دوشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۷ - ۰۹:۵۸
معصومیت از دست رفته

«کشتن مرغ مینا» رمانی است که با ترجمه فخرالدین میررمضانی از سوی انتشارات امیرکبیر بارها تجدیدچاپ شده است. درون‌مایه این رمان تقدیس معصومیت است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، رمان «کشتن مرغ مینا» نوشته هارپر لی با ترجمه فخرالدین میررمضانی به چاپ هشتم رسید.

هارپر لی در سال 1926 در مونروویل یکی از شهرهای ایالت آلاباما به دنیا آمد. تحصیلات خود را در رشته حقوق در دانشگاه آلاباما به پایان رساند و مدتی در نیویورک زندگی کرد. هارپر لی تا قبل از آغاز نویسندگی، در یک موسسه هواپیمایی کار می‌کرد. دلبستگی‌های او، گذشته از نویسندگی، گردآوری خاطرات روحانی‌های قرن نوزدهم و نیز بازی گلف، جرم‌شناسی و موسیقی بود.

لی برای نوشتن رمان کشتن مرغ مینا در سال ۱۹۶۴ میلادی، جایزه پولیتزر را به دست آورد. از زمان اولین انتشار رمان «کشتن مرغ مینا» تاکنون، بیش از ۴۰ میلیون نسخه از این کتاب به فروش رفته و به بیش از ۴۰ زبان بین‌المللی ترجمه شده است. تیراژ نخستین چاپ رُمان «کشتن مرغ مینا» در ایران در سال 1347، پنج هزار نسخه بود که در چاپ هشتم، تنها 500 نسخه از آن منتشر شده است.
 
درون‌مایه اصلی کتاب «کشتن مرغ مینا» معصومیت و قربانی شدن آن، در برابر بی‌عدالتی و تعصب نژادی است. صلح و جنگ، تبعیض نژادی، قضاوت‌های نادرست، نیکی و بدی و ...  است.
 
داستان کتاب از زبان دختر نوجوانی به نام اسکات فینچ روایت می‌شود که در شهر کوچکی در ایالت آلاباما زندگی می‌کند. پدر اسکات وکیل است و در زمان وقوع داستان پرونده‌ مرد سیاه‌پوستی را پذیرفته که متهم است به دختر سفیدپوستی تجاوز کرده و در شهر کوچک میکوم در آلاباما محاکمه می‌شود. مردم این شهر در رمان مردمی خودپسند و نژادپرست معرفی شده‌اند.

در ابتدای این رمان می‌خوانیم:
«وقتی که برادرم جیم تقریبا سیزده ساله بود، دستش از ناحیه آرنج به سختی شکست. هنگامی که دستش معالجه شد و ترسش از اینکه دیگر هیچ‌وقت نتواند فوتبال بازی کند، تخفیف پیدا کرد، به ندرت به این حادثه فکر می‌کرد. بازوی چپش اندکی از بازوی راست کوتاه‌تر بود. وقتی که می‌ایستاد یا راه می‌رفت، پشت دست چپش زاویه قائمه‌ای با تنش تشکیل می‌داد و شستش موازی رانش قرار می‌گرفت. همین قدر که می‌توانست توپ را پاس بدهد و پانت کند، دیگر غمی نداشت.»


 
داستان کشتن مرغ مینا درباره «بزرگ شدن» است. شخصیت اصلی رمان؛ اسکات فینچ، در شروع رمان حدود شش سال دارد. موضوع داستان، در مورد اتفاق‌هایی است که اسکات در طول مدت دو سال (1933 تا 1935)  زندگی در  شهر میکوم ایالت آلاباما در مورد انسان‌ها فرا می‌گیرد. میکوم شهری کوچک است که در جنوبی‌ترین نقطه کشور قرار دارد. «آتیکوس» پدر اسکات، یک وکیل است اما آن‌ها پول زیادی ندارند. چرا که موکلین در آن زمان افراد پر درآمدی نبودند. اسکات به همراه پدر و برادرش «جم» که 5 سال از او بزرگتر است و همچنین آشپز سیاه‌پوستشان در «کالپورنیا» زندگی می‌کند و مادر او از دنیا رفته است.

در بخشی از رمان می‌خوانیم:
«به عللی که بر مجرب‌ترین پیمبران میکوم نیز پوشیده بود، پاییز آن سال زمستانی در پی داشت. آنطور که آتیکوس می‌گفت طی دو هفته هوا آن‌چنان سرد بود که از سال 1885 به بعد هرگز سابقه نداشت. به روایت آقای ایوری، روی سنگ رشید، ثبت است که وقتی بچه‌ها از والدینشان اطاعت نکنند، سیگار بکشند و یا با یکدیگر دعوا کنند هوا متغیر می‌شود. بنابراین من و جیم نیز سهمی از گناه این دگرگونی غیرمنتظر طبیعت را به گردن داشتیم و موجبات مزاحمت همسایه‌ها و ناراحتی خودمان را فراهم آورده بودیم.»

اسکات در طول این کتاب مانیفست زندگی خود را تکمیل می‌کند و با چهار اصل کلی روبه‌رو می شود. مهم‌ترین این اصول را از پدر و تجربیات شخصی‌اش یاد می‌گیرد؛ اولین چیزی که این دختر یاد می‌‌گیرد این است که تا خودت را جای افراد دیگر نگذاری، آن‌ها را درک نخواهی کرد.

مساله مهم دیگر که به طور مستقیم با نام کتاب ربط پیدا می‌کند این است که مرغ مینا را نکش. این درس معنای تحت‌الفظی دارد؛ زمانی که آتیکاس یک تفنگ بادی به بچه‌ها می‌دهد، به آنان اجازه می‌دهد که به هر پرنده‌ای که می‌خواهند تیراندازی کنند، به استثنای مرغ مینا. زیرا آن‌ها گیاهان را نمی‌خورند و به چیزی آسیب نمی‌زنند. تنها کاری که مرغان مینا می‌کنند، آواز خواندن است. «مرغ مینا» در این کتاب دارای معنایی استعاری است؛ استعاره از اشخاص ضعیف و بی‌دفاع.



اصل سومی که اسکات با آن مواجه می‌شود این است که حتی در صورتی که می‌دانی خواهی باخت، به مبارزه ادامه بده! (این درس را اسکات در بخش دوم کتاب می‌آموزد. جایی که شخصیتی به نام «تام رابینسون» وارد داستان می‌شود).

آخرین اصلی که اسکات در این رمان می‌پذیرد این است که زندگی ممکن است در مواقعی بسیار ناعادلانه به نظر برسد. 

این کتاب بازتاب‌دهنده حس درونی انسان‌ها و ایجاد حس تشخیص خوبی‌ها از بدی‌ها است و اسکات، شخصیت اصلی داستان در نهایت به‌رغم مواجهه با بی‌انصافی‌های زندگی، ارزش آن را به خوبی درک می‌کند.

راوی نوجوان داستان با بیان عکس‌العمل مردم شهرش در مقابل این پرونده‌ حقوقی، روایتی از تعصب بی‌دلیل عامه‌ مردم و کار سخت مبارزه برای تغییر پیش‌داوری‌ها را برای خواننده بازگو می‌کند.  خانواده شاکی همیشه مست و مجنون هستند و بر اهالی شهر دروغ شان آشکار است اما کسی اهمیتی به مظلومیت تام- متهم- نمی‌دهد. با پذیرفتن این وکالت، در واقع خانواده جین مورد آزار و اذیت مردم سفیدپوست شهر قرار می‌گیرند و بچه‌ها که آسیب‌پذیرتر هستند وضعیت پیچیده‌ای را تجربه می‌کنند و به شناخت عمیق‌تری از انسان‌ها، جامعه، اطرافیان و پدرشان دست می‌یابند. در این مسیر مجبور می‌شوند با شرایط تحمیلی مبارزه کنند. روایت رمان ساده و پرکشش است و شاید به همین دلیل به اعتقاد بسیاری از کارشناسان این رمان یکی از شاهکارهای ادبیات جهان به شمار می‌آید. 

نام کتاب به این دلیل انتخاب شده که پدر جین در یک صحنه، تفنگ بادی‌ای به فرزندانش هدیه می‌دهد و یادآوری می‌کند هرگز به مرغ مینا شلیک نکنند چون مرغ مینا پرنده بی‌آزاری است.

با وجود برخورد با مسائل جدی مانند تجاوز به عنف و نابرابری نژادی، این رمان برای زبان گرم و طنز آن مشهور است. پدر راوی آتیکوس فینچ به عنوان یک قهرمان اخلاقی برای بسیاری از خوانندگان و به عنوان یک مدل از یکپارچگی برای وکلا نشان داده شده است. به عنوان یک رمان گوتیک جنوبی و رمان تربیتی، درون‌مایه اولیه کشتن مرغ مقلد شامل تبعیض نژادی و کشتار بی‌گناهان است. محققان اشاره کرده‌اند که لی همچنین مسائل مربوط به طبقات اجتماعی، شجاعت، محبت و نقش‌های جنسیتی در جنوب آمریکا را به خوبی به مخاطب منتقل کرده است.

در انتهای این رمان می‌خوانیم:
«من هم که به سن‌وسال تو بودم همین‌طور فکر می کردم. اگه همه مردم یک جورند، پس چرا نمی‌تونند با هم بسازند؟ اگه همه با هم مساویند، چرا فکر و ذکرشون فقط اینه که همدیگر را تحقیر کنند؟ اسکات، مثل اینکه کم‌کم یک سری داره برام فاش میشه. میدونی چرا بو ردلی تمام این مدت تو خونه پشت در بسته مونده؟... واسه اینکه میخواد تو خونه بمونه.»



«کشتن مرغ مینا» یکی از محبوب‌ترین رمان‌های سده اخیر است. به گفته سایت آمازون این کتاب یکی از رمان‌هایی است که قبل از مرگ باید خوانده شود. از این رمان فیلمی با نام «کشتن مرغ مقلد» با شرکت گریگوری پک نیز ساخته شده است. در سال ۱۹۹۵ این فیلم در فهرست ملی ثبت فیلم قرار گرفت. این فیلم همچنین در فهرست بزرگترین فیلم‌های آمریکایی تاریخ در دهمین سالگرد بنیاد فیلم آمریکا در رتبه بیست و پنجم قرار گرفت. بازی خوب و روان گریگوری پگ که جایزه اسکار را برایش به ارمغان آورد و سایر بازیگران فیلم (دو کودک خردسال که نقش عمده بازی را در این فیلم به عهده داشتند) از نقاط قوت این فیلم به شمار می‌آید .نکته جالب اینجاست که ماری بدهام برای بازی در این فیلم با وجود سن و سال کم کاندیدای دریافت جایزه اسکار شد.



گریگوری پک و ماری بدهام در نمایی از فیلم «کشتن مرغ مینا»

فیلم «کشتن مرغ مینا» مملو از صحنه‌های مکالمه دو نفره آتیکوس و دختر کوچکش و توضیحات زیبا و قانع کننده او راجع به مسائل بغرنج زندگی با لحنی است که یک کودک ۶ ساله بتواند آن را درک کند. اما با این حال فیلم به دلیل فیلمنامه دقیق، شخصیت‌پردازی بسیار زیبا، پرداخت دقیق روابط و همین‌طور بازی به یاد ماندنی گریگوری پک هرگز به ورطه شعارزدگی و موعظه نمی‌افتد و این تاثیرات در لایه‌های زیرین فیلم در ضمیر ناخودآگاه بیننده شکل می‌گیرد و همین امر آن را یک سر و گردن از سایر فیلم‌های به ظاهراخلاقی بالاتر می‌کشد.

رمان «کشتن مرغ مینا» نوشته هارپر لی با ترجمه فخرالدین میررمضانی در 414صفحه در شمارگان 500 نسخه به قیمت 34000 تومان برای بار هشتم از سوی انتشارات امیرکبیر  تجدیدچاپ شده است.
 
 
 
 
 
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها