چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۷ - ۰۹:۲۳
جعفری پدر کتاب‌فروشی مدرن ایران است

در آیین سومین سالگرد درگذشت مرحوم عبدالرحیم جعفری، ضمن اشاره به خدمات فرهنگی بنیانگذار موسسه انتشاراتی امیرکبیر، به وضعیت نامناسب چرخه نشر و شرایط نامطلوب کتاب‌فروشی انتقاد شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران‌(ایبنا)  آیین سومین سالگرد درگذشت عبدالرحیم جعفری؛ بنیانگذار موسسه انتشارات امیرکبیر عصر دیروز سه‌شنبه (۱۰ مهرماه) با حضور احمد مسجد‌جامعی؛ عضو شورای اسلامی شهر تهران، نیکنام حسینی‌پور؛ مدیرعامل موسسه خانه کتاب، سید فرید قاسمی؛ پژوهشگر کتاب و تاریخ مطبوعات، گلی امامی؛ مترجم، نصرالله حدادی؛ پژوهشگر، محمدرضا جعفری؛ فرزند مرحوم عبدالرحیم جعفری، محمد محمدی‌اردهالی؛ رئیس پیشین اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، سیروس علی‌نژاد؛ روزنامه‌نگار، اصغر عبداللهی و داوود قمصری از همکاران مرحوم عبدالرحیم جعفری در خانه گفتمان شهر برگزار شد.

احمد مسجدجامعی در این مراسم، درباره مرحوم جعفری گفت: یکی از دستاورد‌های مرحوم جعفری موسسه انتشاراتی امیر‌کبیر بود و به‌عنوان کسی که نماینده مردم تهران در شورای اسلامی شهر تهران هستم، به‌خوبی احساس می‌کنم کمتر به کتاب خاطرات وی پرداخته شده است. مرحوم جعفری، از تهران پهلوی اول و دوم به دقت شرایط اجتماعی و فرهنگی را بیان می‌کرد.

به گفته این عضو شورای اسلامی شهر تهران، چهره بسیاری از نویسندگان که آثارشان در انتشارات امیر‌کبیر منتشر شده، در خاطرات مرحوم جعفری ترسیم شده است.

خاطرات  جعفری  یک منبع کم‌نظیر است
مسجدجامعی تاکید کرد: خاطرات مرحوم جعفری برای مطالعات مردم‌شناسی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخی، بی‌تردید یک منبع کم‌نظیر است. واژه کم‌نظیر را به دقت استفاده می‌کنم چراکه بیشتر کتاب‌هایی که درباره تهران نوشته شده را خوانده‌ام. هرچند که تعداد این کتاب‌‌ها زیاد است اما عموما تکراری هستند؛ در‌حالی‌که با بیان دقیق، مرحوم جعفری، اطلاعات دست اولی در اختیار مخاطب و پژوهشگر قرار می‌دهد.

جعفری ناشر تخصصی نبود
وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: مرحوم جعفری ناشر تخصصی نبود و به همه عرصه‌ها توجه می‌کرد؛ آنچنانکه فعالیتش موجب افزایش سطح سواد،‌ فرهنگ، دانش و علم در جامعه شد. انتشار مجموعه‌ «چه می‌دانم؟»، کار در حوزه‌های کودک و نوجوان‌، ادبیات داستانی جهان،‌ ادبیات کلاسیک ایران، آثار دینی و مذهبی و همچنین هنر، حیطه فعالیت این ناشر بود. بنابراین اگر بپرسیم وی چه کرد؟ باید بگوییم که مرحوم جعفری، سطح سواد و فرهنگ را در جامعه بالا بُرد و این کار را با ایجاد تحول در حوزه کتاب، انجام داد. ‌      
 
بنیان‌گذار امیر‌کبیر نشر را به‌عنوان یک چرخه دید
این تهران‌پژوه گفت: مرحوم جعفری نشر را به‌عنوان یک چرخه و مجموعه به هم پیوسته دید و این حوزه را صنعتی کرد. شاید به شبکه توزیع کتاب در نشر امیر‌‌کبیر کمتر توجه شده است. مرحوم جعفری در مناطق حساس تهران؛ شاید بیش از 10 شعبه برای امیر‌کبیر پیش‌بینی کرده بود.

مسجد‌جامعی با بیان این مطلب که در کتاب‌فروشی‌های موسسه انتشارات امیر‌کبیر تنها کتاب‌های یک ناشر عرضه نمی‌‌شد، درباره تاثیر فروشندگی در جذب مخاطب بیان کرد: افرادی که در این کتاب‌فروشی‌ها حضور داشتند، راهنمای بسیار خوبی برای کتاب‌خوان‌ها بودند. بنابراین باید گفت، رونق کتاب‌ فقط به کتاب‌خوان‌ها نیست، بلکه به فروشندگان کتاب نیز بستگی دارد.

فعالیت 400 نمایندگی انتشارات امیر‌کبیر در سراسر ایران
به گفته وی ایجاد چند نمایندگی امیر‌کبیر در تهران، تنها بخشی از فعالیت مرحوم جعفری است و امروز کمتر ناشری در تهران فعالیت می‌کند که 10 و یا 11 کتاب‌فروشی داشته باشد.

وی گفت: مرحوم جعفری بیش از 400 نمایندگی در سراسر کشور تاسیس کرد. او نه‌تنها یک ناشر بزرگ، بلکه یک کتاب‌فروش و موزع بزرگ در ایران بود که به خریداران کتاب کمک می‌کرد. حال‌آنکه پیش از آن گسترش کتاب‌فروشی در توسعه و گسترش علم و اقتصاد نشر کمتر مورد توجه قرار گرفته بود.  
 
    
کتابگردی و اهمیت بنیه اقتصادی کتاب‌فروشی‌
مسجد‌جامعی با اشاره به جایگاه کتاب‌فروشی به‌عنوان پاتوق کتاب ادامه داد: به خاطر دارم زمانی که دانش‌آموز بودم کتاب‌فروشی‌ها، پاتوق‌های علمی و فرهنگی بودند و بسیاری از اصحاب علم و فرهنگ را در این پاتوق‌ها می‌دیدم. به‌عنوان مثال راسته شاه‌آباد به‌عنوان راسته فرهنگی‌ـ‌سیاسی و همچنین روبه‌روی دانشگاه و یا حتی بازار تهران این حلقه‌‌های گفت‌و‌گوی و تبادل نظر تشکیل می‌شد.

وی با تاکید بر ضرورت تقویت کتاب‌فروشی‌ها، درباره تعیین روز کتابگردی گفت: دلیل اصلی تعیین روز کتابگردی تاکید بر تقویت بنیه اقتصادی و جایگاه کتاب‌فروشی‌هاست. روز کتابگردی به دلیل نیازِ دور هم جمع شدن و گفت‌و‌‌گو کردن، بسیار مورد توجه قرار گرفت.  

پرسش را از لوازم زندگی شهری  بدانیم
مسجد‌جامعی با تاکید بر منزلت و جایگاه ویژه کتاب افزود: اگر شهر را صرفا با نگاه سخت‌افزاری نبینیم و محل زیست و زندگی ببینیم و پرسش را از لوازم زندگی شهری بدانیم، بی‌شک کتاب‌فروشی در این مجموعه جایگاه ویژه‌ای دارد.

وی تاکید کرد: اگر بخواهیم روش مرحوم جعفری را به‌عنوان بنیان‌گذار نشر صنعتی، ادامه بدهیم، باید به کتاب‌‌فروشی‌ها نگاه ویژه‌ای داشته باشیم.

عضو شورای اسلامی شهر تهران در پایان خاطرنشان کرد: امید‌وارم برنامه‌هایی مانند پایتخت کتاب ایران و‌ کتابگردی، به شبکه توزیع کتاب، توسعه کتاب‌خوانی و اقتصاد نشر مدد برساند.

جعفری در انتخاب و چاپ کتاب نبوغ خاصی داشت
محمدی‌اردهالی در بخش دیگری از این نشست، خاطرات خود را از همسایگی دبیرستان مروی با کتاب‌فروشی امیر‌کبیر آغاز کرد. وی محصل دوم دبیرستان بود که با انتشارات امیر‌کبیر آشنا شد و سال 1333 وی نیز که به واسطه پدرش، محمدحسین محمد‌ی اردهالی،‌ مدیر مجله «جمعه» با چاپ و تصحیح، صحافی و غلط‌‌گیری آشنا بود به صف ناشران پیوست.

اردهالی که سال‌ها بعد، اردهالی به‌عنوان رئیس اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان تهران انتخاب شد، در ادامه، آشنایی خود با مرحوم جعفری را دورانی سرشار تضاد توصیف و تاکید کرد: من از نظر مالی با مرحوم جعفری در ارتباط نبودم اما از نظر فکری به وی علاقه‌مند بودم. مرحوم جعفری در انتخاب کتاب‌ها دقت نظر قابل توجهی داشت که از آن لذت می‌بردم.



اردهالی گفت: جعفری شخصیت تحصیل‌‌کرده‌‌ای نبود، اما تفکر، روح و روانش ارزش‌هایی داشت که هزاران تحصیل‌کرده، حتی آن‌هایی که در موسسه امیر‌کبیر فعالیت می‌کردند در مقابل او ضعف داشتند. جعفری در انتخاب و چاپ کتاب، نبوغ خاصی داشت و رفتار با همکارانش بی‌همتا بود.
 
کتاب‌فروشی در تهران از ابتدا راسته نداشته است
سیدفرید قاسمی در ادامه این آیین با تاکید بر این نکته که سال 1328 که انتشارات امیر‌کبیر تاسیس شد، سال معناداری بود، گفت: وقتی به پژوهش‌هایی مربوط به حوزه نشر و مطبوعات و سال‌ها به دقت نگاه می‌‌کنیم، می‌بینیم تاسیس انتشارات امیرکبیر یک سرآغاز است.

وی افزود: از هوشمندی زنده‌یاد عبدالرحیم جعفری بود که 30 سال امیر‌کبیر را اداره و 36 سال آن را نظاره کرد.

قاسمی در ادامه با شرح پژوهش‌هایش درباره تاریخ نشر و کتاب‌فروشی به تلاش خود در جمع‌آوری اسناد تاریخی درباره کتاب‌فروشی‌های مربوط به قبل و بعد از مشروطه اشاره کرد.

این پژوهشگر تاریخ، در ادامه تشریح کرد: در سه مرحله به جمع‌آوری و بررسی اسناد کتاب‌فروشی‌ها پرداخته‌ام؛ در گام نخست، در کنار پژوهش تاریخ مطبوعات، اصل، کپی و میکروفیلم‌‌های نشریات قبل و بعد از مشروطیت که در داخل و یا خارج کشور وجود داشته را جمع‌آوری کردم و منابع مکمل شامل خاطرات و اسناد و همچنین نقشه‌های دوره قاجار را نیز بررسی کرده‌ام. در گام دوم چاپ‌کرده‌های مطبوعات را با نقشه‌های دوره قاجار مطابقت داده و در نهایت اسناد را بررسی کرده‌ام.  

 قاسمی براساس اسناد و نتایج یافته‌هایش درباره کتاب‌فروشی‌ها تاکید کرد: نقشه‌ها و اسناد به ما می‌گویند که کتاب‌فروشی در تهران با راسته شروع نشده است. اگر از کتاب‌فروشی‌های سیار که وسیله حمل و نقلشان چهارپا‌ها بوده بگذریم، کتاب‌فروشی در تهران پراکنده بوده است.



این پژوهشگر تاریخ می‌‌گوید قبل از سال 1287 کتاب‌فروشی‌ها در تهران راسته نداشتند. او با بیان اینکه از این تاریخ به بعد است که کتاب‌فروشان صاحب راسته می‌شوند و با تاکید بر اینکه مردم به کتاب‌فروشی توجه داشته‌اند، ادامه داد: راسته کتاب‌فروش‌ها از بازار تا خیابان ناصر‌خسرو یا همان ناصریه ادامه داشته است.

وی با اشاره به انتقال کتاب‌فروشی‌‌های خیابان ناصر‌خسرو به بهارستان به دنبال تخریب 30 باب کتاب‌فروشی به دلیل توسعه ساختمان مالیه آن زمان گفت: با این انتقال، نقشی که خیابان ناصر‌خسرو در دوران مشروطه اول داشته در دوران نهضت ملی، خیابان بهارستان پیدا می‌کند و  سال‌های 57 و 60 این نقش را روبه‌روی دانشگاه تهران می‌بینیم.
 
دلم می‌خواهد من را به‌عنوان محتکر کتاب به دار بکشند!
حدادی در ادامه این آیین با بیان این مطلب که امروز تقریبا در خیابان‌های فرعی و حتی اصلی دیگر کتاب‌فروشی نمی‌بینم، گفت: ما کتاب‌فروش‌ها یک باور داریم که هر زمان درِ یک کتاب‌فروشی را بسته‌اند، در یک زندان را باز کنید.

وی بسته شدن کتاب‌فروشی‌ها در تهران را درد امروز نشر توصیف کرد و ادامه داد: آفت تعطیلی کتاب‌فروشی‌ها به روبه‌روی دانشگاه تهران سرایت کرده است. امروز در خیابان ناصرخسرو که روزی سراسر کتاب‌فروشی بود، تخم مرگ ریخته‌اند.  

نویسنده «تاریخ شفاهی نشر» تاکید کرد که وقتی کتاب‌فروشی‌ها باشند، ناشران هم به وجود می‌آیند.  

حدادی با کنایه و گلایه از وضعیت فعلی نشر و کتاب‌فروشی، آرزو کرد:  ای‌کاش امروز که همه کالا احتکار می‌کنند ما هم می‌توانستیم کتاب احتکار کنیم. خیلی دلم می‌خواهد من را به‌عنوان محتکر کتاب به‌ دار بکشند. ای‌کاش ما هم می‌توانستیم کتاب‌هایمان را گران کنیم. نمی‌دانم باید چه کرد.


این پژوهشگر با انتقاد از وضعیت نشر کشور بیان کرد: 40 سال است برای توسعه کتابخوانی، کتاب می‌خرند و پول خرج می‌کنند اما نه‌تنها اتفاقی نیفتاده بلکه به شمارگان 200 نسخه رسیده‌ایم و نمی‌دانم چه اتفاقی افتاده است.

وی در پایان درباره تاثیر تلاش‌‌های عبدالرحیم جعفری گفت: هر کس از سال 1328 به بعد به مدرسه رفته، حتما به عبدالرحیم جعفری بدهکار است.

جعفری پدر کتاب‌فروشی مدرن ایران است 
گلی امامی؛ دیگر سخنران این مراسم نیز درباره تاثیر‌گذاری بنیان‌گذار موسسه انتشاراتی امیر‌کبیر گفت: اگر همایون صنعتی‌زاده‌ را به‌عنوان پدر نشر مدرن ایران می‌شناسیم، عبدالرحیم جعفری، پدر کتاب‌فروشی مدرن ایران است.

این مترجم درباره تاسیس کتاب‌فروشی «زمینه» و تاثیر فرهنگی آن در منطقه الهیه تهران گفت و ادامه داد: من و همسرم از بد حادثه کتاب‌فروش شدیم اما عملا احساس می‌‌کنم از خوش حادثه بود که این کتاب‌فروشی تاسیس شد.

این مترجم درباره تاثیرات فرهنگی کتاب‌فروشی زمینه بر زندگی شهری منطقه الهیه بیان کرد: کتاب‌فروشی زمینه در نوع خودش اولین بود چراکه در منطقه کاملا مسکونی افتتاح شد. بسیاری آمدند و گفتند چرا در این محل کتاب‌فروشی تاسیس می‌‌کنید و حق با آن‌ها بود اما این کتاب‌فروشی اجر مادی برای ما نداشت اما اجرمعنوی داشت که حاضر نیستم با هیچ ثروتی آن را عوض کنم. 


امامی، «زمینه» را در دورانی که کتاب‌فروشی‌های خیابان انقلاب محل رفت و آمد سیاسی‌ها بود، مکان تنفس افرادی معرفی می‌کند که چندان سیاسی نبودند. وی گفت: پروفسور محمود حسابی جزو اولین مشتری‌های زمینه بود. معتقد بود که بعد از تاسیس کتاب‌فروشی، چهارراه حسابی، حسابی شده است.  
 
مدیون پدرم هستم
محمدرضا جعفری در ادامه این آیین با گلایه درباره وضعیت نشر کشور شروع کرد و گفت: برای تدارک هفتادمین سال تاسیس موسسه انتشارات امیر‌کبیر، وضعیت امروز موسسه را بررسی کردم. در حالی‌که سال 1358 امیر‌کبیر هشت کتاب‌فروشی داشت امروز فقط دو کتاب‌فروشی از این تعداد باقی مانده‌ است.

فرزند مرحوم جعفری، با بیان این مطلب که به پدرم مدیون هستم، به انتشار 480 عنوان با هشت میلیون و 150 هزار نسخه کتاب فقط برای انتشارات امیر‌کبیر اشاره کرد که با وجود 210 نیرو در موسسه میسر شده بود.

این فعال حوزه نشر با استناد به آمار موسسه خانه کتاب گفت: بیشتر کتاب‌های تجدید چاپ و البته پرشمارگان‌ترینِ چند سال اخیر موسسه امیر‌‌کبیر کتاب‌هایی هستند که زمان مرحوم عبدالرحیم جعفری، منتشر شده بود.  
   
 

وی با نامناسب خواند وضعیت فعلی موسسه امیرکبیر، با طرح این سوال که «چه مدیر دلسوزی برای انتشارات امیر‌‌کبیر باید انتخاب کرد؟» گفت: انتشارات امیر‌کبیر مانند یک بیمار، نیازمند درمان خانگی است.   

جعفری که علت اصلی نابسامانی نشر را مسائل مالی نمی‌داند، بر اهمیت اندیشه و تفکر برای اداره کار نشر تاکید کرد. وی نام پدر خود را ماندگار خواند و با شعر «مرد میراثی چه داند قدر ما/ رستمی جان کرد و مجان برد زال» سخن خود را به پایان برد.   

علی‌‌نژاد، نیز در بخش دیگری از این آیین به بیان خاطراتی از عبدالرحیم جعفری پرداخت و از شگفتی‌اش درباره نگارش کتاب خاطرات بنیان‌گذار موسسه انتشاراتی امیر‌کبیر که به قلم خود عبدالر‌حیم جعفری نگاشته شده بود، گفت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها