در راستا آشنایی بیشتر با این کتابفروشی و فعالیتهای آن، با ابوالفضل اکبری؛ مدیر مجموعه کتابفروشیهای ساربوک، گفتوگویی انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
فعالیتتان در حوزه کتابفروشی را از چه زمانی آغاز کردید؟
من کار کتابفروشی را از 17 سال پیش در کاشان آغاز کردم. کتابفروشی ما از سال 1380 با برند «خانه کتاب» تاسیس شد و در سال 1393 به ساربوک تغییر نام داد. در حال حاضر کتابفروشیهای ساربوک در کاشان سه شعبه دارد به همراه یک شعبه مجازی در کل کشور که همه موضوعات مانند شعر، داستان، کودک و نوجوان، دانشگاهی، مذهبی، تاریخی و عمومی را پوشش میدهد و نوعی پاتوق فرهنگی است که مردم به آن اعتماد دارند. البته نگاهی ویژه به بخش کودک و نوجوان داشتهایم و در دو شعبه، بخش مجزایی برای کودکان درنظر گرفتهایم.
در طول این مدت میزان استقبال مردم از کتابفروشی شما چگونه بود؟
مردم کاشان استقبال خوبی از کتابفروشیها میکنند و به کتاب خواندن علاقه دارند. حتی خیلی وقتها ما را راهنمایی میکنند که چه عناوینی بیاوریم. ما هم سعی کردیم کتابهای مورد نظرشان را تامین کنیم.
چند عنوان کتاب دارید؟
درمجموع بیش از 40 هزار عنوان کتاب داریم که 5 هزار عنوان آن در حوزه کودک و نوجوان است و در شعبههای مختلف به مردم ارائه میشود.
به عنوان یک کتابفروش باسابقه، وضعیت کتابفروشی در کاشان را چگونه ارزیابی میکنید؟
عرضه کتاب، زنجیرهای دارد که باید به طور کامل به آن پرداخته شود. از مولف گرفته تا ویراستار، ناشر، توزیعکننده، تبلیغات رسانهها، مروجان و در نهایت کتابفروش. باید روی این حلقهها کار شود. اگر این حلقهها همتراز نباشند، کار به خوبی پیش نمیرود. متاسفانه در کشور ما بعضی از این حلقهها به خوبی عمل نمیکنند و سیاست کشور هم طوری نبوده که مورد توجه قرار بگیرند. وضعیت کتاب هم در جامعه با ضعیفترین حلقه سنجیده میشود و حلقهای که خوب و قوی کار میکند، در این میان دیده نمیشود.
به نظر شما کدام حلقهها ضعیفتر عمل میکنند؟
ازجمله حلقههایی که ضعیف عمل کردهاند، رسانهها و مروجان کتابخوانی هستند. رسانهها نقش عمدهای در این زمینه دارند ولی توجه زیادی به تبلیغ و معرفی کتاب نکردهاند. مروجان، مدرسان دانشگاه، معلمان مدارس، مشاوران، روانشناسان، روحانیون و کتابفروشان هم در زمینه ترویج کتابخوانی خوب عمل نکردهاند. حلقه بعدی ناشران هستند که یا دولتیاند یا خصوصی. ناشران دولتی چون مشکل اقتصادی ندارند توجه زیادی به موضوعات فرهنگی ندارند و فروش فوقالعاده، برایشان مهم نیست.
ما در مجموع حدود 14 هزار ناشر داریم که از آنها پنج هزار ناشر فعالند ولی برخی از آنها تخصصی کار نمیکنند و شناختی نسبت به فرهنگ و کسب و کار ندارند و زنجیره کتاب را نمیشناسند و خوب عمل نکردهاند. از سویی کتابفروشان هم اغلب، سیستم سنتی دارند و به روز نشدهاند و کارگاههای آموزشی برایشان برگزار نمیشود. درصورتیکه از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان فنی و حرفهای باید دورههایی برای کتابفروشان و آموزش آنها برگزار شود و نحوه فعالیت در کتابفروشی و شیوه کسب و کار فرهنگی به آنها آموزش داده شود.
اکثر ناشران در تهران تمرکز دارند و از آنجایی که اغلبشان، کتابفروش هستند، نیازی به کتابفروشان احساس نمیکنند. این مساله سبب شده کسی که فقط کتابفروش است دچار ضعف شود و نتواند به خوبی عمل کند.
به نظر شما چگونه باید از کتابفروشان حمایت شود؟
حمایت از کتابفروشان صرفا مادی نیست. اینکه کارگاههای آموزشی برای آنها برگزار کنند و در سیاستگذاریها به آنها توجه کنند و کتابفروشان را هم جزو فعالان فرهنگی حساب کنند، مشکلات بیمهای و پرداخت هزینههای بالای برق و عوارض و ... آنها طبق تعرفه تجاری را حل کنند.
همچنین دیتابیسهایی که در اختیار ناشران و خانه کتاب است در اختیار کتابفروشان قرار گیرد زیرا کتابفروشان ما مشکل اطلاعاتی در زمینه شناخت کتابها و موضوعات و عنوانهایی که تازه منتشر شده، دارند. متاسفانه ما در توزیع کتاب مشکلات زیادی داریم. به نظر من کتابفروشیها مانند داروخانهها هستند و عین نسخهای که ما در وزارت بهداشت برای سلامت جامعه پیچیدهایم باید در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای کتابفروشیها بپیچیم. مهمترین رکن توزیع دارو، پخشکنندههای دارو هستند و هیچ داروخانهای مستقیما به کارخانههای داروسازی وصل نمیشود. ولی کتابفروشان اگر بخواهند همه کتابها را داشته باشند باید حداقل با سه هزار ناشر و پخشکننده ارتباط داشته باشند و در نهایت مجبورند به خاطر عدم ارتباط برای انتخاب کتاب به خیابان انقلاب تهران بروند و موضوعات جدید را ببینند و انتخاب کنند.
نظر شما