کامیارعابدی وجود جایزهای به نام شاملو را یک ضرورت در عرصه شعر میداند و معتقد است داوران این جایزه در حد مقدورات خوب کار کردهاند.
وی افزود: در دیگر جوایز ادبی نیز داوری کردن باید از حالت افتخاری خارج شود و جنبه حرفهای پیدا کند. یعنی به داوران حقالزحمهای پرداخت شود تا کارشان را جدیتر انجام دهند.
این پژوهشگر عنوان کرد: داوران باید در نقدهای کتبی و شفاهی خود به بوطیقا و معیاری قابل قبول در حوزه شعر دست پیدا کرده باشند و داوریهایشان هم علمی و هم براساس یک ذوق پخته باشد نه مبتنی بر داوری لحظهای.
عابدی با اشاره به اینکه داور جایزه شعر میباید شعرشناس و شعرپژوه باشد و یا به طور تخصصی در حوزه شعر کار کرده باشد، افزود: البته او میتواند ضمنا بازیگر سینما هم باشد، اما باید در این زمینه، یعنی شعر، کار کرده و مقاله و کتاب نوشته باشد. اگر از کسی صرفا به خاطر اینکه شخصیتی سرشناس در حوزه سینما و هنر و ضمنا خواننده علاقهمند شعر است، برای داوری دعوت کنیم، نه تنها به صلاح یک جایزه ادبی معتبر نیست، بلکه رفتاری کاملا غیرحرفهای و غیرتخصصی است.
وی یکی دیگر از ویژگیهای داوران را داشتن نگاهی غیرایدئولوژیک به شعرها دانست و گفت: داوران باید دیدگاه سیاسی اجتماعی خودشان را کنار بگذارند. البته نگاه انسانی در شعر خیلی مهم است، اما علاوه بر آن باید به خود متن نگاه شود که آیا پاسخگوی معیارهای زیباییشناسی هست یا نه؟ برای این منظور نیازمند معیارهای ادبی دقیقی در داوری هستیم. بنابراین هرچه روی مبانی و اساس این معیارها بیشتر کار کنیم، در درازمدت جایزه اعتبار و نفوذ بیشتری در میان اهل شعر و ادب پیدا میکند.
این منتقد ادبی حوزه شعر افزود: باید سازوکار دقیقی در این حوزه داشت و براساس منابع و موادی که از دهه ۱۳۲۰ به بعد به قلم شاعران نیمایی، و همچنین منتقدان و محققان حوزه شعر نوشته شده، معیارهای دقیق نقد ادبی را استخراج و دستهبندی و اساسیترین آنها را به عنوان معیارهای سنجش در جایزه استفاده کنیم.
عابدی همچنین درباره معایب انتخاب یک کتاب شعر به عنوان برگزیده هر دوره از جایزه گفت: در سالهای اخیر در حوزه شعر مدرن هر سال بیاغراق دهها دفتر شعر منتشر میشود که از نظر رتبه، موقعیت و توانایی شاعر و فضایی که آفریده است، نسبتا به هم نزدیکند و برتری دادن یکی از اینها بر دیگری کاریست دشوار. در این شرایط، داوری حالتی نسبی پیدا میکند و بهتر است تا حد امکان از مطلق کردن یک کتاب در یک دوره از جایزه بپرهیزیم تا هم برنسبیت در داوری تاکید کرده باشیم و هم از بروز حاشیهپردازی برای جایزه جلوگیری شود.
وی تصریح کرد: مثلا ممکن است ده کتاب شعر به مرحله نهایی رسیده باشند. اگر این ده کتاب را به خود من بدهند، احتمالا نمیتوانم یک کتاب را به طور مطلق انتخاب کنم. بنابراین بهتر است که از ده اثر به انتخاب پنج یا سه اثر بپردازیم و ببینیم که مثلا از نظر تصویرپردازی کدام کتاب برتر، از نظر فضاسازی و فرم شعری کدام کتاب منسجمتر و از نظر زبان کدام دفتر شاخصتر است. در صورت وجود این ویژگیها میشود به هرکدام از این کتابها از یک جنبه جایزه اعطا کرد و این نوع نگاه نسبیگرایانه هم به نفع جایزه و هم به نفع شعر ماست.
عابدی با تاکید بر لزوم جداسازی شعر پیشگامان و شاعران تثبیتشده از شاعران جوان گفت: نباید کتابهای این شاعران در این رقابت شرکت داده بشود، چون آنها نیازی به این جایزهها ندارند. این جایزهها برای آن است که شاعران جوانی را که هنوز تثبیتنشدهاند، به جامعه ادبی معرفی کند. اما شاعر تثبیت شدهای که سالهاست مخاطب خودش را پیداکرده نیازی به این جایزه ندارد. او هرجا برود بر صدر مینشنید و قدرمیبیند و به او احترام میگذارند. اما جایزه به شاعر تازهکار یا با سابقه کمتر اعتماد به نفس میدهد و نیز او را به جامعه ادبی معرفی میکند.
وی افزود: البته تجلیل از شاعران تثبیتشده و دستآوردهایشان میتواند یکی از برنامههای جایزهای مانند شاملو باشد که در آینده در جوار معرفی بهترین دفترهای شاعران غیرتثبیتشده به آن بیندیشد.
عابدی با تاکید بر اینکه شاملو گذشته از توانمندی در حوزه شعر، یکی از نمادهای برجسته شعر نو در ایران و از کسانی بود که با پافشاری بر روی شعر سپید، این نوع شعر را در جامعه رواج داد، وجود جایزهای به نام او را برای انتخاب شاعران سپید مثبت ارزیابی کرد.
نظر شما