منابع حکومتی تعداد کشتهشدگان را هفتتن نوشتند. در این شب جنبش تازهای رخ نمود و آن فریاد اللهاکبر از فراز بامهای پایتخت بود. شکل تازهای از اعتراض به حکومت شاه و نفی آغاز گردید. با شروع ساعات منع رفتوآمد، مردم به پشتبام خانههایشان رفته و در کنار فریادهای اللهاکبر، ندای لاالهالاالله و مرگ بر شاه هم سر دادند. این موج پرصدا از تهران شروع شد و خیلی زود با استقبال شهرهای دیگر روبرو گردید. دستگاه امنیتی، غافلگیر از این پدیده، پیشنهاد کرد چند خانه پرصدا شناسایی، اشغال، و فریادگران آن سرکوب شوند؛ چارهساز نشد.
تظاهرات مردم تهران در یازدهم آذر نیز گسترده بود. آن روز صبح بار دیگر رخدادهای منطقه سرچشمه خونین و متنساز بود. زبان اسناد میگوید که با فرارسیدن ماه محرم به همان اندازهای که بر تندی تظاهرات افزوده شد، رویارویی مأموران مسلح نیز تشدید گردید. شاید پیش از ظهر روز اول محرم، بیست تن در حوالی سرچشمه تهران به شهادت رسیده، حدود شصت تن زخمی شده باشند. ناصر مقدم، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور، آگاه از فزونی شور مخالفتها به حاکمان نظامی تهران توصیه کرد مردم را با تفنگ ساچمهزنی نشانه بگیرند؛ شمار زخمیها بالا میرود، تعداد کشتهها پایین میآید، وحشت و نگرانی را بین مردم افزایش میدهد، زودتر پراکنده میشوند؛ فرسودگی روحی نیروهای اسلحه به دست نیز کاهش مییابد.
تزریق اطلاعات دروغ
تلفنهای نوفللوشاتو پیاپی به صدا درمیآمد و خبرهای ایران را میرساند. خبر کشتار مردم تهران و برخی از شهرهای دیگر چون بوشهر، مهاباد، ارومیه و زنجان به آیتالله رسیده بود. در این بین شمار کشتهها بسیار اغراقآمیز گزارش شد، تا جایی که گمان میرود رسیدن خبر بیست هزار کشته، آن هم از دو منبع جداگانه، ترفند ساواک بوده باشد. برای دستگاه اطلاعاتی که خطوط ارتباطی تهران، قم، مشهد، یزد، اصفهان و ... را با پاریس شنود میکرد، تزریق خبرهای نادرست، سخت نبود. سازمان اطلاعات و امنیت کشور میکوشید با هزار برابر نشان دادن کشتهها، آیتالله را به گرفتن تصمیمهای تازهای وادارد؛ تصمیمی که از کوتاه آمدن و پس نشستن او در براندازی حکومت شاه بگوید.
اما آقای خمینی با تردید در درستی این رقم، امروز یازدهم آذر به دیدارکنندگانش گفت که امام امت، امام حسین علیهالسلام، سر به فرمان الهی سپرد، ما نیز سرسپرده امر خداوند هستیم. همچنان که او با ساز و برگ اندک به رویارویی خلیفه ستمگر زمان خود رفت، ما نیز باید در برابر شاه کشور فروش قیام کنیم؛ و بدانید که قیام برای خدا شکست ندارد. «ایرانیها اگر انشاءالله برای خدا قیام کردند، شکست در آن نیست؛ یعنی اگر چنانچه این مرد ادامه ظلم خودش هم تا آخر بدهد ما موفق نشویم به اینکه او را خلعاش کنیم... باز هم ما غم نداریم، برای این که ما اطاعت خدا کردیم... پیغمبر در بعضی جنگها شکست خورد... حضرت امیر در جنگ با معاویه شکست خورد؛ حضرت سیدالشهدا را کشتند، اما اطاعت خدا بود... از این جهت هیچ شکستی در کار نبود.» او در توضیح شکستناپذیری قیام در راه خدا گفت که در اینجا از دست دادن جان و مال، یعنی به دستاوردن زندگی والاتر در جهان ماندگار.
گفتنی است که ساواک به دواندن اطلاعات دروغ در بین اخبار فرستاده شده از ایران به فرانسه بسنده نکرد و اعلامیهای به امضاء «روحالله الموسوی الخمینی» جعل کرد که رد آن به مردم توصیه شده بود در عزاداریهای ماه محرم از روبروشدن با مأموران حکومت نظامی خودداری کنند، چراکه «اخبار قطعی و متقن به ما رسیده است که افراد حزب توده کمونیستی میخواهند از مبارزات ملت مسلمان به نفع مقاصد خود بهرهبرداری نمایند... [و نیز] مزدوران بیگانه، مخصوصاً کمونیستها سوءاستفاده کرده و نهضت حسینی و اسلامی ما را مبدل به کشت و کشتار جمعی بیگناه و اطفال معصوم بنمایند.» نویسنده دستگاه اطلاعاتی کوشیده بود ادبیات آیتالله را تدوین اعلامیه رعایت کند. تاریخ نگارش اعلامیه 26 ذیحجه/ 5 آذر و ناشر آن «نشریه قم» بود. نشریه قم پیش از این برخی از اطلاعیههای امام خمینی را چاپ و پخش کرده بود.
کار اصلی امام خمینی در این روز نوشتن پیامی برای مردم ایران بود. او از شنیدن خبرهای تلخکام و آزرده بود، از این رو یادآوری کرد که از این راه دور به شما درود میفرستم، در غم و شادی شما شریک هستم؛ اما فراز نوشته او مربوط به تمرد سربازان و فرار آنان از پادگانها بود. آیتالله این کار را یک وظیفه شرعی خواند، چرا که نباید در خدمت ستمار بود. و نیز به خانواده همه صاحب منصبان توصیه کرد، از شوهران و فرزندان شاغل به کار خود در نیروهای مسلح بخواهند که زیر امر فرماندهان وابسته به شاه نباشند؛ به ملت بپیوندند. اطلاعیه امروز امام در اختیار رسانةهای گروهی اروپا نیز گذاشته شد. برای نمونه خبرگزاری فرانسه آن را با تفصیل به سراسر جهان مخابره کرد.
یکی از پاسخهای امروز امام خمینی به خبرنگار تلویزیونی سراسری ایتالیا درباره ارتش بود. خبرنگار پرسید که ارتش ایران تغییر موضع داده؟ امکان بیطرف ماندنش میرود؟ ممکن است دست به کودتا بزند؟ «در تحلیل نهایی ارتش از هیمن مردم است؛ و از هماکنون نیز مشکلاتی در داخل آن ایجاد شده است. امید ما آن است که ارتشیان به خود آمده و به صفوف مردم بپیوندند. به هر صورت ایجاد یک کودتای نظامی چیری را تغییر نمیدهد و تا روزی که یک جمهوری اسلامی واقعی ایجاد نگردد، مبارزات مردم ادامه خواهد داشت.» خبرنگار ایتالیایی از امکان وقوع جنگ داخلی هم پرسید و شنید که جنگ داخلی هنگامی در میگیرد که مردم به دو دسته تقسیم شده، رودروی هم قرار گیرند. مردم ایران یکپارچه و متحد هستند؛ اتحاد مردم ایران علیه شده و برای برپایی جمهوری اسلامی است.
دومین مصاحبه امام با خبرنگار رادیو کانادا بود. یکی از سوالهای مخبر کانادایی این بود که چندنفر باید برای رفتن شاه قربانی شوند؟ آقای خمینی هم گفت: «تا شاه چه تعدادی را بکشد.»
ترس مکرر
با فرارسیدن ماه محرم، همان ترسی که از آغاز اوجگیری انقلاب دامنگیر مقامات امنیتی ایران شده بود، دوباره به سراغشان آمد؛ بازگشت ناگهانی آیتالله خمینی به ایران، ناصر مقدم رئیس این سازمان در نامهای به «رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران» با اشاره به احتمال ورود خمینی در ماههای محرم و صفر، درخواست کرد هشدار لازم به فرماندهان مرزهای زمینی، دریایی و هوایی کشور داده شود تا به محض ورود یادشده هرگونه ارتباط او را بدوا با افراد غیرمسئول قطع نموده و با همکاری سازمان اطلاعات و امنیت محل وی را در اولین فرصت با هواپیما یا هلیکوپتر نظامی به تهران اعزام دارند.»
نظر شما