دوشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۷ - ۱۰:۴۵
جای خالی ادبیات تفکرمحور در کتاب‌های حوزه کودک

مهدی فردوسی مشهدی، دین‌پژوه و مدرس دانشگاه با اشاره به دو ضلع «ذوقی» و «تعلیمی» که ادبیات کودک ایران را شکل داده‌اند، جای ضلع سوم یعنی «تفکر» و در واقع ادبیات تفکرمحور را در این مثلث خالی دانست.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در خراسان رضوی، نشست تخصصی الاهیات و فلسفه برای کودک و نوجوان در قالب سلسله نشست‌های تبلیغی-ترویجی «در پناه کلمات» به‌نشر با حضور مرتضی کربلایی‌لو؛ نویسنده و مهدی فردوسی مشهدی، دین پژوه و مدرس و با حضور علاقه‌مندان به حوزه ادبیات دینی در فروشگاه کتاب و محصولات فرهنگی شماره 7 آستان قدس رضوی در بلوار سجاد مشهد برگزار شد.

مرتضی کربلایی‌لو با اشاره به تاریخچه حدوداً 37 ساله پروژه فلسفه برای کودک که ریشه مکتب آن در پراگماتیسم آمریکایی است، اظهار کرد: اساتید این مکتب، فلسفه را بیش از اندازه انتزاعی و ایده‌آلیستی می‌دانستند و عنوان می‌کردند، فلسفه باید در عمل آموزش داده شود و با آن زندگی کرد.

این نویسنده با بیان اینکه این ایده نیز در کشور ما از 10 سال گذشته رو به گسترش بوده است، افزود: انتظار و توقع ما این است کمی با فلسفه، سبک‌بال و صادق باشیم در این صورت، می‌توانیم این فلسفه رقیق شده را برای تعامل با کودکان به کار بگیریم.

وی کودکان را قدرتمندتر از بزرگسالان دانست که می‌توانند بزرگسالان را به تسخیر خود درآورند و عنوان کرد: بر همین اساس روانکاوها معتقدند کودک تا زمانی که زبان را آموزش ندیده است، شخصی است که ساختار به آن اثر نکرده لذا وقتی آموزش زبان را فرا می‌گیرد، به وی مسیر و راه‌های اندیشیدن آموزش می‌دهند.

به گفته کربلایی‌لو، کودکی که این ساختارها را فرا نگیرد، از دید علم روانشناسی موجودی ناهنجار محسوب می‌شود لذا تا زمانی که این ساختارها در او عمل نکرده باشد، به او قدرت می‌بخشد.

وی با بیان اینکه بر همین اساس تا سن 18 سالگی اگر هر باور و تفکری را بتوانید در کودک راه بیندازید، قدرت مضاعف دارد، تصریح کرد: این امر بسیار موثرتر از آموزش به بزرگسالان است لذا پیش از آنکه اصل واقعیت در ذهن کودک شکل بگیرد، در این مرحله اگر ذهن او را با مفاهیم فلسفی آشنا کنید، این مفاهیم برای او واقعیت به حساب می‌آید.

این نویسنده یادآور شد: ذهن کودک در میانه ایستاده است، بنابراین در تعامل با کودک باید خودمان را با او هم‌افق کنیم تا کودک رابطه بهتری برقرار کند، عنصر عدم تعیین و عدم قطعیت که در تعامل فلسفی با کودک وجود دارد بیش از آن که به نفع کودک باشد به سود بزرگسال و برای آنها آموزنده است.

وی بحث «روایت» برای توضیح مسائل به زبان کودکان را در درک بیشتر آنها موثر دانست و بیان کرد: برای فهم بیشتر کودک در ارتباط با سوالات فلسفی که مطرح می‌کند، آوردن یک داستان در قالب یک روایت بسیار موثر است.

کربلایی‌لو با اشاره به شخصیت اسکندر که تحت تعلیم ارسطو به عنوان مربی بود، افزود: مفهوم فلسفی بسیار گسترده است و ذهنی همانند اسکندر که اینگونه تربیت شده است، اولین میلی که دارد جهانگشایی است.

در ادامه مهدی فردوسی مشهدی، دین پژوه و مدرس دانشگاه اظهار کرد: اسکندر نماینده فراگیرنده یا مترقی و ارسطو نماینده مربی بود یعنی در همین راستا رابطه‌ای به نام تربیت یا تعلیم وجود دارد و نکته از همین جا آغاز می‌شود به این معنا که در جوامع و یا اجتماعات بین نسل حاضر و نسل آینده یک رابطه‌ای شکل می‌گیرد که تربیتی است.

وی عنوان کرد: ارسطو که معلم اول نامیده شده است و به آموزه‌های سقراط و افلاطون ساختار بخشیده است، مجموع علومی را که گردآوری کرد، فلسفه نامید.

به گفته فردوسی مشهدی، مهمترین ویژگی که در بخش نظری وجود دارد، روش تعقلی است و از این جهت عنوان فلسفه با این روش گره خورده است.

وی با اشاره به مفاهیم فلسفه در معنای عام و خاص آن گفت: فلسفه در معنای خاص به گرایش‌های فلسفی و رشته‌های دانشگاهی اطلاق می‌شود اما در معنای عام، مقصود تفکر است.

فردوسی مشهدی با بیان اینکه ادبیات به عنوان گسترده‌ترین محتوایی که در اختیار نسل آینده قرار می‌گیرد، فهم‌پذیرتر نیز هست، افزود: اگر به سنت ادبی ایران در صد سال گذشته نگاهی بیندازیم، دو خط موازی در کنار یکدیگر ادبیات کودک را شکل داده‌اند؛ خط تعلمی و خط تذوقی. به عبارتی یک دسته از پدیدآورندگان ادبیات کودک و نوجوان مانند شاعران و نویسندگان خود را در جایگاه معلم و کودک را در جایگاه فراگیرنده قرار داده و ادبیات تعلمی را پدید آورده‌اند و مخاطب آنها حوزه دانشی کودکان است و عده‌ای دیگر، به سراغ تذوق رفتند؛ به این معنا که کودکان را انبار احساسات فرض کردند و از طریق تحریک عواطف کودک، آثاری با عنوان ادبیات غنایی پدید آوردند و مخاطب آنها تعلیم یا تحریک عواطف است همانند ادبیات حماسی که نوعی از ادبیات غنایی است که در آن با تحریک عواطف رو به رو هستیم.

وی ایرج میرزا را به عنوان یکی از شاخص‌ترین افرادی که در ادبیات کودک به معنای خاص آن مورد پسند کودکان قرار می‌گرفت، نام برد و تاکید کرد: «عباس یمینی شریف» و در حال حاضر «مصطفی رحماندوست» جزء شهیرترین افرادی هستند که ادبیات کودک را به وجود آورده‌اند.

فردوسی مشهدی که سابقه درس گفتارهای الاهیات برای کودکان با عنوان «ابک» در انتشارات آستان قدس رضوی را در کارنامه خود دارد، با اشاره به اینکه این دوضلع کافی نیست و باید مثلتی شکل بگیرد که ضلع سومی داشته باشد، گفت: ضلع سوم تفکر است و جای ادبیات تفکرمحور در این راستا خالی است.

وی تصریح کرد: در این سروده‌ها آموزه‌های اجتماعی، اخلاقی و الاهیاتی به مخاطب و یک دسته بندی ادبی از داشته‌های نسل کنونی به نسل بعد منتقل می‌شود. بنابراین ادبیات موجود با توجه به زیباشناسی ادبی به دو دسته شامل ناصحانه ادیبانه و ادیبانه ناصحانه تقسیم‌بندی می‌کنیم.

فردوسی مشهدی با بیان اینکه در آغاز ذهنیت، ذهن وجود دارد و سپس زبان به وجود می‌آید، یادآور شد: زبان سبب می‌شود ذهنیت پهنای بیشتری پیدا کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها