خالق قصههای مجید از مجید و کتاب گویای آن میگوید
مرادی کرمانی: «قصههای مجید» شناسنامه کاری من است
هوشنگ مرادی کرمانی معتقد است «قصههای مجید» اثری متفاوت و سرشار از ادبیات عامیانه و سنتهای فراموش شده ایرانی است که در قالب ادبیات بیان و کاربردی شده است و در واقع شناسنامه کاری او محسوب میشود.
آیا کاراکتر مجید خلق شد یا برگرفته از یک مجید واقعی یا حتی خود هوشنگ مرادی کرمانی است؟
مرادی کرمانی: این شخصیت به نوعی شخصیت خودم هست و بخشهای مشترکی بین من و مجید وجود دارد. مجید تنهاست و با مادربزرگش زندگی میکند، فقیر است، تمرکز ندارد و برای همین با خواندن ریاضی مشکل دارد. عاشق شعر و شاعری و کتاب و سینماست. طنز کلامی دارد و همهچیز را از زاویهی طنز نگاه میکند و مشکلات را به شوخی میگیرد و این هوشمندی را دارد که تلخیای که بر او گذشته را به شادی بدل کند. بنمایهی مجید نیاز است در مقابل بیبی که پیرزنی فقیر و سختگیر و پخته و سختیکشیده است و حاضر نیست به خواستههای مجید تن دهد. اما این دو در عین تضاد همیشه با هم یکی هستند.
با توجه به اقبالی که به قصههای مجید در مدیومهای مختلف شده، آیا این اثر برای خود شما جایگاه ویژهای نسبت به سایر آثارتان دارد؟
مرادی کرمانی: مجید یک جور معرفی من به جامعه بود و در واقع شناسنامه کاری من است. قصههای مجید اثر متفاوتیست چون سرشار از ادبیات عامیانه و سنتهای ایرانیست که حالا فراموش شده و من آن را در قالب ادبیات آورده و کاربردیاش کردهام.
قصههای مجید تاکنون در قالبهای مختلفی ارائه شده. از تجربهی مجموعهای رادیویی تا سریال تلویزیونی و انتشار کتاب چاپی. و حالا کتاب صوتی. پیشبینی شما از اقبال جامعه نسبت به انتشار این مجموعه در قالب کتاب صوتی چگونه است؟
مرادی کرمانی: مجید از ابتدا هم به صورت صوتی منتشر شد و پخش آن 5، 6 سالی در رادیو با گویندگی پرویز بهادر و علی تابش، ادامه داشت. و الان دوباره انگار به زادگاه خودش برگشته و حالا با صدای یک جوان خوشصحبت با صدایی خوب و شیرین و با مهارت منتشر شده. آقای پاکدل تنها کار را نخوانده، بلکه آن را با همهی عشق و علاقه اجرا کرده است.
با توجه به تجربه و سبک و سیاق متفاوت زندگی مجید با زمانهی فعلی، ارتباط نوجوان امروز، خصوصاً در شهرهای بزرگ و با فرهنگهای متفاوت، را با این اثر چطور میبینید؟ آیا انتشار صوتی این اثر به تسهیل این ارتباط کمک میکند؟
مرادی کرمانی: هستهی مرکزی اتفاقها در قصههای مجید انسان و آرزوی انسان است که در هر زمان و مکانی میتواند جواب بگیرد. پینوکیو و بابالنگدراز و داستانهای شاهنامه و رستم و سهراب هنوز هم مخاطب خود را دارند. قصههای مجید هم همینطور است و این خصلت ادبیات است و بین زمانها و مکانها پل میزند. همه قهرمانهایی که با انسان ارتباط برقرار میکنند و میمانند یک خصوصیتی دارند که دوام میآورند و آن این است شما را وادار به همفکری و همدلی با خود میکند و دوامشان بیشتر از خود انسان است. چون به داستان تبدیل میشوند و هر چیزی برای ماندگاری نیاز به یک داستان دارد. مجید هم داستان خودش را دارد و صمیمیت موجود در قصه همراه نسلهای مختلف میآید و تاثیر خود را میگذارد و این برای روزگار کنونی هم صادق است. مجید قبل از آنکه یک بچه روستایی باشد، قبل از اینکه کرمانی باشد ایرانی است و بنابراین در هر لباس و قالبی که عرضه شود تاثیر خود را میگذارد و با زمانها و مکانهای متفاوت مانوس میشود. از همین منظر اصل قصههای مجید در کرمان میگذرد اما در سریال اصفهانی میشود و با این همه همان تاثیر بهقوه خودش وجود دارد. یک نکته هم اینکه خواندن قصههای مجید به بچههای امروز جرأت میدهد که خودشان را سانسور نکنند و حرفشان را راحت بزنند. چون مجید علیرغم اینکه در جاهای مختلف بهنوعی سرکوب میشود، اما جسورانه حرفهایش را میزند و خواستههایش را مطرح میکند.
مجیدِ قصههای مجید اهل شعر است و در بعضی از قصهها شعر میگوید. آیا این اشعار سروده خودتان است؟ و این آمیختگی شخصیت به شعر و ادبیات از چه منظری بوده؟
مرادی کرمانی: دو گونه شعر در این قصهها وجود دارد. یکی اشعار محلی است که مجید صرفاً آنها را میخواند. یکی اشعار خود مجید است که آنها را خودم گفتهام. این اهل شعر بودن مجید هم به نوعی وابسته به شخصیت ایرانی اوست که با شعر عجین است و هم برگرفته از تجربیات شخصی خودم در روستاست که شعر در همان کتابهای محدودی که در اختیار داشتم مثل امیرارسلان و سلیم جواهری و حسین کرد شبستری نقش پررنگی داشت و از همان وقت دانستم که ایرانی بدون شعر نمیشود و این شد که بازتابش را قصههای مجید و اغلب آثارم میبینید.
چرا قصههای مجید؟ انتخاب قصههای مجید برای یک ناشر کتاب صوتی از چه جنبههایی میتواند جاذبه داشته باشد؟
خانم محمدی: این قصهها خیلی اصیل هستند، خیلی خوبند و در هر قالبی که دربیایند، طعم و عطری خاص خواهند داشت. از زمانی که جناب پرویز بهادر در دهه 50 این قصهها را در رادیو برای مردم خواند، همان زمانی که قصه ها نوشته میشد تا در رادیو خوانده شود، استقبال فوقالعادهی مردم از آنها نشان داد که با قصههایی معمولی طرف نیستیم. در همه جای دنیا هم مرسوم است که یک محتوای خوب در قالبهای متفاوت و به هر شکل ممکن بازتولید شود تا هر چه بیشتر دیده شود. قصههای مجید هوشنگ مرادی کرمانی پتانسیل بسیار زیادی برای دیدهشدن در شکلهای مختلف داشته و دارد. هنوز هم برای بچهها و بزرگترها جذاب است. هنوز حس آشنایی غریبی در دلهای کوچک و بزرگ ایجاد میکند و این یعنی قصهها همچنان جای کار دارد. کاری که آقای پوراحمد در ساخت مجموعه تلویزیونی این قصهها کرد، آن شاهکار دوست داشتنی، کاری بزرگ بود که به بیشتر دیدهشدن آن کمک بسیاری کرد و در واقع قصههای مجید را درون همهی خانهها برد. اما متاسفانه این مجموعه شامل تمام قصهها نبود و از 39 قصه فقط 13 قصه به شکل فیلم درآمد. وقتی ما به تولید کتاب گویای مجید فکر کردیم، از همان ابتدا بنا را بر شنیداری کردن تمام قصهها گذاشتیم و خواستیم یک مجموعهی کامل از کتاب داشته باشیم. قصههای مجید ظرفیتی بسیار بیشتر از اینها دارد و خوب است هنرمندان ما بیش از اینها به این قصهها بپردازند، تا همچنان پلی زیبا و دوستداشتنی باشد میان کودکان امروز و دیروز سرزمینمان. امیدواریم نسخهی شنیداری این اثر هم کمکی باشد در همین راستا.
صدای آقای پاکدل را برای خوانش این قصهها چطور دیدید که در نهایت کار به ایشان سپرده شد؟ آیا خوانش این کار، با توجه به پسزمینهی اثرگذار تصویری بسیاری از مخاطبان، در قالب سریالی تلویزیونی، لحن و حس خاصی میطلبید؟
خانم محمدی: انتخاب آقای مهدی پاکدل برای روایت این قصهها ابتدا بر اساس جنس صدا و لحن ایشان و کمی هم به خاطر اصفهانی بودن ایشان و آشناییشان با فرهنگ آن منطقه بود که نزدیکیهایی هم به فرهنگ مردم کرمان داشت. اما وقتی پیشنهادمان را با ایشان درمیان گذاشتیم، آقای پاکدل خاطرهای از دوران کودکیشان تعریف کردند که به درستی انتخابمان ایمان آوردیم. گویا زمانی که جناب پوراحمد در جستجوی پسربچهای برای نقش مجید بودند، به مدرسه مهدی پاکدل میروند و مهدی کوچک آن زمان که کلاس دوم ابتدایی بوده، آرزو میکند مجید قصهها شود؛ اما فقط به دلیل جثهی بسیار کوچکش پذیرفته نمیشود و مهدی باقربیگی عزیز که گویا دو، سه سالی هم بزرگتر بوده، برای این نقش انتخاب میشود. حالا پس از دههها مهدی پاکدل فرصتی دوباره پیدا کرد که نه تنها مجید، که روایتگر کل قصههای این پسر دوستداشتنی شود. این ماجرا را همهمان به فال نیک گرفتیم.
برآوردتان از ارتباط مخاطب با نسخه صوتی این اثر چطور است؟ آیا آن روزی را متصور هستید که کتاب صوتی «قصههای مجید» هم به قدر سریالش برای نسلهای مختلف خاطرهساز شود؟
خانم محمدی: ببینید وقتی محتوایی درون ظرفی ریخته میشود، طبیعی است به شکل همان ظرف درمیآید و دارای مشخصههای ویژهای میشود. قصههای کتاب مجید تفاوتهای آشکار و بارزی با قصههای مجموعهی تلویزیونی آن دارد و در واقع بازآفرینی آن قصهها بر اساس امکانات تصویری و شاید کمی هم سلیقه و نظر کارگردان است. کتاب گویا نزدیکی بیشتری به اصل قصههای کتاب دارد و دقیقاً همان است که به صدا تبدیل شده و اصالت کرمانی خود را دارد. اما به هر حال مردم ما با مجیدِ جناب پوراحمد زندگیکردهاند و خاطرهبازیها دارند. و چه اشکالی دارد که با شنیدن قصههای مجید کرمانی، یاد مجید اصفهانی هم بیفتند؟
نظرات