ایبسن نمایشنامهنویس و درامنویس نروژی تاثیر زیادی بر نویسندگان زمان خود گذاشته است. همچنین او یکی از ستونهای اصلی ادبیات مدرن نروژ به شمار میآید و ایبسن را پدر نمایشنامهنویسی مدرن میدانند. آثار او در عین رمانتیک بودن به واقعگرایی نیز نزدیک است. در دورهای آثارش برگرفته از اسطورهها و افسانههای نروژی بود و در دورهای دیگر نیز از مردم عادی سخن گفت. در نمایشنامه «عروسکخانه»، خانوادهای از طبقه متوسط جامعه را به تصویر میکشد؛ خانواده هلمر که تصویر مجسمِ یک خانواده ایدهآل است و خوشبخت به حساب میآید.
نمایشنامه «عروسکخانه»که معروفترین اثر ایبسن است را میتوان اثری مستند دانست زیرا جریان آن به طریقی در زندگی یکی از دوستان نزدیک ایبسن روی داده است.
این نمایشنامه با زندگی معمولی و خوش یک خانواده و با شروع سال نو، تلاش و تکاپو برای برگزاری بهترین کریسمس آغاز میشود؛ هلمر پدر خانواده به تازگی در شغل خود ترفیع گرفته و از نظر اقتصادی به آرامشی نسبی نزدیک شدند. نورا همسر هلمر شخصیتی جذاب، دروغگو، پول دوست و ولخرج دارد؛ کمی دیوانه و غیرمعقول به نظر میآید که تصمیماتی نه چندان صحیح میگیرد. او رازی را از سالهای آغازین زندگی در دل دارد که در صورت برملا شدن، زندگی او را تحتالشعاع قرار میدهد.
هلمر پس از ارتقای شغلی متوجه کارهای خطای کروگستاد شده و قصد اخراج او را دارد، همچنین میخواهد او را با لینده جایگزین کند. کروگستاد، نورا را تهديد ميكند كه اگر بر سر كار برنگردد حقيقت را به شوهرش میگويد. در نهایت کروگستاد در نامهای ماجرا را برای هلمر تعریف میکند که سبب میشود نورا خانه را ترک کند.
طرح جلد نمایشنامه «عروسک خانه» در ترجمههای قبلی قفس یا بانویی بود، همچنین طرح جلد زبان اصلی آن نیز طرحی از قفس است. اما طرح جلد این اثر با ترجه بهزاد قادری تصویر زنی در حال رقص است؛ همان رقصی که نورا و هلمر در نمایشنامه دعوت شدند و قرار است رقصی ایتالیایی را به نمایش بگذارند. رقصی که با چرخشهای گیج کننده و حرکات سریع همراه است و رقصنده باید در مسیری دیوانه وار بچرخد و هربار بر سرعت خود بیفزاید تا به پرواز در آید و آنقدر ادامه پیدا میکند تا از حال بروند. این رقص را میتوان همانند شخصیت نورا دانست، سبکسر در عین دیوانهوار بودن، در ظاهر ساده در عینی که رازی را در دل میپرواند که در زمانی خود را نشان میدهد و فاش میشود و همه چیز تغییر میکند.
در قسمتی از این نمایشنامه میخوانیم:
«کروگستاد: قطعا میدونین که حکم اخراجمو دادن.
نورا: نتونستم جلوشو بگیرم، آقای کروگستاد. تا آخرین لحظه به خاطر شما جنگیدم، ولی فایدهای نداشت.
کروگستاد: یعنی شوهرتون اینقدر کم دوستون داره؟ میدونه چه بلایی میتونم سرتون بیارم؟ با این حال جرئت میکنه...
نورا: فکر میکنین جرئتش رو دارم همچین چیزی رو بهش بگم؟
کروگستاد: خب، همچین فکری هم نکردم. اصلا به این دوست ما، جناب توروالد هلمر، نمیآد که اونقدر مرد باشه که...
نورا: آقای کروگستاد، از شما میخوام احترام شوهرمو نگه دارین.» (صفحه 96)
صحنهای از فیلم سارا ساخته داریوش مهرجویی
نمایشنامه «عروسک خانه» در سال 1879 منتشر شد و اولین بار در هم در همان سال در تئاتر کپنهانگ روی صحنه رفت. این اثر بارها و بارها روی صحنه رفته و چند اقتباس از آن در سینمای جهان انجام شد که از جمله آن میتوان به فیلم «سارا» اثر داریوش مهرجویی اشاره کرد. سارا در این فلیم همانند نمایشنامه آن برای درمان همسرش پولی را از کسی قرض میکند که متهم به جعل سند است. زمانی که همسر سارا پی به این ماجرا میبرد او را لایق زندگی خود و فرزندانش نمیداند و در نهایت سارا همچون نورا خانه را ترک میکند.
نشر بیدگل نمایشنامه «عروسک خانه» اثر هنریک ایبسن با ترجمه بهزاد قادری را در 1000 نسخه، 144 صفحه و 21000 تومان منتشر کرده است.
.
نظر شما