در طول سالهای گذشته تجربه نشان داده حجم بالای کتابها و رمانها و حتی فیلمهای سینمایی در برنده شدن آنها در جوایز مختلف فرهنگی تاثیرگذار بوده است. حالا حتی با وجود شکایت هیئت داوران من بوکر معلوم نیست پدیده تورم کتابها در انتخاب نفر برگزیده این جایزه معتبر انگلیسی موثر خواهد بود یا نه.
رابرستون در 500 صفحه داستانی روایت کرده است که با عنوان برداشت طولانی داستان زندگی تعریف میکند که به نظر روزنامه گاردین و هیئت داوران زیادی برای مخاطب خسته کننده است. خیلی از کارشناسان با انتخاب هیئت داوران اعتقاد خود را درباره نحوه انتخاب نامزدهای نهایی اینگونه بیان کردند که ظاهراً هر اثری که طولانیتر نوشته شود در لیست نهایی من بوکر وارد میشود. این مسئله آنقدر جدی است که خود رئیس داوران جایزه امسال نیز به این مسئله اعتراف میکند. آنتونی اپیا رئیس داوران جایزه من بوکر امسال به نحوه انتخاب و نظردهی داوران شکایت دارد و میگوید اکثر کارهای انتخاب شده نیاز به ویرایش دارند و باید گفت خیلی طولانی هستند درحالی که حوصله مخاطب کمتر از این چیزهاست.
وی گفت: البته آثار انتخاب شده از محتواهای خوبی برخوردار هستند ولی میتوانستند کوتاهتر نوشته شوند.
نظر رئیس داوران من بوکر امسال درحالی گفته شده است که آمارها نیز از افزایش حجم کتابها حکایت دارد. بر اساس آمارها در بین سالهای 1999 تا 2014 میانگین حجم رمانهای منتشر شده به زبان انگلیسی از 320 به 400 صفحه افزایش پیدا کرده است. خیلی از کارشناسان دیجیتالی شدن کتابها را عامل این افزایش حجم ارزیابی میکنند ولی به نظر عوامل دیگری نیز در این مسئله دخالت دارد.
وال مک درمید عضو دیگر هیئت داوران جایزه من بوکر به ویرایش ضعیف کتابهای برگزیده شده اشاره میکند و اعتقاد دارد زمان بیشتری باید برای ارزیابی و ویرایش کتابهای حاضر گذاشته میشد. وی اعتقاد دارد عوامل اقتصادی و منافع ناشران باعث میشود کتابهای اینچنین منتشر شوند ولی ذکر این نکته نیز قابل بیان است که مخاطب این روزها به آثار کوتاهتر علاقمند شده است. با این وجود هنوز ناشران به بالا بردن حجم کتابها علاقمند هستند. پدیده تورم کتاب بخشی از دنیای نشر شده است و این پدیده باعث میشود رمان آخر پل استر با عنوان 4321 در حجمی در حدود 1200 صفحه منتشر میشود در حالی که سه رمان گذشته او با این حجم برابری میکند.
این تصور در بین ناشران غیر قابل انکار است که حجم زیاد مساوی با پول زیاد است و حتی شاید در بین روشنفکران و کارشناسان ادبی نیز این تصور وجود داشته باشد که کتابهای کم حجم مساوی کم سوادی نویسنده باشد. استودیوهای فیلمسازی از ساخت فیلمهای کوتاه طفره میروند چون میگویند اگر فیلم کوتاه بسازیم دیگر شانسی برای اسکار نخواهیم داشت. تجربه نشان داده رمانهای بزرگ آنهایی هستند که حجم زیادی دارند.
موبی دیک، جنایت و مکافات، جنگ و صلح، اودیسه و خیلی از رمانهای دیگر چند روز داستان را در چندصفحه روایت میکنند و این کار را با ظرافت و هنر خاصی هم انجام میدهند. ولی خب با این وجود باید به این نکته نیز اشاره کرد که بهترین کتاب جین آستن از دید کارشناسان رمان خانم دالووی است که در 200 صفحه کوتاهترین آنهاست.
نظر شما