علیاصغر سیدآبادی گفت: یکی از اشکالهای کتابهای تصویری ما این است که تصاویر حرکت ندارند درحالیکه در هرقسمت داستانهای تصویری باید کنشی اتفاق بیافتد.
کتاب تصویری شکل عالی کتاب مصور نیست
علیاصغر سیدآبادی با بیان اینکه در این جلسه میخواهیم نگاهی انتقادی به وضعیت کتابهای تصویری در ایران و کارهای رسیده به دبیرخانه جشنواره صدای پای آب داشته باشیم و سپس درباره کتابهای تصویری بحث کنیم به ارئه توضیحانی درباره کتابهای تصویری پرداخت و گفت: در کتاب مصور غلبه با متن است ولی تصویرگر میتواند کاری کند که اهمیت تصویر افزایش یابد. کتاب تصویری شکل عالی کتاب مصور نیست. نوشتن کتاب تصویری مثل نوشتن فلیمنامه است. در داستان معمولی دکوپاژ و صحنه برایتان مهم نیست اما در داستان تصویری چندتا محدودیت دارید و از اول به طراحی صحنه داستان فکر میکنید. مثلا ۱۰ فرم طراحی میکنید و محدودیتهایی که وجود دارد سبب میشود شما همزمان طراحی صحنه کنید. ما از ابتدا فکر میکنیم داستان مینویسبم اما چالشی که وجود دارد این است که باید صحنه و تصویر و تعداد فرمها را هم مد نظر داشته باشیم و درعین حال خلاقیت را هم از دست ندهیم.
این نویسنده افزود: نگاه غالبی که در ادبیات کودک در ایران وجود دارد این است که باید فردیت را کنار گذاشت و ادبیات را نوعی ابزار اجتماعی شدن بچهها میدانند. در این دیدگاه انسان و کودک مستقل تعریف نمیشود و ما به کارگری برای اجرای مفهوم مورد نظر تبدیل میشویم و این نگاه ادبیات کودک را به ابزاری برای آموزش تقلیل داده است. اگر به نویسندگان بزرگ جهان و شاعران و اندیشمندان بزرگ کشورمان نگاه کنیم و کتابهایشان را در کنار هم قرار دهیم میبینیم که کاملا خودشان هستند و پشت کارهایشان یک جهانبینی وجود دارد ولی امروزه اغلب کارهایی که انجام میشود امضا ندارند. باید توجه داشت در ادبیات کودک فردیت نویسنده و از سویی دیگر طرزفکر و ارتباط گرفتن بچهها با اثر هم اهمیت دارد. اینکه ادبیات کودک را چیزی فاقد استقلال میدانند، آسیبزاست. یکی از مهمترین نکات برخورد صادقانه با موضوع است.
نباید ادبیات کودک را در سطح تبلیغاتی پایین بیاوریم
سیدآبادی در ادامه به تفاوت بین موضوع و مساله در ادبیات کودک اشاره کرد و گفت: در ادبیات کودک موضوع و مساله دو چیز مختلف هستند وقتی میتوانیم کار خوبی تولید کنیم که موضوع ما مساله و دغدغه ما شود. نباید ادبیات کودک را در سطح تبلیغاتی پایین بیاوریم و از آن برای یکسری شعارهای تبلیغاتی استفاده کنیم. بخش مهمی از درگیریهای سیاسی و اجتماعی ما بحران آب است اما در آثار بازتابی نداشته است و باید ببینیم چه اتفاقی افتاده که بزرگترین بحران ما که کم آبی است بازتابی در کتابها نداشته مگر اینکه جشنوارهای برگزار شود تا ما به آن بپردازیم. نخستین دلیلش این است که برای ما مساله و دغدغه نشده است. دومین دلیل این است که فکر نمیکنیم این موضوع در ادبیات کودک مساله باشد.
به گفته این پژوهشگر ادبیات کودک، تاثیر کتاب و ادبیات تدریجی است و اراده آزاد بچهها را تحت تاثیر قرار میدهد و این ارزش ادبیات است. در این جشنوارها میخواهیم موضوع مورد نظر مثلا بحران آب را به مساله بچهها تبدیل کنیم و برای این کار اول باید این موضوع مساله خودمان شود. همچنین به تبعات آن در زندگیمان بپردازیم. ما متاسفانه نمیتوانیم مستقل از کتابهای تصویری خارجی چیزی بنویسم اگر به مسائل زندگی خودمان نپردازیم و آن را در ادبیاتمان نیاوریم نمیتوانیم امتیازی در ادبیات و در سطح بینالمللی کسب کنیم.
وی درباره وضعیت آثار رسیده به جشنواره نیز توضیح داد: ما در آثار رسیده کارهایی داشتیم که علیرغم اینکه مشابه خارجی هم داشت اما خلاقیت هم در آن دیده میشد که میتواند پرورش پیدا کند. اگر یک داستان بلند را بتوانید در ۱۰ فرم طراحی کنید بدون اینکه چیزی از دست بدهید میتوانید اثر موفق داستان تصویری خلق کنید یکی از اشکالهای تصویری ما این است که تصاویر حرکت ندارند. وایت در داستان تصویری بدون حرکت اتفاق نمیافتد باید در هرقسمت داستان یک کنش اتفاق بیافتد.
کتاب تصویری نشان دهنده جهانبینی فردی است که آن را تولید میکند
مریم محمدخانی نیز در این کارگاه به ارائه توضیحاتی درباره شرایط انتخاب کتاب تصویری از دیدگاه هیات داوران جایزه لاکپشت پرنده پرداخت و گفت: تعریفی که از کتاب تصویری میشود این است که متن و تصویر با هم معنا پیدا میکنند و بدون یکدیگر معنای کاملی ندارند اما تعریف ما در لاکپشت پرنده این است که متن و تصویر در کنار هم روایت سومی میسازند اما بدون یکدیگر هم معنا دارند و با درکنار هم قرار گرفتن کار جدیدی حاصل میشود و با این تعریف از کتاب تصویری اگر بخواهیم این آثار را آسیب شناسی کنیم باید بگوییم روایت متن و روایت تصویر جدا از هم پیش میروند و اتفاقی که از لحاظ تعامل نویسنده و تصویرگر لازم است رخ دهد، صورت نگرفته است. درواقع در کتاب تصویری میتوانیم با جهانبینی فردی که پشتش وجود دارد، آشنا شویم.
وی افزود: وقتی موضوعی خاص در جشنوارهای مطرح میشود میزان تکراری بودن و کلیشهای بودن آثار ارسالی افزایش مییابد ولی در این جشنواره توانستیم از نگاه کلیشهای خارج شویم و نوآوریهایی در آثار دیده شد. بطورکلی ادبیات کودک سه ضلع دارد شامل نگاه و مساله و زبان کودکانه که در تولید آثار اهمیت زیادی دارد. وقتی با نگاه کودکانه به مسالهای که به کودکان ارتباط دارد نگاه کنیم و با زبان کودکانه آن را مطرح کنیم، میتوانیم اثری موثر بیافرینیم.
فقدان نوآوری و ایجاز در کتابهای حوزه محیط زیست
به گفته محمدخانی فقدان نوآوری و ایجاز در کتابهای تولید شده درباره محیط زیست دیده میشود. بی زمان و بی مکان بودن نیز مشکل دیگری است که در آثار رسیده دیده میشد. البته به معیارهای عمومی هم در انتخاب آثار توجه شد مانند کلیشههای تبعیض جنسیتی و قومی که ممکن است خطرناک باشد.
نظر شما