جمعه ۲۷ مهر ۱۳۹۷ - ۰۹:۰۰
سیاست اجتماعی ما در برابر بی خانمان‌ها اشتباه است!

مسعودیان با بیان اینکه سیاست اجتماعی ما در برابر بی خانمان‌ها اشتباه است! گفت: بی خانمانی اجتماعی در هندوستان، انگلستان و... متفاوت است پس سیاست‌های اجتماعی هم متفاوت است. بنابراین ما نمی توانیم کتاب «بی‌خانمانی و سیاست‌گذاری اجتماعی» را نسخه خوبی برای ایران بدانیم.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) گروه شهر و زندگی روزمره انجمن مطالعات فرهنگی با همکاری معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران، انتشارات علمی فرهنگی و موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران هشتمین نشست حلقه مطالعاتی نقد و بررسی متون شهری را با نقد و بررسی کتاب «بی‌خانمانی و سیاست‌گذاری اجتماعی» نوشته روجر باروز، نیکلاس پلیس و دبورا کویلگارس و سخنرانی محسن مسعودیان برگزار کرد.

مسعودیان در این نشست توضیحاتی را درباره سیاست‌گذاری اجتماعی ارائه کرد و گفت: این سیاست سه هدف عمده و متمرکز از قبیل کاهش نابرابری، افزایش سطح رفاه و بهبود حقوق شهروندی را دنبال می‌کند. این یک رشته در مقاطع تحصیلات تکمیلی است و در ایران هم تلاش می‌شود راه اندازی شود اما تصویب نشده در حالی که در اروپا و انگلستان این رشته فعال است.
 
وی ادامه داد: انتشارات علمی و فرهنگی 10 کتاب را که به مقوله شهر پرداخته به طبع رسانده که یکی از این کتاب‌ها «بی‌خانمانی و سیاست‌گذاری اجتماعی» است. البته من این کتاب را اثری ندیدم که در حوزه شهر بگنجد و اگر بگویند 10 کتاب در حوزه شهر نام ببریم من این را در آن لیست نمی‌گنجانم. چون این کتاب به تجربه منحصر به انگلستان است.

وی با طرح این سوال که مفهوم شهروندی و حقوق اجتماعی چه چیزی است و وقتی از آن حرف می‌زنیم ناظر به چه چیزی است عنوان کرد: مارشال در اواسط قرن 20، این بحث را با عنوان شهروندی و انواع آن مطرح کرد و به شهروندی سیاسی، مدنی و ... پرداخت.
 
مسعودیان با بیان اینکه این کتاب بی خانمانی را  اثبات نمی‌کند افزود: بی‌خانمان یک شهروند است و حقوق اجتماعی دارد ولی این بی خانمان در این اثر به ترحم نگریسته می‌شود. نکته‌ای که در اینجا مطرح است این است که وقتی قانون اجباری فقر در اروپا به تصویب رسید سراها و خانه‌هایی درست شد که فقرا باید در آنجا محبوس می شدند و کار می‌کردند. این فقرا شامل انواع بی خانمان‌ها هم بودند و در آنجا محبوس می‌شدند و باید به اجبار تولید می‌کردند. وقتی هم تولید می‌شد شکوفایی اقتصادی به همراه داشت در حالی که آن کارگر محبوس حقوق معادل کارش را نمی‌گرفت.

به گفته این محقق، با این موضوع، این خطر به وجود می‌آمد که ستاد نئولیبرالیستی با رشد این کارگران قاعده‌ای درست کند که نظام تولید بر همین مبنا بنا شود. پس نخستین نقد به این کتاب این است که مساله حق اجتماعی برای شهروندان در آن روشن نشده و وقتی این معلوم نشود رفتار با بی‌خانمان‌ها گویی صدقه سر دولت لیبرالیستی است.
 
وی با بیان اینکه در شهروندی و سیاست گذاری اجتماعی بیشتر از حق صحبت شده تا تکلیف! گفت: در حالی که در غرب مساله تکلیف اجتماعی به صورت خاص و ملموس مطرح نشده است در اسلام این تکلیف مشخص شده است. پس وقتی ما تکلیف را ندانیم در برابر حق استوار می‌ایستیم و آن را می‌خواهیم. شعار جامعه پایدار این است که دربرابر حق باید تکلیف داشته باشید.


مسعودیان با تشریح فصول این کتاب اظهار کرد: کتاب 16 فصل دارد که در آمد آن به بی خانمانی در گذشته می‌پردازد. سپس به بی خانمانی در انگلستان و شاخصه‌ها آن پرداخته می‌شود. در فصل دوم قوانین مربوط به این حوزه مورد توجه قرار می‌گیرد. انگلستان تنها کشوری بود که برای بی خانمان‌ها و اسکان و سامان آنها برنامه داشت! آنها به صورت قانونی و رسمی مسئولیت بی خانمانی را پذیرفتند و در سال 1977 اولین قانون برای تامین مسکن مطرح شد. پس از آن در سال 1984 مجددا این قانون تکمیل شد و در نهایت افراد بی خانمان تعدادشان زیاد شد و هزینه دولت رفاه بالا رفت و در سال 1996 در قانون مسکن آن را تصحیح کردند!

به گفته این محقق، فصل سوم نظریه پردازی درباره بی خانمانی را بحث می‌کند. فصل‌های دیگر به مولفه‌هایی اشاره دارد که در سنجش بی خانمانی است. این کتاب برای سیاست گذاران اجتماعی ما در حوزه بی خانمانی تجربه خوبی است که آن را از انگلستان کسب کنند هر چند این موضوع تابع شرایط زیستی، اجتماعی و فرهنگی است و بعید می‌دانم بتوانیم آن را در ایران پیاده کنیم.
 
وی با اشاره به تعریف بی خانمانی بیان کرد: تکلیف در برابر بی خانمان‌ها بر عهده دولت است اما مناقشات بر سر بی خانمانی همچنان وجود دارد. در ایران بی خانمان‌ها به معتادها گفته می‌شود! ما افرادی را داریم در ایران که بی خانمان بودند و معتاد شدند یا برعکس! اما به هر حال آمار دقیقی هم وجود ندارد. مساله‌ای که هست این است که دولت در انگلستان وقتی می‌خواهد با بی خانمان‌ها برخورد کند آن را جز نیازهای اساسی آن می‌داند اما در ایران ما رویکردی را داریم که بی‌خانمان را تقبیح و منزوی می‌کند و آن را انگل می‌داند به همین دلیل ما حد و مرز رفتار سیاست اجتماعی را نمی‌توانیم برای بی خانمان تعریف کنیم.
 
مسعودیان گفت: شما کارتن خواب‌ها را ببینید که مواد مصرف می‌کنند، بغل اتوبان می‌خوابند و دردسر ایجاد می کنند بعد دولت به آنها خانه می دهد و این نوعی مجازات برای آنهاست. این در حالی است که در انگلستان خانه دار شدن به مثابه مجازات نیست اما در ایران اینگونه نیست. مسئولیت سامان دهی بی خانمان‌ها با دولت است هر چند در آمریکا 85 درصد این کار را موسسات اجتماعی انجام می‌دهند.
 
وی ادامه داد: وقتی که دولت‌ها نسبت به بی خانمان‌ها در حال چیدمان سیاست اجتماعی هستند نخست نسبت به هزینه‌های آن اقدام می‌کنند. از این سو گفتند بی خانمانی باید تعریف دقیق شود و افراد بی خانمان تفکیک شوند. نقد بعدی به کتاب این است که بی خانمانی در آن تفکیک نشده است و افرادی که صفت بی خانمانی بر آنها حمل شده مشخص نیست از چه طریق دسته بندی می‌شوند! اگر قانون اجباری فقر که نقد شده و در سراسر اروپا مورد نفی بوده و آن مذموم بوده از یک جهت خوب است و آن این است که هر فرد بی خانمان نسبت به خدمات رایگانی که دولت به او می‌دهد تکلیف دارد!
 
وی افزود: غربی ها جالب است کمتر درگیر اعتیاد هستند و بی خانمانی برای آنها به دلیل اعتیاد نیست اما در ایران حتما ما باید این را احصا کنیم چون بی خانمان اگر متهم به جرم باشد علاوه بر اینکه حق رایگان دارد در برابر حاکمیت تکلیفی هم دارد. بنابراین سیاست اجتماعی ما در برابر بی خانمان‌ها اشتباه است!

به گفته مسعودیان، ما اکنون 18 گرمخانه در تهران داریم که بسیار کم است و گفته می‌شود 15 هزار بی خانمان هم داریم که آمار سنگینی است. از این 18 تا فقط یک گرمخانه مخصوص خانمهاست که شرایط خاصی دارد! البته ما این را تشویق می‌کنیم که به هر حال حمایت‌هایی وجود دارد اما مشخص نیست در شهرهای دیگر هم همین کیفیت هست یا خیر. از سوی دیگر افرادی که وارد گرمخانه می‌شوند چه تکلیفی را باید انجام دهند که پاسداشت داشته باشند.
 
وی یادآور شد: باید ابتدا این بی خانمان‌ها تفکیک شوند و بر این مبنا برای آنها تکلیف ایجاد کنیم چون سیاست اجتماعی سیاست انتقام گیری نیست بلکه باید بی خانمان‌ها را توانمند کنیم. اکنون گذاشتن گزینش برای گرمخانه‌ها دسته بندی درستی نیست چون ما فقط آنها را برای بزه بیشتر آماده می‌کنیم و این‌ها در جامعه رها می‌شوند و فرصت مناسبی برای خوابیدن می‌یابند. آیا این فروکاست بی خانمانی است؟! خیر! باید برای اینها نظام مهارت آموزی درست کرده و آنها را وامدار خود کنیم تا دربرابر انجام تکلیف حقوقی را بگیرند.

مسعودیان با اشاره به ریخت شناسی از بی خانمانی عنوان کرد: ریخت شناسی از بی خانمان‌ها در جهان گوناگون است. در ایران طبق آمارها 80 درصد بی خانمان ها معتادین هستند. بی خانمانی اجتماعی در هندوستان، انگلستان و... متفاوت است پس سیاست‌های اجتماعی هم متفاوت است. بنابراین ما نمی توانیم این کتاب را نسخه خوبی برای ایران بدانیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها