پنجشنبه ۵ مهر ۱۳۹۷ - ۱۲:۳۴
مشکور حکیم تاریخ بود

بلخاری درباره جایگاه علمی مشکور گفت: او را می‌توان مورخ ادیان، مذاهب و آئین‌ها دانست. شما تنها وقتی می‌توانید به تاریخ اندیشه بپردازید که متکلمانه غوری در اندیشه‌ها کرده باشید. به همین دلیل می‌توان گفت اندیشه‌های مشکور از عمقی فلسفی و کلامی بهره داشت.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) چهارشنبه چهارم مهرماه 1397 در محل انجمن آثار و مفاخر فرهنگی که ساختمانی قاجاری است با آینه‌کاری‌ها و گچ‌بری‌های زیبا، مراسم بزرگداشتِ تاریخ‌پژوه، اسلام‌شناس و زبان‌شناسِ فقید، دکتر محمدجواد مشکور، در بیست و سومین سال درگذشت ایشان و صدمین سال تولدشان برگزار شد.

دکتر محمدجواد مشکور، متولد 1297 در محله‌ی سنگلج تهران بود و در سال 1336 در رشته‌ی «تاریخ اسلام و فرقه‌های آن» دکترای خود را از دانشگاه سوربن پاریس دریافت کرده بود. ایشان که از سال 1324 با علامه علی‌اکبر دهخدا در تدوین لغت‌نامه همکاری داشت و در همان سال‌های دهه‌ی بیست آثاری همچون «تاریخ اوستا و ادبیات دینی پهلوی» و «کارنامه‌ی اردشیر بابکان» را نوشت و تصحیح و ترجمه کرد.  پژوهش‌هاي دكتر مشكور را مي‌توان در سه حوزه‌ی «تاريخ اسلام و فرقه‌های اسلامی»، «مطالعات زبان‌های باستانی ایرانی»، «تاريخ شهرها و اقوام» و «تاريخ ايران باستان» دسته‌بندی کرد. ایشان که در سال 1358 از فعالیت آکادمیک بازنشسته شده بود، در سال 1374 درگذشت و در بهشت‌زهرای تهران به خاک سپرده شد.

مراسم بزرگداشت ایشان با سخنرانی حسن بلخاری قهی، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی آغاز شد. وی ضمن خیرمقدم به حاضران گفت: «مرحوم دکتر مشکور در چند حوزه از مفاخر برجسته‌ کشور است. حوزه‌ اول تاریخ است. در نود درصد آثار ایشان در عنوان کتاب، نشانی از تاریخ یافته می‌شود. تاریخ مدنظر او تاریخ فرق و مذاهب و اندیشه‌ها هم در حوزه‌ی ایران باستان و هم در حوزه‌ی فرق اسلامی بوده است.»

این استاد دانشگاه نحوه‌ آشنایی خود با آثار دکتر مشکور را اینگونه توصیف کرد: «برای خود من از منابع اساسی پایان‌نامه‌ام در دوره‌ کارشناسی ارشد، آثار دکتر مشکور بود. از جمله ترجمه‌اش از کتاب فرق بین الفرق در تاریخ مذاهب اسلام.»

بلخاری درباره جایگاه علمی مشکور گفت: «او را می‌توان مورخ ادیان، مذاهب و آئین‌ها دانست. شما تنها وقتی می‌توانید به تاریخ اندیشه بپردازید که متکلمانه غوری در اندیشه‌ها کرده باشید. به همین دلیل می‌توان گفت اندیشه‌های مشکور از عمقی فلسفی و کلامی بهره داشت.»

وی در انتهای سخن خود گفت: «تاریخ در سه قلمرو مورد بحث قرا می‌گیرد. تاریخ نقلی که به بیان حوادث و وقایع رایج می‌پردازد. در جان این رویکرد به تاریخ، مفهوم عبور مستتر است. در این‌جا تاریخ مقوله‌ای است که از آن عبور کرده‌ایم و پس از این عبور به آن می‌پردازیم. ساحت دوم، علم تاریخ است. علم تاریخ بیان وجه «عبارت» تاریخ است. علم هنگامی آغاز می‌شود که ایده به عبارت تبدیل شود. از این منظر میان عبور و عبارت می‌توان پیوند برقرار کرد. سومین ساحت فلسفه‌ تاریخ است که با تعبیر هگلی آن را می‌شناسیم. این ساحت تاریخ را زنده و هوشمند تلقی می‌کند و برای آن غایتی در نظر می‌گیرد. من این ساحت سوم را در مقوله‌ی عبرت قرار می‌دهم.»

بلخاری سپس به پیوندی که میان عبور، عبارت و عبرت به عنوان ساحات تاریخ وجود دارد پرداخت. وی گفت: «مشهورترین کتاب تاریخ مسلمانان در میان غربیان در حوزه‌ تاریخ، مقدمه‌ی کتاب العبر ابن‌خلدون است. عبر آنگونه که ابن خلدون آن را مدنظر داشت، هر سه‌ ساحات تاریخ را در خود جمع کرده است.»

رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی سپس به نسبت میان مشکور و این تلقی از تاریخ پرداخت و گفت: «می‌توان گفت مشکور هر سه‌ این ساحات را مدنظر داشته است و با ابن خلدون نسبتی دارد. من می‌توانم مشکور را حکیم تاریخ بنامم چرا که او همچون آنچه ابن خلدون مدنظر داشت، میان عبرت و حکمت نسبتی برقرار کرد.»

پس از بلخاری، نوبت سخنرانی به محمدکاظم موسوی بجنوردی رسید. رئیس دائره‌المعارف بزرگ اسلامی گفت: «مشکور از خاندانی اهل فقه و تقوا برخاست و به طریق سنتی و جدید تحصیل کرد و به قدر وسع کوشید توشه‌ای از فرهنگ و علم برگیرد و معاصران را بهره‌مند کند. مشکور در حوزه‌ ادیان و فرق پیش‌رو بود و آثار تالیفی و تصحیحی او به ویژه در حوزه‌ فرقه‌شناسی ستودنی است.»

رئیس اسبق کتابخانه‌ ملی همچنین افزود: «آثار دکتر مشکور همچنان مورد توجه است و هیچ کتابی در زمینه‌ی فرقه‌شناسی در عالم فارسی‌زبان نیست که ارجاعی به آثار ایشان نداشته باشد.»

وی سپس به جنبه‌ای دیگر از حیات فرهنگی دکتر مشکور پرداخت. دکتر مشکور از سال 1353 رایزن فرهنگی ایران در سوریه بود و در همین نقش دو کتابخانه‌ مهم در کشورهای عربی تاسیس کرد و به

عضویت قدیمی‌ترین فرهنگستان زبان عربی نیز درآمد. بجنوردی درباره‌ی خدمات او در مقام رایزن فرهنگی گفت: «دکتر مشکور در شناساندن فرهنگ ایران به محافل عربی جدید هم نقش داشت و جایگاهش در محافل رسمی و غیررسمی عرب زبان نشان دهنده‌ توفیق او در این زمینه است. رایزن‌های فرهنگی ما می‌توانند او را الگوی خود در زمینه‌ی شناختن فرهنگ جامعه‌ی میزبان قرار دهند.»

او سپس افزود: «فقدان مشکور و همنسلان او همچون زریاب و زرین‌کوب این روزها سخت احساس می‌شود. برای ما در مرکز دائره‌المعارف مایه مباهات است که کتابخانه‌ی نفیس او مشتمل بر چهارهزار جلد کتاب به این مرکز اهدا شده است. بیش از 145 مجموعه شامل حدود یک میلیون جلد کتاب به مرکز دائره‌المعارف اهدا شده است که کتابخانه‌ دکتر مشکور همچون دُر گرانی در این میان می‌درخشد. او این کتابها را با گزیده‌کاری از نقاط مختلف دنیا گردآورده بود.»

بجنوردی در انتهای سخنانش ابراز امیدواری کرد که با همکاری خانواده‌ی مشکور، آثار پراکنده‌ی ایشان گردآوری و منتشر شود.



پس از موسوی بجنوردی، نوبت به دکتر احمد پاکتچی، عضو شورای عالی علمی مرکز دائره‌المعارف بزرگ اسلامی رسید تا به طور متمرکز درباره‌ی دستاوردهای مشکور در زمینه زبان‌شناسی سامی ایرانی سخن بگوید. وی درباره‌ی نحوه‌ی آشنایی خود با آثار دکتر مشکور گفت: «من از سال 59 که با کتاب فرهنگ تطبیقی عربی با زبان‌های سامی ایرانی ایشان آشنا شدم، تا کنون با این کتاب محشورم.»

او گفت: «مطالعات سامی سه قرن در دنیا سابقه دارد ولی جامعه‌ی ما مدت کوتاهی است که با این مطالعات آشنا شده است و بنابراین مشکور را می‌توان اصلی‌ترین بنیان‌گذار این‌گونه مطالعات در ایران دانست.»

این استاد دانشگاه امام صادق درباره‌‎ اهمیت مطالعات سامی برای ایرانیان گفت: «مطالعات سامی ایرانی چه در مطالعات دینی و به ویژه برای غور در واژگان قرآنی و چه در مطالعات ایران‌شناسی نقشی مهم دارد.»

او درباره‌ نقش دکتر مشکور در شناخت ما از هزوارش‌های فارسی باستان گفت: «ما در ایران باستان با انبوهی از واژگان روبه‌رو هستیم که به زبان آرامی و به خط پهلوی نوشته می‌شوند ولی به هنگام خواندن، برابر فارسی میانه‌ی آنها تلفظ می‌شده است. این واژگان را هزوارش می‌نامند و دکتر مشکور با کتاب «فرهنگ هزوارش‌های پهلوی» کامل‌ترین تحقیق را برای شناخت هزوارش‌ها انجام داده است.»

به گفته‌ پاکتچی: «ما دچار فقر اساسی در مطالعات ریشه‌شناسی هستیم و اولین فرهنگ‌های ریشه‌شناسی فارسی حدود 10 سال است که منتشر شده است. در این مورد، زبان عربی از فارسی هم عقب‌تر است و هنوز فرهنگ ریشه‌شناسی‌ای در حوزه‌ این زبان تالیف نشده است. به همین دلیل بهترین جایگزین برای یک فرهنگ ریشه‌شناسی عربی، کتاب دکتر مشکور با نام فرهنگ تطبیقی عربی با زبان‌های سامی ایرانی است.»

او درباره‌ کیفیت پژوهش دکتر مشکور نیز چنین گفت: «می‌توانم گواهی دهم که منابعی که درباره‌ زبان سامی تا زمان نوشته شدن دو فرهنگ دکتر مشکور وجود داشته، بدون استثناء توسط ایشان مطالعه شده و مورد بهره‌برداری قرار گرفته است. ایشان علاوه بر آن، از منابع عربی هم به خوبی استفاده کرده‌اند.»

به گفته‌ پاکتچی از جمله خصوصیات دکتر مشکور، امانت‌داری علمی ایشان بوده است: «ایشان امانت‌داری علمی بسیار قابل توجهی داشته‌اند. به عنوان نمونه در آثارشان هر گاه از پاورقی‌های دکتر معین بر برهان قاطع استفاده کرده‌اند، بدون استثناء و با دقت، موارد ارجاع را ذکر کرده‌اند. این امانت‌داری و دقت علمی امری است که امروز کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد و به نام خود زدن زحمت دیگران در محافل آکادمیک هم باب شده است.»

همچنین پاکتچی از دیگر خصوصیات تحقیقاتی مشکور را رویکرد اجتهادی او دانست: «ایشان ابایی از ارائه‌ پیشنهادهای عالمانه خود نداشت و رویکرد اجتهادی او به ویژه در فرهنگ‌های سامی‌اش مشهود است.»



پس از سخنرانی پاکتچی، نوبت به محمود جعفری دهقی استاد دانشگاه تهران و رئیس انجمن ایران‌شناسی رسید. او گفت: «دکتر مشکور اولین کسی بود که معنای درستی برای واژه‌ «کارنامه» در «کارنامه‌ی اردشیر بابکان» یافت. واژه‌ کار در فارسی باستان به معنای جنگ به کار برده می‌شده است و بر همین مبنا، کارنامه به معنای رزم‌نامه است.»

او درباره‌ دیگر دستاوردهای علمی مشکور گفت: «مقدمه‌ای که مشکور بر دینکرد نوشت گویا و حاوی اطلاعات تازه بود. در مورد بحث هزوارش هم مسئله اساسی این بود که چگونگی مواجه با این معضل زبانی از اساس قابل درک نبود. مشکور اولین کسی بود که مفهوم اصلی هزوارش را درک کرد. زبان آرامی در دوره‌ی هخامنشی زبان بین‌المللی امپراتوری بوده است. به مرور زمان که زبان آرامی کارکرد خود را از دست داد، آثار آن در زبان پهلوی باقی ماند. هزوارش بازمانده‌ی آن کارکرد زبان آرامی بوده است. واژه‌ی هزوارش هم به معنای تفسیر و توضیح است.»

جعفری دهقی همچنین خبری تاسف‌آور را در این نشست اعلام کرد. به گفته‌ او دکتر مشکور در مقدمه‌ای که بر دینکرد نوشته است خبر از ترجمه‌ی بخش سوم آن کتاب داده است. ترجمه‌ای که هرگز منتشر نشد و بنا به گفته‌ی خانواده‌ی مشکور اکنون مفقود شده است.



بخش پایانی مراسم به اهدای لوح تقدیر انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به خانواده‌ی مشکور اختصاص داد. این لوح را حسن بخاری رئیس انجمن، دکتر مهدی محقق، کاظم موسوی بجنوردی و دکتر منوچهر صدوقی سها به پسر و همسر دکتر مشکور اهدا کردند.

در پایان نیز پریرخ امیرارجمند، همسر دکتر مشکور ضمن تشکر از برگزارکنندگان مراسم، درباره‌ی برگزاری جایزه‌ی «سعی مشکور» گفت: «چند سال پیش به پیشنهاد شاگردان استاد، این جایزه برای تشویق جوانانی که در حوزه‌ی اسلام‌شناسی و ایران‌شناسی فعال هستند تاسیس شد. دو دوره‌ آن برگزار شده و دوره‌ سوم نیز در فروردین و یا اردیبهشت سال آینده برگزار خواهد شد.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها