جمعه ۴ آبان ۱۳۹۷ - ۱۲:۳۶
دست هنرمندان را برای برداشت آزاد از شاهنامه باز بگذاریم

مراسم رونمایی از رمان گرافیکی «جمشید غروب2» در حالی برگزار شد که خطیبی، شاهنامه پژوه، عنوان کرد که باید دست هنرمندان را برای برداشت آزاد از شاهنامه باز گذاشت تا آن‌ها بتوانند خلاقیت‌های خودشان را هم به اثر اضافه کنند. او قصه سرگذشت کهن‌ترین شاهنامه ایرانی را روایت کرد و از اینکه سینماگران ایرانی توجهی به شاهنامه ندارند،‌ انتقاد کرد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) به نقل از روابط عمومی استودیو هورخش، مراسم رونمایی از دومین جلد رمان گرافیکی «جمشید غروب» با حضور اشکان رهگذر، نویسنده، ابوالفضل خطیبی، عضو هیئت‌علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی و شاهنامه پژوه، فرید سپهر، تصویرگر، طاهره بهرامی، نقال و جمعی از علاقه‌مندان در عصر چهارشنبه 2 آبان ماه در بوک‌لند پالادیوم برگزار شد.

ابوالفضل خطیبی با ابراز خوشحالی از حضور در جمع هنرمندان و علاقه‌مندان به شاهنامه گفت: من بخش‌هایی از رمان‌های گرافیکی «جمشید» را خوانده‌ام و فکر می‌کنم شاید کارهای تحقیقاتی و آکادمیکی که امثال ما در زمینه شاهنامه انجام می‌دهند، خوانندگان محدودی داشته باشد. چون مباحث بسیار خشک و پژوهشی هستند.

او ادامه داد: اما هنرمندانی همچون کسانی که در انتشار رمان‌های گرافیکی «جمشید» دستی داشتند با نسل‌های متعددی سروکار دارند و از این نظر، کار آن‌ها مهم‌تر از ماست. به همین دلیل از آقای رهگذر و همکارانش سپاس‌گزاری می‌کنم، چراکه به‌خوبی می‌دانم در این وانفسا کسانی که کارهای مربوط به کتاب و مطبوعات انجام می‌دهند چه زجری را به‌خصوص در مورد مسائل مالی تحمل می‌کنند. چون کتاب‌خوانی متأسفانه در مملکت ما به پایین‌ترین سطح رسیده و کسانی که وارد این راه می‌شوند، خطر می‌کنند.

توصیه کتاب زندگی‌نامه تحلیلی فردوسی به علاقه‌مندان شاهنامه
عضو هیئت‌علمی فرهنگستان ادب و زبان فارسی با توصیه کتاب زندگی‌نامه تحلیلی فردوسی به قلم علیرضا شاپور شهبازی به علاقه‌مندان فردوسی گفت: شهبازی از شاهنامه شناسان و ایران‌شناسان بزرگ ایرانی بود که در خارج از کشور هم بسیار برجسته بود و در بین مورخان شناخته‌شده بود. کتاب زندگی‌نامه تحلیلی فردوسی را او به زبان انگلیسی نوشت و در آمریکا چاپ شد که در ایران هم نشر هرمس آن را منتشر کرده است. من همیشه به علاقه‌مندان شاهنامه و فردوسی خواندن این کتاب را توصیه می‌کنم.

شاهنامه را قرآن عجم خواندند
 خطیبی ادامه داد: من همیشه به کسانی که قدم درراه شاهنامه برمی‌دارند، می‌گویم این خاک دامن‌گیر است. شاهنامه دامن کسی را که بگیرد، رها نمی‌کند. این خاک دامن من را حدود 30 سال پیش گرفت و روزی نیست که بابیتی از شاهنامه شروع نکنم و شبی نیست که با تأمل در مورد بیتی از شاهنامه به پایان نرسانم. این کتاب آن‌قدر ارزشمند است که ضیاءالدین ابن اثیر آن را قرآن عجم خوانده است. بگذارید امروز که این شاهنامه ما را دوباره گرد هم آورده است و می‌خواهیم کتابی با موضوع شاهنامه رونمایی کنیم، چند نکته در مورد شاهنامه بگویم.



رسالت هنر زدودن غبار عادت‌هاست
او درباره جایگاه هنری شاهنامه گفت: اولین رسالت هنر این است که غبار عادت‌ها را از ذهن‌ها پاک کند و انسان را از روزمرگی نجات دهد. مکاتب مختلف هنری را هم نگاه کنید، ادعای همین موضوع را دارند. شعر هم از این منظر مستثنا نیست. در شعر، شاعر جهان امروزی را به هم می‌ریزد، جهان دیگری می‌سازد.
این پژوهشگر تأکید کرد: پنج شاعر برجسته ادبیات فارسی ما؛ نظامی، حافظ، سعدی، فردوسی و مولوی هم در شعرهایشان جهان دیگری ساختند. من معتقد هستم آن چیزی که باعث ماندگاری همه شاهکارهای بزرگ ادبی جهان شده فرم و زبان آن‌هاست نه محتوا. برخلاف چیزی که بسیاری در مورد شاهنامه تصور می‌کنند. بعد از حافظ بسیاری غزل گفتند، اما آیا به حافظ رسیدند؟! بعد از فردوسی برخی شاهنامه سرودند، آیا کسی تا شاهنامه مانده به سراغ آن‌ها می‌رود؟!

بیان موسیقیایی و تصویری شاهنامه را جاودان کرد
او تأکید کرد: مگر قصه‌هایی که در شاهنامه آمده درجاهای دیگر نبود؟! پس شاهنامه بیشتر از آنکه به خاطر قصه‌هایش ماندگار شده باشد، به خاطر زبان فاخر و نابی است که به لحاظ موسیقی و تصویری آن را متفاوت می‌کند. به خاطر همین بیان تصویری است که از گذشته‌های دور توجه بسیاری از نقاشان به این کتاب جلب شده و زیباترین مینیاتورها درباره آن کشیده شده است. برگ‌های شاهنامه ایلخانی یا دموت را در خارج از کشور میلیون‌ها دلار می‌خرند.

از شاهان قاجار حریص تا عتیقه‌فروش فرانسوی طماع
خطیبی درباره شاهنامه ایلخانی یا دموت گفت: این شاهنامه که بسیار زیبا نگارگری شده، داستان غمباری دارد. شاهنامه ایلخانی در زمان آخرین حکمران ایلخانی در اوایل قرن هشتم هجری تهیه شد. این شاهنامه که کهن‌ترین شاهنامه‌ای است که شناسایی‌شده تا زمان محمدعلی شاه در ایران بوده است. اما شاهان قاجار که برای مسائل مالی همه‌چیز را به خارجی‌ها می‌فروختند، این شاهنامه را به شخص طماعی به نام دموت می‌فروشند.



او در ادامه توضیح داد: دموت می‌خواست آن را به کتابخانه ملی فرانسه بفروشد؛ اما آن‌قدر گران بود که این کتابخانه از پس‌خرید آن برنمی‌آمد. درنتیجه دموت در اقدام تأسف‌باری تمام برگ‌های نقاشی این شاهنامه را جدا کرد و متن‌هایش را دور ریخت. هرکدام از این برگ‌های نقاشی میلیون‌ها دلار ارزش دارد که امروز تنها یک برگ از این شاهنامه در موزه رضا عباسی در ایران موجود است. ما تاکنون توانسته‌ایم تصویر 100برگ از آن را تهیه کنیم.

خطیبی تأکید کرد: شاید صفحات دیگری از این کتاب در گالری‌ها یا مجموعه‌های شخصی وجود داشته باشد. نمی‌دانیم. اما شما با جست‌وجو در اینترنت می‌توانید تصاویر زیبا و حیرت‌انگیز آن را ببینید که چطور در هفت‌صد، هشت‌صد سال پیش تصویرسازی ایرانیان به اینجا رسیده است.

او درباره سرنوشت دموت گفت: روزی دموت با دوستش برای شکار به شکارگاه می‌روند؛ اما دوستش اشتباهی تفنگ را در سر دموت خالی می‌کند. همان موقع بود که گفته شد این اتفاق مجازات همان کاری بود که دموت با شاهنامه کرد. او در طمع مسائل مالی این کتاب ارزشمند را قطعه‌قطعه کرد.

دست هنرمندان را برای برداشت آزاد از شاهنامه باز بگذاریم
خطیبی درباره هنرمندانی که روی شاهنامه کار می‌کنند عنوان کرد: برخی تصور می‌کنند یک هنرمند، نقاش یا فیلم‌ساز که روی شاهنامه کار می‌کند باید اثرش را موبه‌مو عین متن شاهنامه روایت کند. پس در این صورت خلاقیت هنرمند چه می‌شود؟ خلاقیت هنرمند هم مهم است. باید قصه شاهنامه از فیلتر ذهن هنرمند بگذرد. متأسفم که شاهنامه دوستان تصور می‌کنند، اگر داستانی یا نقاشی باکمی فاصله از شاهنامه نقل شود، خوب نیست. دست هنرمندان را باید باز بگذاریم. تنها نکته این است که حتماً تأکید شود؛ با برداشتی آزاد از شاهنامه کارکرده‌اند تا این برداشت‌های آزاد موجب پیش آمدن اشتباهات نشود.

او ادامه داد: چراکه درگذشته چنین اتفاق‌هایی افتاده؛ مثلاً امروز شما فکر می‌کنید تیری که رستم به سمت اسفندیار نشانه گرفت، دوشاخه بود. این تصویر در ذهن تصویرگر بوده؛ درحالی‌که در شاهنامه این‌طور نیست. یا اینکه دیو سفیدی که رستم با آن می‌جنگد، در شاهنامه همچون قیر سیاه است و فقط نام او دیو سفید است؛ اما نگارگر تصور کرده این دیو را باید سفید بکشد.

سینماگران به شاهنامه توجه نمی‌کنند
این شاهنامه پژوه درباره آثاری که به شاهنامه پرداخته‌اند گفت: تئاتر، نقاشی و نگارگری در زمینه شاهنامه بسیار خوب عمل کرده‌اند. اما دلخوری اصلی از سینماست که در زمینه شاهنامه هیچ کاری انجام نمی‌دهند. میلیاردها بودجه در دست دارند، ولی کاری نمی‌کنند. شاهنامه این‌همه قصه‌های جذاب و زیبا دارد که می‌تواند دستمایه فیلم‌برداری شود. آن فیلم‌هایی هم که تاکنون مثل چهل سرباز ساخته‌اند به لعنت خداوند هم نمی‌ارزد. هیچ جایگاه هنری ندارند. می‌دانم که انیمیشن سینمایی این گروه آماده کرده‌اند؛ امیدوارم که ببینیم و استفاده کنیم. و امیدوارم اهالی سینما بیشتر از این به شاهنامه توجه کنند.

همواره می‌ترسیدم قداست شاهنامه را زیر سؤال ببرم
اشکان رهگذر نویسنده و سرپرست تصویرگران مجموعه رمان‌های گرافیکی «جمشید» گفت: خوشحالم که امروز این صحبت‌ها را شنیدم. چون همواره می‌ترسیدم قداست شاهنامه را زیر سؤال ببرم. برخوردهای بسیاری با ما شده، یادم هست وقتی می‌خواستیم پروانه تولید انیمیشن سینمایی «آخرین داستان» را بگیریم به خاطر همین برداشت آزاد به ما پروانه ندادند و پرسیدند، شما چطور جرئت می‌کنید این کار را انجام دهید؟! خوشحالم که امروز از یک شاهنامه پژوه معتبر می‌شنوم که مسیری که در پیش گرفتیم درست بوده است.

او ادامه داد: ما دو سال پیش اولین جلد این کتاب‌ها را منتشر کردیم و امروز جلد چهارم، آخرین جلد این مجموعه را رونمایی کردیم. فرید سپهر، تصویرگر این کتاب است که زحمات بسیاری برای آن کشیده و همین‌الان در حال کشیدن بخش‌هایی از این کتاب به شکل زنده است. این رمان‌های گرافیکی، اولین نمونه‌های خودشان در ایران هستند که همین موضوع، شرایط را برای ما مشکل‌تر کرد.

رهگذر با اشاره به اینکه هیچ کمک دولتی برای انتشار این کتاب‌ها دریافت نکرده‌اند گفت: تمام این کتاب‌ها با هزینه از بخش خصوصی تأمین‌شده و ما از مرحله اخذ مجوز تا فروش پخش با سختی مواجه بودیم. از همه‌کسانی که در انتشار این کتاب‌ها نقشی داشتند، تشکر می‌کنم. امیدوارم این کتاب‌ها با فروش خودشان، فرصت ادامه مسیر را فراهم کنند.

در ادامه طاهره بهرامی، نقال بخش‌هایی از شاهنامه را برای حاضران نقالی کرد. فرید سپهر، تصویرگر رمان‌های گرافیکی «جمشید» هم‌زمان برخی از تصویرهای کتاب را برای علاقه‌مندان می‌کشید و درنهایت جشن امضا و رونمایی از جلد کتاب صورت گرفت.
اسامی عوامل انتشار رمان گرافیکی «جمشید غروب2» بدین شرح است؛ اشکان رهگذر(نویسنده)، فرید سپهر(طراح جلد، استوری برد و تصویرگر)، ملیحه بیدکی قلیان(گرافیست)، زهرا نجفی (ویراستار)، علی قربانی و سعید عباسی(مدیران تولید)، آرمان رهگذر و تارا صدیقی (مدیران اجرایی)، منتشرشده در نشر استودیو هورخش.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها