خاطرات روزهای جنگ هرگز از ذهن مردم و همچنین کودکان دهه شصتی پاک نمیشود، خاطرات روزهای سخت و پرتلاطم گذشته از آنها جوانانی استوار، محکم، صبور و راسخ ساخت، افرادی که قدر موهبت را میدانند و در هر شرایطی ناشکری نمیکنند. اما کودکان و نوجوانان امروز چقدر با این فرهنگ آشنا هستند؟ چقدر توانستهاند معنای سختی، جنگ، رشادت، مقاومت، از خود گذشتگی، ایستادگی، ایثار، شهادت، دفاع از وطن، دفاع از ایمان و ... را درک کنند؟ نویسندگان ما چقدر در آثارشان به بیان وقایع هشتسال جنگ تحمیلی پرداختهاند؟ چقدر در به تصویر کشیدن رشادت و ایستادگی مردم و رزمندگان موفق بودهاند؟ آیا توانستهاند آثاری خلق کنند که برای کودکان و نوجوان امروز جذاب باشد یا به تولید تعدادی داستان و روایت کلیشهای بسنده کردهاند؟
نویسندگان حوزه دفاع مقدس حق مطلب را ادا نکردهاند
احمد عربلو، از نویسندگان حوزه دفاع مقدس است که تا بهحال آثار زیادی در این حوزه منتشر کرده. او معتقد است در زمینه پرداختن به ادبیات جنگ و دفاعمقدس در حوزه کودک و نوجوان هم از سوی نویسندگان و هم از سوی ناشران کمکاری صورت گرفته است و میگوید: این کم کاری از یک سو به مشکل کلی مربوط است که ما در حوزه نشر با آن مواجهایم و آن هم مسائل مربوط به گرانی کاغذ، زینک و مشکلات اقتصادی نشر است که سبب شده تمایل به انتشار کتاب در همه حوزهها از جمله دفاع مقدس کاهش یابد. مسأله بعدی کمکاری نویسندگان در زمینه تولید آثار دفاع مقدسی است. متاسفانه نویسندگان سراغ سوژههای ناب و بکر موجود در حوزه دفاع مقدس نرفتهاند و برای تحقیق و پژوهش در این زمینه و یافتن سوژههای جدید وقت زیادی صرف نکردهاند. براین اساس نویسندگان کمکاری کردهاند و نتوانستهاند حق مطلب را ادا کنند. در نتیجه مخاطبان هم به سوی این آثار رفتهاند. از سویی وقتی ناشران کودک و نوجوان هم پایین بودن استقبال مخاطبان در بازار را میبینند کمتر به سراغ چاپ اینگونه کتابها میروند و بیشتر به سوی تولید آثار ترجمه و کتابهای کارتونی رفتهاند.
دفاع مقدس سرشار از سوژههای ناب و بکر است
به گفته عربلو، برای اینکه بتوانیم در زمینه ادبیات دفاعمقدس بنویسیم باید مطالعه داشته باشیم و سراغ کتابها و خاطراتی برویم که در این زمینه منتشر شدهاند. مثلا سالهاست کتابهای خاطرات رزمندگان در دفتر ادبیات مقاومت حوزه هنری خاک میخورند. چرا نویسندگان ما به سراغ این کتابها نمیروند؟ این کتابها سرشار از سوژههای ناب هستند که میتوانند منبع بسیار خوبی برای الهام نویسندگان به منظور تولید آثار جدید برای نوجوانان باشند.
نویسنده «افسانه قهرمانیهای من» در ادامه به پژوهشهایش در حوزه دفاع مقدس اشاره میکند و میگوید: چندی پیش در قالب یک کار تیمی به همراه تعدادی از دوستانم پژوهشی انجام دادیم و از لابهلای خاطرات و کتابهای منتشر شده، روزنامهها و خاطرات شفاهی رزمندگان در دفتر ادبیات حوزه مقاومت، حدود 400 سوژه بکر استخراج کردیم و که اسناد و مدارک آن در بنیاد شهید موجود است اما هیچگونه استفادهای از این سوژهها نشد. براین اساس، این ادعا که میگویند سوژه در حوزه دفاعمقدس تمام شده درست نیست؛ ما دریایی از سوژههای ناب داریم که هنوز به آنها پرداخته نشده است و نویسندگان به قدری مطالعه و پژوهش در این زمینه نیاز دارند، سوژههایی که به درد بچههای امروزی میخورد و برایشان جذاب است. ما در دوران دفاع مقدس، پهلوانان واقعی زیادی داشتیم که میتوانیم از رشادتهای آنها در داستانهایمان برای نوجوانان صحبت کنیم.
ضرورت جریانسازی در زمینه تولید آثار دفاع مقدسی
او در ادامه به متولیان امر اشاره میکند و میگوید: نمیدانم متولی این کار کیست؟ یکی از نهادهای مربوطه باید در زمینه تولید آثار دفاع مقدسی برای نوجوانان جریانی راه بیندازد و با نویسندگان قرارداد ببندد و انگیزهای در این زمینه ایجاد کند تا نویسندگان به تولید آثار ارزشمند تشویق شوند. مانند طرح پروژه رمان نوجوان کانون پرورش فکری که از سوی حمیدرضا شاهآبادی اجرا شد و حاصل آن رمانهای خوبی شد که در مجامع داخلی و بینالمللی مطرح شدند. در حال حاضر من در نشریه شاهد نوجوان فعالیت میکنم و در آنجا به مطالبی در حوزه دفاعمقدس و شهدا میپردازم و برای سفارش کار به نویسندگان، به سراغ سوژههای جدید میروم و میبینم چقدر در این زمینه سوژه وجود دارد که ما به آن نپرداختهایم، فقط نیاز به سرمایهگذاری و ایجاد جریانی در جامعه داریم.
اجازه ندهیم دفاع مقدس در ذهن کودکانمان کمرنگ شود
بهگفته عربلو، نویسندگان در حوزه کتاب دفاع مقدسی برای کودکان کار زیادی انجام ندادهاند در زمینه ادبیات نوجوان هم نتوانستهاند حق مطلب را به خوبی ادا کنند و کار جذابی برای بچهها نداریم. این مساله سبب شده که بحث دفاع مقدس آرام آرام در ذهن بچهها کمرنگ شود، چیزی که ما به شدت به آن نیاز داریم. باید کاری انجام دهیم دوران دفاعمقدس از ذهن بچههای ما پاک نشود و فداکاریها و شجاعتها و حوادث ناب آن دوران به تصویر کشیده شود. بچهها باید بدانند چه ایثارگریهایی از سوی گذشتگانشان در این مملکت انجام شده و چه کردهاند تا بتوانند اسلام و میهن را زنده نگه دارند. ما آثار ارزشمندی از نویسندگانی مانند اکبر صحرایی و داوود امیریان داریم که بچهها با مطالعه آنها میتوانند با ادبیات جنگ و دفاعمقدس بیشتر آشنا شوند.
نوجوانان جنگ تحمیلی را موضوعی تاریخی میدانند
علیاصغر عزتیپاک نیز در اینباره میگوید: ماجرای اصلی دفاع است و اینکه به کشوری حمله شده و مردمانش دارند از آن دفاع میکنند. مساله این است که جنگ برای ما بزرگترها امری تجربی است اما برای بچهها تبدیل به امری تاریخی شده است حتی جوانهای سیساله هم صحنهای از جنگ به خاطر ندارند که با آن در خاطراتشان درگیر باشند. منتقل کردن این تجربه به نوجوانانی که تجربهاش را نداشتهاند بسیار سخت است. اغلب نویسندگان، چون خودشان در صحنههای دفاع مقدس حاضر بودهاند ناخواسته در آثارشان ارجاعات بیرونی دارند و فکر میکنند قطعاً مخاطب هم در جریان وقایع هست، اما واقعیت این است که نوجوان هیچگونه اطلاعی از ذهنیت نویسنده و حوادث آن دوران ندارد. در نتیجه اثری تولید میشود که برای مخاطب جذابیت ندارد. وقتی در زمینه جنگ و دفاعمقدس برای نوجوانان داستانی مینویسیم آنها فکر میکنند از یک موضوع تاریخی حرف میزنیم.
این نویسنده حوزه دفاع مقدس در ادامه میافزاید: توجه داشته باشیم مساله اول در زمینه تالیف آثار دفاع مقدسی، «داستان» است. و این داستان است که مخاطب را جذب میکند. هیچ تضمینی وجود ندارد به صرف اینکه اثری با موضوع دفاعمقدس مینویسیم برای مخاطبان هم جذاب باشد. باید به جنبه داستانی آن اثر توجه زیادی داشته باشیم و موضوعاتی را انتخاب کنیم که برای مخاطبان حالت کلیشهای و شعاری نداشته باشد. باید تلاش کنیم قصه بسازیم و شخصیتهای جذاب خلق کنیم. چون بچهها از ما قصه میخواهند. وقتی قصه جذاب باشد مخاطب از آن استقبال میکند و برایش مهم نیست این داستان در چه محدوده زمانی اتفاق افتاده است.
اگر قصههای دفاع مقدسی جذاب باشند، خوانده میشوند
عزتی پاک، معتقد است اگر قصههای دفاع مقدسی زیاد خوانده نشدهاند به این دلیل است که خیلی جذاب نبودهاند و داستان پرکششی نداشتهاند. از سویی اغلب نویسندگان در دهه هفتاد بسیار عاطفی و احساسی به ماجرا نگاه کردهاند و عواطف سطحی داشتهاند و به نظر من آثاری که تولید شده نتوانسته انتظارات خواننده از یک اثر ادبی، را برآورده کند و خیلی از مخاطبان از خواندن داستانهای ادبی در حوزه جنگ و دفاع مقدس ناامید شدند. البته در همان زمان هم نویسندگانی مانند محمدرضا بایرامی و داوود غفارزادگان قصههای خوبی برای نوجوانان در حوزه جنگ نوشتند که تعداد این قصهها بعدها بیشتر هم شد. اما جریان اصلی دست غیر نویسندگان بود به خاطر حمایتهایی که از سوی نهادهای مختلف از این حوزه میشد. غیرنویسندگان افرادی بودند که خودشان سراغ ارگانهای مختلف میرفتند و طرح سبُک و نازلی در زمینه تولید آثار دفاع مقدسی ارائه میکردند و ارگانها هم به خاطر اینکه کارنامهای برای خود تهیه کنند از آنها حمایت میکردند. براین اساس داستانهای غیرحرفهای زیادی نوشته شد. از دهه هشتاد به بعد داستانهای عمیقتر و ادبیتر شدند. اخیرا هم نویسندگانی مانند محمد بکایی، فرهاد حسنزاده، نورا حقپرست، داوود امیریان و حسن احمدی داستانهایی را در حوزه دفاعمقدس برای نوجوانان نوشتهاند که داستانهای خوبی است. ولی متاسفانه به دلیل اینکه بازار شدیداً تحت تاثیر رمانهای فانتزی و ترجمهای است، آثار دفاع مقدسی کمتر دیده میشوند. البته بچهها هم خیلی دوست ندارند با مسائل جدی مانند جنگ و دفاعمقدس درگیر شوند.
صداوسیما دفاع مقدس را برای بچهها کلیشهای و شعاری کرده است
به نظر نویسنده رمان «باغ کیانوش» پرداختن به موضوعات دفاع مقدسی در جامعه به حد اشباع رسیده است. به نوجوانان امروز سه یا چهار جمله کلیشهای و شعاری درباره جنگ و دفاع مقدس از سوی رسانههایی مانند صدا و سیما تحمیل شده است و فکر میکنند همینها یعنی جنگ و دفاعمقدس و چیز دیگری وجود ندارد و چون این شعارها مدام تکرار میشوند آنها دوست ندارند دیگر وارد این فضا شوند و برایشان کلیشهای شده است. اما اگر نوجوانها این فضا را بشکنند و به سراغ آثار حوزه جنگ و دفاع مقدس بروند و رمانهایی را که در این حوزه منتشر شده است،مطالعه کنند قطعا ناراضی نخواهند بود.
افرادی که به دیگران مارک نویسنده دفاع مقدسی میزنند میخواهند کمکاری خود را توجیه کنند
این نویسنده دفاع مقدسی میگوید: درباره جنگ و ادبیات جنگ در حوزه نوجوان مشکل زیاد است، یکی از آنها این است که در کشور ما نویسندگان به دو بخش تقسیم شدهاند؛ عدهای به نویسندگان دفاعمقدسی معروف شدهاند در حالی که آنها هم مانند دیگران، نویسنده هستند و چون در زمینه دفاع مقدس فضا و سوژه فراهم بوده و از سویی احساس مسئولیت کردهاند، در این حوزه داستانپردازی کردهاند. عدهای دیگر در حوزههای دیگر مینویسند و به این نویسندگان، مارک نویسنده دفاع مقدسی زدهاند. درحالیکه آنها هم مانند نویسندگان حوزههای دیگر نویسندهاند و با این مارک زدن میخواهند کوتاهی و بیعملی خودشان را در حوزه پرداختن به مسائل دفاع مقدس توجیه کنند. اگر قرار باشد کسی در زمینه کمبود آثار دفاع مقدسی جوابگو باشد همینها هستند که برههای از تاریخ این مرز و بوم را نادیده گرفتهاند و به آن نپرداختهاند. این مسأله یک موضوع ملی بوده و همه نویسندگان باید به آن توجه کنند.
ضعف در تولید آثار دفاع مقدسی برای کودکان و نوجوانان
اکبر صحرایی نیز از دیگر نویسندگانی است که آثاری در حوزه دفاع مقدس برای نوجوانان منتشر کرده و معتقد است در دهه 60 که آثاری در حوزه دفاعمقدس برای کودکان و نوجوانان نوشته شد، سبب شد که نطفه داستان جنگ در حوزه کودک و نوجوان بسته شود و طبیعتا در آن زمان این داستانها بیشتر ترویجی، شعاری و مهیج بودند زیرا میخواستند افراد را برای دفاع از سرزمینشان تشویق کنند. نویسندگان در طول 8 سال جنگ تحمیلی در حد بضاعتشان آثاری را برای کودکان و نوجوانان خلق کردند که برخی از آنها آثار حرفهای بود. در همان محدوده زمانی که نطفه داستان دفاع مقدس بسته شد دوستان رزمندهای دست به قلم شدند و نهایتا در طول 8 سال تعدادی کتاب تولید شد. اما با فروکش کردن جنگ، فرصتی پیدا شد تا از بالا نگاه عمیقتری به موضوع شود و از سوی دفتر ادبیات مقاومت که بعدا به نام سوره مهر تغییر نام داد، کارهای قابل تأملتری در حوزه کودک و نوجوان منتشر شد. درواقع مرحله بعد از جنگ، مرحله شکوفایی بود و رمانهایی تالیف شد که نسبت به شروع کار یعنی دهه اول جنگ کارهای فاخری بودند. به تدریج نویسندگان ادبیات معاصر در این حوزه شناسایی و معرفی شدند. البته نباید فراموش کرد که نسبت به حوزه کودک، در حوزه ادبیات نوجوان موفقتر بودیم و افرادی مانند احمد اکبرپور، حمید اکبرپور، داوود امیریان و ... کارهای خوبی برای نوجوانان تولید کردند. در دهه سوم جنگ آثار پختهتر شد و کماکان تا دهه چهارم ادامه یافت.
فرار مغزها ادبیات دفاع مقدس را به چالش کشیده است
به گفته نویسنده «خمپاره خوابآلود» فرار مغزها از مشکلاتی است که در زمینه ادبیات دفاع مقدس وجود دارد. وقتی بعد از دو یا سه دهه فعالیت، حوزه دفاع مقدس نویسندگان خودش را شناخت، باید این نویسندگان سازماندهی میشدند و نقشه راهی مشخص میشد تا آنها با انگیزه بیشتری به تولید اثر بپردازند. اما این اتفاق نیفتاد و نویسندههای این حوزه به حوزههای دیگر کوچ کردند و کمتر نویسندگان حرفهای در این حوزه قلم میزدند. نویسندههای جوانها هم که میدیدند حمایتی از آثار حوزه جنگ و دفاع مقدس صورت نمیگیرد کمتر به تولید اثر در این حوزه گرایش پیدا کردند به همین دلیل ما فقدان آثار خوب مواجه شدیم.
ادبیات دفاع مقدس چراغ ادبیات معاصر را روشن کرده است
صحرایی در ادامه پیشنهاد میدهد برای تقویت نهالی که در حوزه دفاعمقدس شکل گرفته و رشد کرده نقشه راهی برنامهریزی شود و اگر این کار انجام نشود آینده حوزه ادبیات دفاع مقدس نگرانکننده است. ادبیات دفاع مقدس چراغ ادبیات معاصر را در حوزههای مختلف روشن کرده است و اگر آسیب ببیند به ادبیات معاصر لطمه وارد میشود.
کاهش چشمگیر حمایت نهادها و ناشران دولتی از ادبیات دفاع مقدس
او در ادامه به ناشران بخش خصوصی اشاره میکندو میگوید: ناشران بخش خصوصی از ابتدا هم خیلی به حوزههای ادبیات دفاعمقدس نمیپرداختند و این حوزه در آغاز از سوی نهادهای دولتی و فرهنگی شکل گرفت و بیشتر، ناشران دولتی و نیمهدولتی در این حوزه سرمایهگذاری کردند. البته حتی اگر از آثار دفاع مقدس هم صرفنظر کنیم ناشران خصوصی رغبتی به رمانهای حوزههای دیگر هم ندارند و بیشتر به دنبال آثار ترجمه و مجموعهسازی هستند. و اگر در حوزه دفاعمقدس این مشکل بیشتر دیده میشود به دلیل بحرانهای موجود مانند مشکلات اقتصادی است که سبب شده نهادهای مربوطه حمایتهای خودشان را کم و حتی قطع کنند. مثلا حمایتهای بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس کم شده، در زمان گذشته جایزه کتابسال دفاعمقدس هر سال برگزار میشد اما الان تبدیل به سهسالانه شده است و به شدت ضعیف شده. در حوزههای چاپ و نشر هم ناشران دولتی حمایتهایشان را از تولید آثار دفاعمقدسی کم کردهاند و این مسائل سبب شده انگیزه نویسندههای جوان از بین برود. در سالهای قبل به دلیل حمایتهایی که از این حوزه میشد توجه نویسندگان به حوزه جنگ و دفاع مقدس جلب شد و شاهد تولید آثار قابل توجهی بودیم اما یکدفعه پشت آن را خالی کردند. البته نمیگویم که آن حمایتهای اولیه بدون ایراد بوده و قطعا قابل نقد است اما پایین بودن حمایت، امروزه سبب کاهش تولید آثار در این حوزه شده است.
کلام آخر
ادبیات دفاع مقدس، صرفا محدود به روایت خاطرات جنگ، شکنجهها، اسارت، خشونت و ... نیست، دفاع مقدس پیامآور خصلتهای والای انسانی ازجمله رشادت، شرافت، ایثار، ازخودگذشتی، دفاع از میهن، دفاع از آرمانها و اعتقادات و باورهای انسانی برای کودکان و نوجوانان این مرزوبوم است، زندگی دلاوران و پهلوانانی که هشت سال جانانه از میهنشان دفاع کردند، میتواند الگویی باشد برای بچهها تا در آینده انسانهایی با فضایل اخلاقی والاتر باشند و با آگاهی بیشتری از خانواده و آب و خاکشان دفاع کنند. بنابراین شایسته است نویسندگان با الگوبرداری از موضوعات بکر و ناب موجود در این حوزه و بکارگیری قدرت خلاقیت و نوآوریشان، داستانهای جدید و جذابی بنویسند تا کودکان و نوجوانان به خواندن این آثار تشویق شوند.
نظرات