب به سنایی است و از آثار وی نیست. بعد از اوتاس و بر خلاف استدلال‌های او مقاله‌هایی نوشته شده‌اند که کتاب حاضر را متعلق به سنایی می‌دانند.
 
از بسترهای بحث تاریخی درباره «طریق التحقیق» خود سنایی است
غلامرضا دهبد، سخنران نشست در ادامه بحث‌هایی برای شناخت سنایی گفت: جمله‌ای شاعرانه اما با دقتی علمی از زبان محمدرضا شفیعی کدکنی که گفته است می‌توان ادبیات ایران را به قبل از سنایی و بعد از سنایی تقسیم کرد؛ برای نشان دادن اهمیت این شاعر گویاست. در حال حاضر کسانی در حوزه ادبیات اثبات کرده‌اند که کتاب «مثنوی طریق‌التحقیق» نمی‌تواند معلق به سنایی باشد و برخی دیگر این استدلال را رد کرده‌اند، این بحث بستری تاریخی دارد که یکی از این بسترها خود سنایی است،
 
او ادامه داد: درباره آثار سنایی با یک مشکلی روبه رو هستیم، به عنوان مثال نسخه‌هایی از مشهورترین اثر وی «حدیقه‌الحقیقه» از 3800 بیت تا 14000 بیت است. یعنی هم نسخه 14000بیتی دارد و هم نسخه 3800بیتی. در یک دوره تمام مثنوی‌هایی که بر وزن بحر خفیف «حدیقه‌الحقیقه» بوده به سنایی نسبت داده‌اند.
دهبد همچنین بیان کرد: زمینه تاریخی دیگر این است که نسخه‌های تاریخی چگونه به ما منتقل شده‌اند. در قدیم نسخه‌ها دست‌نویس بوده، کاتب از روی چند نسخه نوشته شده یکی را قبول می‌کرد. روی برخی نسخ در طول تاریخ هم زمانه (گم شدند و سوختند) و هم عقاید تاثیرگذاشته است. در قرن 11 عبدالطیف عباسی 80 نسخه از«حدیقه‌الحقیقه» را می‌خواند و تلفیقی از این‌ها را ارائه می‌دهد. یک سنت نسخه شناسی به این نوع داشتیم.
 
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب اظهار کرد: از 150 سال پیش وارد مرحله جدید ‌شدیم؛ یعنی اروپاییانی پیدا ‌شدند که زبان فارسی می‌دانند و ادبیات فارسی خواندند. دسته‌ای پیدا ‌شدند که آثار ادبیات فارسی را به شیوه‌ای علمی تدوین کردند و به ما تحویل دادند. مانند نیکلسن با تدوین کشف‌المحجوب. و به ما نشان دادند که شیوه قدیم دیگر جوابگو نیست. از نخسین کسانی که وارد این حوزه شدند علامه قزوینی است. سپس دهبد یاداشتی از علاه قزوینی درباره نسخه شناسی خواند و گفت تصحیح در اروپا به یک فن تبدیل شده است و نسخه واقعی می‌تواند مبنای هر پژوهش، داوری و نقد ادبی باشد.
 


از قرن 10 به بعد «طریق التحقیق» به سنایی نسبت داده شده است
این مترجم اضافه کرد: تذکره تاریخ ادبیات ما است اما هرکس گذارش به تذکره افتاده باشد مشاهده می‌کند که چه مقدار افسانه و روایت‌های بی پایه‌ای در آن است. در 1973 اوتاس تطبیقی درباره کتاب «مثنوی طریق‌التحقیق» انجام می‌‌دهد و دو کتاب مفصل درباره این اثر دارد. در یکی از کتاب‌های خود این مثنوی را تصحیح کرده، صرف نظر از اینکه مولف این اثر کیست؛ بر اساس نسخ  یک شیوه منطقی و سنجیده، یک چاپ انتقادی، قابل استفاده، سرمشق و الگو ارئه داده. او همچنین بحثی درباره مولف و درباره کتاب «مثنوی طریق‌التحقیق» انجام داده است. احمد آتش، شرق‌شناس، نخستین کسی است که گفته است «مثنوی طریق‌التحقیق» نمی‌تواند از سنایی باشد و این راهنمایی شد برای اوتاس تا تحقیق درباره این مثنوی را آغاز کند.
 
وی درباره کتاب و کار اوتاس گفت: او متن تصحیح شده و انتقادی علمی از «مثنوی طریق‌التحقیق» به جامعه ما داده است؛ شیوه‌ای در تصحیح و یافتن مولف به‌کار گرفته است که این شیوه الگو است. همچنین ارزش روش شناسی برای ما دارد. این کتاب را سال‌ها به عوان یکی از آثار سنایی دانسته‌اند. اوتاس شواهد درونی و بیرونی را برای رد این استدلال می‌آورد؛ از شواهد بیرونی به این موضوع اشاره دارد که تا قرن 10 در هیچکدام از تذکره‌ها اسمی از «مثنوی طریق‌التحقیق» به عنوان اثری از سنایی نیامده. از یک جایی به بعد در تاریخ این اثر را متعلق به سنایی دانستند به این دلیل که این مثنوی با همان موضوعات ذهن سنایی که آمیزه‌ای از عرفان و اخلاق و در بحر خفیف، در همان بحری که «حدیقه‌الحقیقه» سروده شده، است.

 شباهت «طریق التحقیق» با «حدیقه الحقیقه» از نظر سبک
این استاد دانشگاه بیان کرد: «طریق التحقیق» با «حدیقه الحقیقه» از نظر سبک بسیار به هم شباهت دارند و اما اختلافاتی هم دارند. احمد فروزان‌فر درباره اختلاف این دو اثر گفت آن روح تجبر که در «حدیقه‌الحقیقه» وجود دارد در مثنوی نیست بلکه اینجا لحن ملایم و آرامی است که گویی کس دیگری سراینده آن است. هرکسی هم خواننده آثار سنایی باشد متوجه تفاوت این مثنوی با آثار سنایی خواهد شد. اوتاس در شواهد بیرونی از تاریخ مرگ سنایی گفته است که مرگ سنایی را بین 525 تا 540 دانسته‌اند و تاریخ تالیف این مثنوی در متن به صراحت 528 نوشته شده است؛ اگر تاریخ مرگ سنایی 525 باشد طبعا نمی‌تواند این اثر را در 528 نوشته باشد اما مشکل آنجاست که تاریخ مرگ این شاعر به طور دقیق مشخص نیست و این بحث معتبری برای این استدلال نیست.
او درباره شواهد درونی که اوتاس به آن اشاره کرده‌است گفت: اولیا چلبی در قرن 11 نخستین کسی است که می‌گوید این مثنوی منسوب به سنایی نبوده و برای شیخ اوحدالدین بن حسن‌ بن النخجوانی کرمانی است.  اوتاس بیان می‌کند که شاعر بیتی را سروده که در آن از کلمه نخجوان استفاده کرده است پس می‌تواند منسوب به النخجوانی کرمانی باشد. در مثالی دیگر شاعر در بیت اول شعری که سروده نوشته است نشنیدی که آن حکیم چه گفت و در بیت دوم، بیتی از شعر سنایی را آورده؛ آیا ممکن است شاعری به خود بگوید حکیم و بیتی دیگر از اشعارش را تکرار کند؟
 
دهبد مثالی دیگر از این استدلال زد و اظهار کرد: در قسمت‌هایی از این مثنوی شاعر از اوضاع بد روزگارش بسیار می‌نالد و از زن و فرزندانش می‌گوید در حالی که سنایی زن و فرزندی نداشته و مورد توجه شاهان بود. اوتاس مطرح می‌کند که اگر اثری را از یک فرد گمنام به یک فرد مشهور نسبت بدهند طبیعی‌ است تا این که اثری را از یک فرد سرشناس به یک آدم گمنام نسبت بدهند. شفیعی کدکنی در کتابی که درباره قصاید سنایی نوشته‌ است 4 مثنوی را منسبوب به سنایی دانسته و سه مثنوی دیگر را مطلقا از سنایی نمی‌داند در حالی که در تذکره‌ها بسیاری از مثنوی‌ها را متعلق به سنایی خواندند.
 
طرق التحقیق را می‌توان به عنوان یک واحد درسی خواند
سخنران نشست در پایان گفت: اوتاس در کتاب خود چندین صفحه جدول از اختلاف نسخ آورده است. همچین «مثنوی طرق التحقیق» 948 بیت دارد. و با بسم‌الله الرحمن الرحیم شروع شده و قسمت‌هایی در وحدانیت خدا، مناجات، مدح پیامبر و چهار خلیفه دارد و مباحث عرفانی و اخلاقی خاصی را مطرح می‌کند. فکر می‌کنم این مثنوی را می‌توان به عنوان یک واحد درسی خواند و در آن طریقه فکر کردن صوفیان را نشان داد.
 
 غلامرضا دهبد صحبت‌های خود را با خواندن غزلی از سنایی به پایان رساند و این نشست با پرسش و پاسخ به اتمام رسید.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها