سیامک یاسمی که علاوه بر دریافت جایزه موفق به کسب عضویت در فرهنگستان علوم جهان شد، جزو آن دسته افرادی است که سالها تلاش و تمرکز خود را بر تربیت دانشجویان و پژوهش در این علم داشته است. وی استاد ریاضیات دانشگاه تهران است که سالها تلاش خود را وقف افزایش سطح علمی کشور کرده. با وی درباره اهمیت دانشمندان در نمایاندن علم یک کشور در فضای بینالمللی و نقش آنها در تربیت نسل جدید دانشمندان گفتوگو کردیم.
ابتدا کمی درباره پیشینه فرهنگستان علوم جهان بگویید.
فرهنگستان علوم جهان از عبارت The Word Academy of Scienc تشکیل شده است که مخفف آن TWAS است. ایده تشکیل این فرهنگستان در ابتدا برای دانشمندانی بود که در کشورهای جهان سوم زندگی میکردند که بعدها تبدیل به عضویت کشورهای درحال توسعه شد. اولین بار در یک گروه کوچک پژوهشگران بینالمللی در یک گردهمایی در فرهنگستان علومی که وابسته به پاپ در رم ایتالیا بود و عنوان «فرهنگستان علوم وابسته به پاپ» را داشت، در اکتبر سال 1981 میلادی مطرح شد. دوسال بعد درست در سال 1983 فرهنگستان علوم جهان در ایتالیا و مرکز بینالمللی فیزیک نظری ICTPS به طور رسمی تشکیل شد.
مرکز بینالمللی فیزیک به واسطه عبدالسلام (برنده جایزه نوبل فیزیک) در غرب اروپا برای دانشمندانی تشکیل شده بود که مشتاق فعالیتهای پژوهشی بودند. این مرکز به پاس دریافت جایزه نوبل این دانشمند تاسیس شد و همچنان ادامه دارد و افراد زیادی در آنجا مشغول هستند.
اولین مراسم شروع فرهنگستان علوم جهان با شرکت 34 نفر از 42 نفر عضو موسس در کشور ایتالیا و با حمایت بینالمللی برای پیشرفت علمی برگزار شد که از این 34 نفر هفت تن از آنها برنده جایزه نوبل بودند. از آن سال به بعد هر دو سال یک بار مجمع عمومی این فرهنگستان با شرکت اعضای این فرهنگستان در کشورهای مختلف برگزار میشود.
اولین مجمع عمومی که خارج از ایتالیا برگزار شد چهار سال بعد از اولین مجمع یعنی در سال 1987 در پکن چین برگزار شد. جالب است بدانید که این مراسم اولین مراسم پس از باز شدن درهای چین به روی کشورهای جهان بود. به عبارتی دیگر این مراسم آغاز خوبی برای رفت و آمد مردم دنیا به کشور چین شد. در سال 2008 مجله نیچر عنوان این همایش را «همایشی که دنیا را تغییر داد» گذاشت. پس از آن همایشهای این فرهنگستان بار دیگر در چین در سالهای 2003 و 2012 و در ونزوئلا در سال 1990 کویت 1992 نیجریه 1995 برزیل 1997 و 2006 سنگال 1999 و ایران در سال 2000 برگزار شد. همچنین در دیگر کشورها به ترتیب هر دوسال یک بار میزبان این همایشها بودند.
امسال یعنی در سال 2018 قرار بود در شیراز برگزار شود اما در پایان به دلایلی مکان برگزاری این همایش به ایتالیا بازگشت و در ایران برگزار نشد. خوشبختانه امسال من موفق به دریافت جایزه این فرهنگستان در ایتالیا شدم و به عضویت آن درآمدم.
اتفاقی که در این همایشها میافتد چیست؟
در هر کنفرانس خلاصهای از موفقیتهای علمی انجام شده در کشورهای در حال توسعه بررسی میشود. معمولا رییس جمهور یا نخستوزیر کشور میزبان سخنران افتتاحیه کنفرانسهاست. سخنرانیهای علمی در بخشهایی متمرکز است که محوریت علمی دارند از جمله کشاورزری، زیستفناوری و علم مواد. در هر کنفرانس هم بخشی را به جایگاه علوم در کشور میزبان اختصاص میدهند، در این بخش پژوهشگران جوان امکان ارائه و بحث روی نتایج به دست آمده دارند و پس از اهدای جوایز این فرهنگستان اعضای جدید را به تمام دانشمندان جهان معرفی میکند.
کمی درباره شرایط عضویت این فرهنگستان بگویید؟
از سال 2013 در مجمع عمومی که در کشور آرژانتین برگزار شد، قرار شد از 2014 عضویت افراد فقط از طریق نامزدی توسط اعضای گروه مربوطه و بررسی پرونده توسط همان گروه انجام شود. هر رشته گروه خاص خود را دارد و در نهایت با رایگیری عمومی کلیه اعضای فرهنگستان انجام میشود. که درباره انتخاب من هم این روال طی شد.
آیا از پیش ثبتنامی در این فرهنگستان کردید؟ روال عضویت این فرهنگستان چه شرایطی دارد؟
من هیچ ثبتنامی از پیش انجام ندادم و طی ایمیلی که از سوی هیات علمی به من ارسال شد، اطلاع دادند که یکی از گزینههای دریافت جایزه و نامزد عضویت فرهنگستان علوم دنیا شدهام و بعد از آن پروندهای از من خواستند که من هم طبق اصول مربوطه برای آنها پرونده علمی خود را ارسال کردم. تا اینکه در دیماه سال 96 طی تماسی که با من داشتند متوجه شدم که بعد از رایگیری انجام شده به عنوان عضو جدید فرهنگستان علوم جهان انتخاب شدهام و در سال 2018 لوح خود را دریافت خواهم کرد. در نتیجه عضویت این فرهنگستان از ژانویه 2018 آغاز شد.
یکی از مهمترین ویژگیهایی که هر فردی که باید داشته باشد تا بتواند به عضویت این فرهنگستان درآید این است که فرد الزاما در راستای علم کشور خود موثر باشد و قدمهای مفیدی را برداشته باشد. همچنین از دیگر معیارهای داوران این است که فرد در راستای پیشرفت علم کشور خود چه فعالیتهای چشمگیری انجام داده است و اینکه فرد پذیرفته شده باید در فرهنگستان علوم کشورش عضویت دائم داشته باشد. معیار اصلی انتخاب اعضای فرهنگستان یکی برجستگی علمی و جایگاه فرد در علوم جهان است به عبارت دیگر تنها دانشمندانی پذیرفته میشوند که دارای پژوهشهای سطح بالای بینالمللی بوده باشند. این افراد از هر بخش جهان انتخاب میشوند. اما اگر از میان کشورهای درحال توسعه باشند باید دارای فعالیتهای چشمگیر در کشور خود و در شاخه تخصصی خود هم باشند. سن نامزدان باید کمتر از 70 سال باشند و مدت زمان آن مادامالعمر است. تقریبا هر ساله 50 نفر به این اعضا اضافه میشوند. در حال حاضر کل اعضا به 1250 نفر میرسند.
چند نفر از اعضای این فرهنگستان را دانشمندان ایرانی تشکیل میدهد؟
اعضای ایرانی فرهنگستان علوم جهان در حال حاضر 14 نفر هستند که در علوم کشاورزی یک نفر، علوم پزشکی چهار نفر، علوم شیمی 4 نفر، علوم مهندسی یک نفر، در رشته فیزیک 4 نفر و در رشته ریاضی یک نفر هستیم.
اولین عضو ایرانی هم در سال 1987 به عضویت درآمد که دکتر یوسف ثبوتی در گروه فیزیک و رییس فرهنگستان علوم کشور بود و دکتر فرخ سعیدی از دانشگاه شهید بهشتی در گروه علوم پزشکی در همان سال به عضویت فرهنگستان علوم جهان درآمد. واقعیت این است که صاحبان کرسی و اهالی دانشگاه و استادان باید کمی برای پیشبرد بهتر علوم و شناختن مردم دنیا از پیشرفت علم در ایران دست بجنبانند و فعالیتهای خود را بیشتر کنند. چراکه نقش ایرانیان در این فرهنگستان بسیار کم است.
به نکته خوبی اشاره کردید آیا فضای علمی در دانشگاهها پتانسیل کافی برای عضویت دانشمندان ایرانی در این فرهنگستان دارد یا خیر؟
یکی از مشخصههای مهمی که میتواند در این زمینه اهمیت زیادی داشته باشد رصد کردن فعالیتهای علمی است. به این دلیل که مورد توجه دستهای از دانشمندان جهان در میآید و تبادلات علمی زیادی در این فرهنگستان رخ میدهد و میتواند کاربردی هم باشد. باید بگویم دانشمندان ایرانی عضو در این فرهنگستان لابی خوبی میتوانند در راستای پیشرفت علم و به کارگیری آن در فضای کاربردی کشور داشته باشند که متاسفانه کاری نکردهاند. یکی از امکاناتی که این فرهنگستان به اعضا میدهد این است که اعضا با کمک یکدیگر راهحلهای مطمئنی را برای حل مشکلاتی بیابند. حتی برخی از آنها نقش موثری را در انتخاب مسئولان کشورشان دارند. در پاسخ به سوال شما باید بگویم اتفاقا چنین جوایزی برای کشورهایی مانند کشور ما درنظر گرفته شده و استادان دانشگاه باید در راستای پیشرفت علم کشورشان به دانشجویان کمکهای خوبی کرده باشند تا بتوانند یکی از امتیازات عضویت در این فرهنگستان را بهدست بیاورند.
اینکه استادی در نشر علم کشور برای فراتر از مرزها تلاش کند هم برای داخل و هم برای فضای بینالمللی اهمیت زیادی دارد. یکی دیگر از معیارهایی که برای فرهنگستان علوم جهان اهمیت دارد، کاربرد علم ریاضی و اشاعه آن در کشورهاست؛ تفکر و دیدگاه ما در علم ریاضی متاسفانه هنوز قدیمی است و فقط فکر میکنیم ریاضی جبر و آنالیز و هندسه است. در حالی که امروزه نگاه دنیا به این علم تفاوت زیادی با آن چیزی دارد که مردم در ایران میشناسند.
یکی از سوالهایی که شاید مردم این روزها از خود میپرسند این است که ما در دوران مدرسه و دانشگاه توانستیم فرمولهای ریاضی را فرابگیریم اکنون میخواهیم بدانیم این فرمولها به چه دردی میخورد. نظر شما راجع به این دیدگاه چیست؟
باید چارچوبهای قدیمی استادان در این علم شکسته شود و به نوعی ریاضیدانان کمی زمینیتر شوند و به این فکر بیفتند که ریاضی تنها برای آنها نیست بلکه همه مردم حق دارند بفهمند که این علم در کجاها کاربرد دارد. مردم بعضا حق دارند که بدانند این علم در کجا به دردشان میخورد این ایراد از آموزش ماست که نتوانستیم ماهیت دقیق این علم را به مردم بگوییم.
کمی درباره دانشجوی خود فریدون درخشانی که امسال موفق به دریافت مدال فیلدز شد بگویید؟
درخشانی دانشجوی خوب من بود که واقعا از دریافت جایزه فیلدز توسط وی خوشحال شدم. افرادی مانند وی برای آینده ریاضی کشور اهمیت زیادی دارند. جدای از هر حاشیهای معتقدم که باید قدر جوانان اینچنینی را در داخل کشور بدانیم. وقتی این جایزه را برد با من تماس گرفت و گفت: «من به شما قول داده بودم که فیلدز را میبرم اما متاسفانه در ایران شرایط مالی مساعدی نداشتم که بتوانم تمام وقت به پژوهش و فعالیتهای علمی خود بپردازم به همین دلیل مجبور به مهاجرت شدم.»
به نظر شما جریانساز شدن یک علم چگونه حاصل میشود آیا فقط باید تمرکزمان بر دانشمندان باشد؟
با اینکه خیلی اهل پیشنهاد دادن نیستم اما معتقدم مهمترین کار برای جریانساز شدن یک رشته علمی ارتباطات بینالمللی است و یکی دیگر از راه حلها به اعتقاد من ارتباط نزدیک استادان با دانشجویان و همکاری این دو قشر در تحقیقات است. متاسفانه هنوز تفکر قدیمی خود را در این زمینه حفظ کردهایم برای مثال هنوز جنگ ما بر سر این است که یک درس باید سه واحد داشته باشد یا چهار واحد. اگر دانشجویی ببیند که استادش جایگاه بینالمللی دارد قطعا انگیزهاش برای پیشبرد علم افزایش پیدا میکند و او هم میخواهد که مانند استادش دارای رتبه بینالمللی باشد. بنابراین جریانسازی در علم ابتدا منوط به صاحبان کرسی است تا دانشجویان.
ارزیابی شما از تالیفات کتاب در رشته ریاضیات چیست؟
متاسفانه برای تالیف مقالات و کتابها امتیازاتی را قائل شدهاند و افراد هم به این امتیازات نیاز پیدا کردهاند، نتیجه چینین اتفاقی این است که بازار کتاب خیلی شلوغ میشود و کتاب خوب خیلی پیدا نمیشود اینکه بگویم همه کتابها خوب یا همه کتابها بد هستند درست نیست. در کل نشر دانشگاهی شلوغ است و هم کتاب خوب داریم و هم کتاب بد بسیار یافت میشود. باید دید معیار افراد چیست. برای مثال معیار من آن چیزی است که در علم جهان جایگاه دارد. اینکه استادان مقالات یا کتابهایی را تالیف کنند که در سطح دنیا جایگاه دارد اهمیت زیادی دارد. تعدد مقالات نمیتواند در این زمینه اهمیت زیادی داشته باشد. نقد من در این است که در کتابها بیدقتی زیادی در زمینه ویراستاری میشود.
نظر شما