سردار علیاکبر پاشا از فرماندهان اطلاعات و عملیات که تاریخ شفاهی وی در قالب کتاب «چشم لشکر» منتشر شده، در نشست نقد و بررسی این کتاب بیان کرد: فعالیتهای عملیاتی لشکر 25 کربلا باعث شد تا برخی از دوستان تصمیم بگیرند بهعنوان تاریخ شفاهی این کتاب را تالیف کنند. هنوز بسیاری از ناگفتنیها است که باید گفته شود.
ابکایی با اشاره به اهمیت روایت کامل حوادث در این کتاب، گفت: با توجه به فعالیت بنده در ارتباط با تاریخ شفاهی و خاطرات شفاهی در بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس سپاه، ترجیح داده شد که مصاحبه این اثر را شخصا انجام دهم. سردار پاشا ویژگیهای بارز خیلی خوبی داشت و یکی از دلایل انتخاب ایشان این بود که در واحد اطلاعات عملیات لشکر 25 کربلا، بهعنوان یک فرمانده میدانی فعالیت میکرد.
وی ادامه داد: تقریبا میتوان گفت که شناسنامه اطلاعات عملیات لشکر 25 کربلا سردار پاشا بوده است. وی بسیار صبورانه و دلسوزانه در مدت 2 ماه، ما را در بحث مصاحبه یاری کرد. روش اصلی مصاحبه این اثر به اینگونه بود که سوالات از پیش تعیینشده را مطرح میکردم و علاوه بر اینها اگر سوالی بهصورت بداهه در ذهن ایجاد میشد نیز میپرسیدم. تمام مطالبی که ارائه شده، مستقیم از سوی سردار بیان شده و صداقت در کار در چنین موضوعی اهمیت داشته است.
سه ماه محرمانه بدون هیچ نیرویی، کار عملیاتی انجام دادیم
سردار پاشا نیز در جلسه نقد و بررسی کتاب «چشم لشکر»، بیان کرد: فعالیتهای عملیاتی لشکر 25 کربلا باعث شد تا برخی از دوستان تصمیم بگیرند بهعنوان تاریخ شفاهی این کتاب را تالیف کنند. با توجه به گذشت زمان، برخی مطالب از ذهن پاک شده بود، اما با توجه به نوع فعالیت ما در بخش اطلاعات عملیات و دفترچههای یادداشت شده مربوط به آن دوران، خوشبختانه توانستیم در ماه مبارک رمضان اطلاعات کاملی را ارائه کنیم. بهعنوان نمونه در عملیات والفجر در حدود سه ماه، محرمانه بدون حضور هیچگونه نیرویی، کار عملیاتی انجام دادیم. تمام این کارها برای رضای خدا بدون هیچ چشمداشتی انجام شد و هنوز بسیاری از ناگفتنیها است که باید گفته شود.
باید بیشتر در نگارش برخی گویشها دقت میشد
غلامرضا عزیزی بهعنوان یکی از منتقدان حاضر در این نشست، گفت: در مصاحبه تاریخ شفاهی باید خاطره از مونولوگ به دیالوگ تغییر کند و اینجاست که باید برخی چیزها را به مصاحبه شونده یادآور شد. برخی از اطلاعات مانند تعداد جلسات و مدت زمان مصاحبههای انجام شده در کتاب آورده نشده است و این اولین بحث در مستندنگاری است که متاسفانه در اینجا رعایت نشده است. در برخی از آثار ما مینویسیم «مصاحبه تاریخ شفاهی» که این باعث میشود بتوان از این مصاحبه برای تولید سایر آثار بهعنوان منبع استفاده کرد. از لحاظ ویراستاری باید بیشتر در نگارش برخی گویشها دقت میشد که با توجه به گویش سردار جایگزینهای مناسب استفاده نشده بود.
این کتاب اهمیت لشکرنویسی را نشان میدهد
کامور بخشایش دیگر منتقد این نشست نیز اظهار کرد: تشکر میکنم از پدیدآورندگان این کتاب که باعث شدند چنین اثری منتشر شود. دکتر عزیزی در ارتباط با نقد کتاب نکات بسیار مهم و کاملی را اشاره کردند و من همیشه در برنامهها میگویم که هر کتابی ارزش نقد را ندارد و این کتاب آنقدر ارزشمند است که ما در حال حاضر برای نقد و بررسی آن، دور هم جمع شدهایم. این کتاب حسنی که دارد، اهمیت لشکرنویسی را نشان میدهد و همه اینها برای هویت یابی ماست.
وی افزود: تاریخ شفاهی دو ویژگی اصلی دارد که یکی از آنها همین هویتیابی و دومی بیان تجربه است. مقدمه برای شناساندن اثر به خواننده است که متاسفانه خواننده با این بخش، میل به خواندن یک اثر پیدا میکند که متاسفانه ما در این اثر با یک مقدمه مناسب روبهرو نیستیم. از لحاظ اندازه فونتها نیز در این کتاب مشکل بزرگی دارد و متن نیز با ابهامات بسیار زیادی روبهرو است و از نگاه یک ویراستار بسیار بهم ریخته است.
در پایان این جلسه، پدیدآورندگان کتاب به بیان توضیحات خود در ارتباط با نقدهای بیان شده پرداختند.
نظر شما