در مراسم رونمایی از کتاب «فرهنگ توسعه و خودکشی در غرب ایران» مطرح شد؛
۴۶هزار مورد خودکشی طی ۱۵ سال گذشته نگرانکننده است/ ترکیب تبعیض و سنت کشنده است
اردشیر بهرامی میگوید: باید توسعهای را که باعث افزایش نابرابری و خشونت میشود، نقد کرد واقعیت این است که ترکیب تبعیض و سنت کشنده است اگر رفاهی نسبی وجود داشته باشد راحتتر میتوان از تضادهای سنت و مدرنیته عبور کرد. به جرأت میگویم با سیاستگذاری درست میتوان از ۹۰ درصد خودکشیها پیشگیری کرد.
محمدحسین جوادی در این نشست گفت: موضوع خودکشی در کشور ما موضوع تازه و غریبی نیست و روزانه خبرهای ناگواری را از این مسأله اجتماعی میشنویم که متاسفانه در برخی از مناطق کشور بهطور نگرانکنندهای شیوع پیدا کرده است. عمده فعالیتهای ما برای حل این موضوع فعالیتهای مدیکال و روانشناسانه است و کمتر به حوزه اجتماعی آن ورود کردهایم. پروژه تحقیقاتی برای بررسی سه استان خراسان رضوی، کرمان و آذربایجان شرقی انجام شد تا غربالگری روانی و اجتماعی در این مناطق صورت بگیرد اما باز در این طرح نیز عمده تمرکز بر فعالیتهای مدیکال و سایکولوژیکال بود و مداخله اجتماعی اتفاق نیفتاد. برای بررسی پدیده خودکشی آن هم در منطقهای مثل غرب کشور باید متغیرهایی مثل خشونت خانگی نیز لحاظ شود. اما ما تنها به فرد خودکشیکننده توجه میکنیم.
او ادامه داد: خوشبختانه شورای اجتماعی کشور در مسائل و مشکلات اینچنینی حساس شده و یک برنامه مداخله طراحی کرده است که سومین سال اجرای خود را میگذراند. بهعنوان یک کارشناس که برای اجتماعیشدن سلامت کار میکنم بهنظرم مددکاران اجتماعی و مراکز درمانی ما هم برای کمک به آسیبدیدگان این قضیه بیشتر وجه روانشناسانه را مدنظر دارند. خوشبختانه کتاب نگاه متفاوتی به مسأله خودکشی دارد و یک طولی دهساله را از منظر اجتماعی صورت داده است. بالغ بر ۱۰۰ مصاحبه با افرادی که اقدام به خودکشی کردند و خانوادههایشان برای این تألیف صورت گرفته و نزدیک به ۱۰۰ خردهفرهنگ موثر در این قضیه لحاظ شده است به همین دلیل کتاب به پزشکان و روانپزشکان ما هم کمک میکند تا دید بهتری نسبت به مسأله خودکشی داشته باشیم. متاسفانه پزشکان ما و حتی روانشناسان ما تنها بیماری را میبیند نه بیمار و عقبه خانوادگی و اجتماعیای که پشت سر گذاشته است.
او ادامه داد: بهعنوان نمونه در تماسهایی که با اورژانس اجتماعی گرفته میشود ۷۰ درصد گزارشات در مورد همسرآزاری، ۲۰ درصد در مورد کودکآزادی و ۱۰ درصد مربوط به سایر موارد است. این یعنی زیرپوست خانوادههای ما اتفاقاتی در جریان است که سیاستگذاران حوزه رفاه اجتماعی و سلامت از آن غافل شدهاند. کتاب مذکور شروع خوبی است برای نگاه متفاوت به یک مسأله اجتماعی. سازمان بهزیستی و وزارت بهداشت نیز مداخلاتی را در این زمینه آغاز کردهاند. تا امر بهداشت به امری اجتماعی مبدل شود و برای نتیجهبخش بودن آنها نیاز به زمان داریم. کتابهایی از این دست در این شرایط خیلی کمک میکند تا با نگاهی نو به زیست جهان سنت و مدرنیته چالشهای استانهای غرب کشور را مثل فقر، نابرابری، سنتها و تعصب را مدنظر بگیریم.
انوری جامعهشناس نیز با اشاره به اهمیت بررسی مسأله خودکشی در استانهای غرب کشور تصریح کرد: اهمیت شیوع پدیده خودکشی در استانهای غرب کشور مثل ایلام، کرمانشاه و لرستان از آنجایی است که خودکشی همچنان در این مناطق قربانی میگیرد. عوامل متعددی در این قضیه دخیل هستند و این سه استان به دلیل همجواری و اشتراکات فرهنگی بعضا متغییرهای مشابهی درباره علل شیوع خودکشی دارند. کتاب دغدغه دارد که چطور از دل آمار یک تئوری برای چرایی خودکشی در منطقه مطرح کند. نظام طبیعت اجتماعی در این استانها با دیگر مناطق کشور متفاوت است و این پرسش مطرح میشود که آیا این نظام با مقوله خودکشی ارتباطی دارد.
انوری افزود: البته منظورم این نیست که فرهنگ و شرایط اجتماعی در این مناطق پایینتر است بلکه مسأله این است که نوع تربیت اجتماعی و مراوداتی از جنس پدرسالارانه باعث شده تا میزان خشونت نسبت به گروههای پاییندست اجتماعی پررنگتر شود. همزمان توسعه تکنولوژی، نوع روابط خانوادگی را تغییر داده و در گذار بین سنت و مدرنیته چالشهای اجتماعی شدیدتر شدهاند یعنی لزوما توسعه در این مناطق به حل مسائل اجتماعی کمک نکرده است. نوع تربیت اجتماعی در این مناطق نیز تربیت اجتماعی خشن است و متغییرهایی از این دست باعث میشود مسأله خودکشی زیر سایه برود. اگر توسعه بتواند این میزان خشونت را کم کند قطعا میتواند تاثیری بر کاهش خودکشی نیز داشته باشد اما فعلا این اتفاق نیفتاده است.
انوری یادآور شد: البته خود توسعه مقوله خطرناکی نیست و باعث خودکشی نمیشود ولی وقتی در چالش میان سنت و مدرنیته مناسبات اجتماعی سنتی و نوین به تقابل یکدیگر در میآیند تاثیرگذاری منفی از توسعه شاهد هستیم. البته توسعه خشن هم داریم یعنی توسعهای که با فرهنگ و بوم منطقه همخوانی ندارد و همینطور توسعه با نگاه از بالا که پذیرش اجتماعی را مدنظر قرار نمیدهد. نمیگویم بین توسعه و خودکشی یا فرهنگ منطقه و خودکشی ارتباط مستقیمی وجود دارد ولی متغییرهایی در این میان شرایط را اینگونه رقم زدهاند که باید با انجام چنین پژوهشهایی به این متغییرها پی بریم.
اردشیر بهرامی، مولف کتاب نیز با بیان اینکه از سال ۸۴ درگیر پژوهش حول محور مسأله خودکشی است گفت: توسعه به خودی خود مقوله بدی نیست اما داستان مسایل اجتماعی مثل خشونت و خودکشی نیز مسائل پیچیدهای هستند که باید در چارچوب توسعه نیز آنها را بررسی کرد. از دید من اگر واکاوی درستی نسبت به قضیه داشته باشیم چنین پدیدههایی را همانطور که خودمان باعث بوجود آمدنشان شدیم میتوانیم از بین ببریم. باید فرایندهای تاریخی و اجتماعی که بر رفتار هرکدام از ما حاکم است را مورد توجه قرار دهیم و مثلا ببینیم پدیده خودکشی و خشونت چرا در این سالها در استانهای غرب کشور شیوع پیدا کرده است. پیش از این نیز شاهد خودکشیهایی در این مناطق بودیم اما در سه چهار دهه گذشته این روند افزایش چشمگیری داشته است. بهعنوان مثال طی ۱۵ سال گذشته ۴۶هزار مورد خودکشی اعلام شده است و این یعنی آمار سرشماری یک شهر.
بهرامی اظهار کرد: اگر توسعهای که قرار بوده برای ما رفاه، خوشبختی و سلامت اجتماعی و زندگی مطلوب به همراه بیاورد امروزه خودکشی را باعث میشود توسعه مقصر نیست حتی فرهنگ و انسانی که محصول این شرایط اجتماعی است را نمیتوانیم مقصر بدانیم از دید من حتی پدیده خودکشی نیز به نوعی یعنی جامعه در حال گذار و توسعه است. نفس خودکشی یعنی اعتراض انسان و درکش از شرایط نو و جدیدی که میتواند و باید داشته باشد و نه گفتن به مسایلی مثل خشونت، فقر و تبعیض. در سه چهار دهه اخیر نرخ خودکشیها در غرب ایران نه تنها از کل کشور بالاتر رفته بلکه آمارهای جهانی را نیز پشت سر گذاشته است.
این پژوهشگر سپس با اشاره به تجربیات تاریخی که مردمان غرب کشور پشت سر گذاشتهاند گفت: در غرب ایران تجربه اجتماعی و تاریخی اتفاق افتاده که حتی در مناطق محروم دیگری مثل سیستان و بلوچستان شاهدش نبودهایم. اثرات روحی و روانی جنگ تحمیلی را نمیتوانیم نادیده بگیریم آن هم وقتی هنوز میبینیم این مناطق با دارا بودن بیشتر ظرفیت توسعه پایینترین سطح توسعه را شاهد هستند. نسلی که امروز خودکشی میکند اثرات جنگ را تجربه کرده، بمببارانها از دست دادن خانواده و مهاجرت همه را پشت سر گذاشته و انتظار داشته با اتمام جنگ به سمت احیا و ساخت منطقه برویم اما هنوز این اتفاق نیفتاده و نوع برنامهریزیهای ما برای مناطق مختلف جغرافیایی از جمله غرب کشور درست نبوده است.
او اضافه کرد: از دید من ما یک فرهنگ ملی نداریم بلکه خرده فرهنگهایی داریم که اگر رئیسجمهور هم شویم با آنها زندگی میکنیم برای کشوری با اقلیمهای مختلف یک خرده فرهنگ کویری سیاستگذاری کرده است و همین باعث شده صنایع و زیرساختهایی که باید در مناطقی با آب کافی راهاندازی شوند در مناطق مرکزی و کویری پا بگیرند و سرمایههای طبیعی کشور را نیز تحلیل ببرند. باید توسعهای که باعث افزایش نابرابری و خشونت میشود را نقد کرد واقعیت این است که ترکیب تبعیض و سنت کشنده است اگر رفاهی نسبی وجود داشته باشد راحتتر میتوان از تضادهای سنت و مدرنیته عبور کرد. به جرأت میگویم با سیاستگذاری درست میتوان از ۹۰ درصد خودکشیها پیشگیری کرد.
بهرامی مثالی از تقابل سنت و مدرنیته و نقش توسعه را پیش کشید و گفت: چرا بیشتر زنان و جوانان هستند که خودکشی میکنند تعریف جدید از عشق و فردیت در ساختار توسعه بوجود آمده که سنت و عرف هنوز آن را نمیپذیرد ما یک گذار از هویت قومی و قبیلهای که هویت فردی داشتهایم که عشق، ازدواج و روابط را تحت تاثیر قرار داده اما برای خرده فرهنگهایمان هنوز مقولاتی مثل آبرو، حیثیت و ناموس پررنگ است و انگهای اجتماعی حول مسایل جنسی خشونت در محیط خانواده را باعث میشود. ما دو میلیون زوج زیر ۱۸ سال داریم و این یک بحران است. خودکشی ناتوانی در تغییر شرایط است. شرایطی مثل تبعیض، فقر و خشونت.
سیدضیاء هاشمی نیز در پایان برنامه و در زمان رونمایی از کتاب درباره آن گفت: این کار یک اثر با دقت و دغدغهمند است که نتیجه سالها پژوهش آقای بهرامی است او با تمام وجود درگیر مسأله خودکشی شده بود و سطر به سطر کتاب را با دغدغه نگاشته است. تدوین چنین کتابهایی کمک میکند تا با نگاهی علمی دردمندی بخشی از جغرافیای ما منعکس شود و حل چالشهای آنها جدیتر در دستور کار قرار بگیرد.
نظرات