در این رمان هیچ چیز به طور مستقیم گفته نمیشود و هیچ اطلاعاتی با تنها نام بردن از مکان و اسامی خاص به خواننده داده نمیشود.
این رمان داستان یک زن پزشک است، داستان عراق چندپاره شده که مردمش در جستوجوی میهن هستند؛ مردمی که در جستوجوی جایی جدید هستند که به آن تعلق داشته باشند. این رمان داستان جامعهای چندپاره شده را بیان میکند؛ مردمی خسته از جنگ و آواره در کشورهای مختلف جهان. انعام کجهجی در این رمان به حال و روز عراقیهایی از سه نسل میپردازد که در معرض پراکندگی و مهاجرت در طول چند دهه چه داخل عراق و چه خارج از آن قرار گرفتهاند.
نام اصلی این رمان «طشاری» است. این واژه لغتی محلی برای یک تفنگ شکاری ساچمهخور است. مترجم نام این کتاب را به دلیل نامانوس بودن برای خواننده غیرعراقی به «تکهپارههای من» تغییر داده است. این رمان درباره پیرزنی است که در هشتاد سالگی کشور خود را ترک میکند و به مهاجرت تن میدهد و این رمان روایت ماجراهایی است که باعث شده وردیه؛ قهرمان پزشک این رمان از کشورش دل بکند.
این رمان در عین حال که نثر روانی دارد سرشار از استعارات، تشبیهات و صنایع ادبی است و نثری گرم و پراحساس را پیش روی خواننده به تصویر میکشد:
« گویا یک قصاب ساطور خود را به دست گرفته و به تکههای بدنش حکم میکرد که در همه این مکانها پخش شوند: کبدش را در شمال امریکا انداخت، دو ریهاش را به سمت کارائیب به هوا پرتاب کرد و شاهرگهایش را روی آبهای خلیج شناور به حال خود رها کرد. اما قلب؛ قصاب چاقوی بلند تیز را همان که مخصوص عمل جراحی است، به دست گرفت،قلب را کند و با دقت از جایگاهش میان دجله و فرات بالا برد و آن را هل داد زیر برج ایفل،در حالی که با غرور به دلیل جنایتی که دستانش مرتکب شده بودند، قهقهه میزد.»
در این رمان هیچ چیز به طور مستقیم گفته نمیشود و هیچ اطلاعاتی با تنها نام بردن از مکان و اسامی خاص به خواننده داده نمیشود. همه چیز با توصیفاتی دراماتیک پیش روی مخاطب مینشیند. به طور مثال برای ذکر کردن شغل قهرمان که پزشک زنان است، نویسنده در ابتدای رمان مینویسد:
«... هر کس او را ببیند که دارد ویلچرش را نزدیک خونآشام قبیلهای در کریتای هل میدهد،باور نمیکند که این دو کف دست کوچک که روی آنها نقشهای از رگهای آبی ترسیم شده،همان دستان جادویی هستند، خود خودشان هستند،با آن انگشتان سربهراه آموزش دیده که در غارهای مخفی زنان میچرخید، باز میکرد، میبست، میسابید، پاک میکرد، دولا میکرد، پانسمان می کرد و با صدای آهسته مژده میداد. جاهای پنهان را لمس می کرد و پیچشهای جنینها را بررسی میکرد و ماههای بارداری را تخمین میزد سپس به رحمها نفوذ میکرد و نوزادها را به سوی زندگیای که برای آنها در شناسنامهای مجهول نوشته شده، بیرون میکشید.»
این رمان سرشار از ارجاعات تاریخی است که ریشه در سنت و سیاست هم دارد. نویسنده در این رمان در بازگویی خاطرات قهرمان هیچ نکته مهمی را از قلم نمیاندازد:
« تماشاگران ورزشگاه فوتبال تنگ هم مینشینند. میان آنها زنی را میبیند که روی سرش حجاب ندارد. حدس میزند که یا باید مسیحی باشد یا کمونیست.»
همچنین در جای دیگری میخوانیم:
«تنها من نبودم که منتظر بودم. دور و بر خودم عراقیهایی را دیدم که برای استقبال از نزدیکان خود در همان پرواز آمده بودند: خانوادههای مسیحی که در معرض تبعید و تهدید قرار گرفته یا اعضای خانواده خود را در حوادث انفجار کلیساها از دست داده بودند.»
در این رمان شخصیت مهاجران به گونهای درخشان از منظر روانشناسی توصیف میشود و تمام نگرانیها و دغدغههایی که یک مهاجر آواره و به اصطلاح پناهنده اجتماعی- سیاسی میتواند داشته باشد به روشنی توصیف شده است. از بخشهای خواندنی این رمان توصیف گذرنامهای است که در دست مهاجران است:
« یک دختر جوان که لباس سیاه پوشیده بود، عرقش را خشک میکرد و گاری بزرگی را که در آن عکسی قاب شده بود هل میداد و در دستش نیز گذرنامه سبز از دسته جی بود. گذرنامه ارزشمندی که در دستان همه است، نوزادی نازپرورده که به تازگی از رحم چاپخانه رسمی بیرون آمده است. به رغم شیشه ضخیمی که میان ما حائل بود تقریبا میتوانستم بوی کاغذ و جوهر آن را حس کنم...بیرون آمدنش از کشور خوشحالم کرد اما پیامدهای این بیرون آمدن نگرانم ساخت. این که زنی مانند او در هشتاد سالگی کشور را ترک میکند تا تبدیل به پناهندهای تنها در قارهای بیگانه شود و گذرنامهای خارجی درخواست کند و از گذرنامه سبز چشمپوشی کند غیرعادی است..»
انعام کجهجی نویسنده این رمان، رماننویس و روزنامهنگاری عراقی است که در مجلات عربی پاریس مینویسد. از این نویسنده عراقی تا به حال رمانهایی مانند «لورنا»، «سالهایی که با جواد سلیم بود»، و «رنجهای عراقی به قلم زنان» منتشر شده است. «نوه آمریکایی» نام رمانی است که توانست به فهرست کوتاه جایزه ادبی بوکر عربی برسد و به زبانهای فرانسوی،انگلیسی و ایتالیایی ترجمه شود.
رمان «تکهپارههای من» در سال 2014 نامزد بوکر عربی در سال 2014 شد و در نهایت توانست برنده جایزه بزرگ لاگاردر فرانسه شود. این نویسنده همچنین سه فیلم مستند در سالهای 1978، 2004 و 2016 ساخته است.
رمان «تکهپاره های من» در 270 صفحه و 550 نسخه به قیمت 32000 تومان به تازگی از سوی انتشارات مروارید راهی بازار کتاب شده است.
نظر شما