مهدی کرد فیروزجایی میگوید:« در دهه 70 یک سری آن قدر سخت نوشتند که مخاطب نمیفهمید چه میخواند. از طرفی آثار فاخری مثل آثار محمود دولت آبادی، احمد محمود، علیمحمدافغانی و دیگران را که برای مخاطب قابل فهم بود تخطئه میکردند. رسانه هم داشتند و میگفتند کارهای ما را بخوانید. وقتی مخاطب به آثار آنها مراجعه میکرد و متوجه نمیشد ناخودآگاه میرفت سراغ کارهای فهیمه رحیمی و دیگران.»
رمان «گرگهای تیمور قلعه» داستانِ نوجوانی به نام نیما است که در تهران متولد شده و در همین شهر زندگی میکند. پدر و مادرش اهل مازندراناند. در تعطیلات نوروز نیما به همراه خانواده به منزل عمویش در روستای واقع در مازنداران میروند. در نزدیکی روستا قلعهای متروک وجود دارد که داستانهای زیادی دربارهاش نقل شده. نیما و پسرعمویش جواد از سر کنجکاوی و دور از چشم خانواده در جست و جوی گنج به قلعه میروند و اتفاقهای زیادی در این قلعه برای آنها رخ میدهد.
حوزه هنری استان قم مهمان آخرین اثر مهدی کرد فیروزجایی به نام «گرگهای تیمور قلعه» با حضور منتقد و داستان نویس علی مهر بود.
در بخش نخست، مجری برنامه با مطرح کردن این پیش فرض که نوجوان امروز با توجه به دسترسی به فضای مجازی در معرض اطلاعات فراوانی قرار میگیرد با طرح این سوال که آیا کتابهای منتشر شده با موضوع نوجوان انتظار آنها را برآورده میکند یا خیر جلسه را آغاز کرد.
مهدی کرد فیرزوجایی پاسخ این سوال را این گونه داد که کار خوب با رعایت اصول داستان نویسی همراه با قصه گویی باعث میشود مخاطب از آن لذت ببرد اما این را فراموش نکنیم که یک کتاب قرار نیست تمام انتظارات یک مخاطب را برآورده کند، یک کتاب اوقاتی از مخاطب را تصرف میکند تا حداقل لذت ببرد.
نویسنده رمان «گرگ های تیمور قلعه» با اشاره به این که مخاطب آثار کودک و نوجوان زیاد است میگوید هر کسی تنش به تن نویسنده خورده باشد وسوسه میشود برای کودک و نوجوان بنویسد. او معتقد است کار ضعیف وجود دارد اما کارهای خوب هم داریم و مثالهایی از آثار خوب میآورد. :« از فرهادحسن زاده و محمدرضا بایرامی مثال بزنم که حتی جوایز بین المللی در این رابطه دریافت کردهاند. حمید رضا شاه آبادی و علی اصغر عزتی پاک و دیگران هم کارهای شایستهای نوشتهاند. قم به عنوان یک مرکز تا حدی توانسته این نیاز را به سهم خودش برطرف کند. در دهههایی با انتشار مجلات و در سالهای اخیر با نوشتن رمان و داستان.»
مجری برنامه را با این سوال ادامه میدهد که چرا سطح ادبیات ما تنزل پیدا کرده و ادبیات عامه پسند رونق گرفته. کرد فیرزوجایی عوامل زیادی را دخیل دانست و بخشی از تقصیر را متوجه یک سری نخبه میداند و میگوید:« در دهه 70 یک سری آن قدر سخت نوشتند که مخاطب نمیفهمید چه میخواند. از طرفی آثار فاخری مثل آثار محمود دولت آبادی، احمد محمود، علیمحمدافغانی و دیگران را که برای مخاطب قابل فهم بود تخطئه میکردند. رسانه هم داشتند و میگفتند کارهای ما را بخوانید. وقتی مخاطب به آثار آنها مراجعه میکرد و متوجه نمیشد ناخودآگاه میرفت سراغ کارهای فهیمه رحیمی و دیگران.»
مهدی کرد فیرزوجایی در پایان صحبتهایش از انتشارات سروش در مورد اثر داستانی خود به نامِ «گرگهای تیمور قلعه» گلایه کرد و توقع داشته یک نشر حرفهای که بعد از دو سال و نیم کتابش را منتشر کرده بیش تر از اینها برای معرفی کتاب تلاش میکرد و جدیتر وارد عمل میشد چرا که بسیاری از مخاطبین از انتشار این کتاب مطلع نیستند.
بخش دوم جلسه با حضور منتقد ادامه پیدا کرد و علی مهر به نقد رمان «گرگ های تیمور قلعه» پرداخت. او در آغاز ویژگیهای کتاب را برشمرد. ویژگی اول این است که نویسنده با استفاده از فضا سازی همان ابتدا تکلیف خواننده را با داستان مشخص میکند و مخاطب میداند درگیر چه داستانی شده است. ویژگی دوم طرح داستان است. شبکه علت و معلولی داستان، و استفاده از یک سری کدهایی که درست در داستان از آنها استفاده شده است.
این نویسنده کودک و نوجوان سوژه رمان را به خاطر تکرار شدن در ذهن مخاطب کهنه معرفی میکند و میگوید:«نویسنده برای رفع کهنگی از سوژه یک تمهید را در نظر نگرفته است. لازم بود نویسنده از تجربیات روستا استفاده میکرد و چیزی به ما میگفت که هنوز تجربه نکردهایم. توصیفات و صحنههای نو و دسته اول باعث میشد کهنگی سوژه جبران شود.»
بخش دیگر نقد علی مهر به عجله فیروزجایی در خلق لحظهها برگشت. :«اگر نویسنده به لحظه پردازی توجه میکرد حجم کتاب حداقل دو برابر میشد. نویسنده در خیلی از صحنهها و فضاها به راحتی عبور کرده. تا رسیدن شخصیت داستان به قلعه خیلی اتفاقها برای شخصیت میافتد اما نویسنده درنگ نمیکند و به آن صحنهها نمیپردازد. همین امرباعث شده نیما را با عجله به قلعه برساند.»
مهر در پایان یکی از موفقیتهای اثر را استفاده درست و داستانی از مفاهیم و پیامهای قرآنی به دور از هر گونه شعارزدگی معرفی کرد.
«گرگهای تیمور قلعه» اثرِ مهدی کرد فیروزجایی از طرف انتشارات سروش در سال 1395 با تیراژ1000 نسخه و 98 صفحه روانه بازار شده است.
نظر شما