در رونمایی از ترجمه فرانسوی «گراف گربه» مطرح شد؛
تقیزاده: من خیالپردازم و «گراف گربه» روایت زندگی خودم است
نویسنده رمان «گراف گربه» با اشاره به اینکه این رمان روایتی از زندگی خودش است، گفت: من از کودکی فردی منزوی و خیالپرداز بودم و در «گراف گربه» هم شخصیت خودم با نام خودم وجود دارد و تمام اتفاقاتی که درباره خودم نوشته شده، واقعیت دارد.
در این مراسم در خصوص مسائلی همچون لزوم پشتیبانی از ترجمه کتابهای فارسی و معدود بودن این کتابهای ترجمه شده و ویژگی داستانهای تخیلی، بحث و بررسی صورت گرفت.
میترا فرزاد، مترجم کتاب «گراف گربه» گفت: اگر کتابهای فارسی که ترجمه میشوند، بتوانند پشتیبان پیدا کنند، از حالت رکودی درمیآیند. ترجمه این کتاب کار سختی بود و باعث شد اطلاعات زیادی در موارد مختلف به دست بیاورم.
وی در خصوص ویژگیهای کتاب، افزود: در این کتاب از ژانرها و گروههای مختلف استفاده شده است و من نه در ایران و نه حتی در اروپا افرادی را نمیشناسم که اینگونه پوشش چندگانه به اثر خود دهند. گراف گریه به دلیل اینکه کتاب خاصی است، میتواند موفقیتهای بسیار زیادی را کسب کند.
تخیل، ریشه همه واقعیتها
هادی تقیزاده، نویسنده این کتاب هم در پاسخ به این سوال که آیا در هنگام نوشتن کتاب به فرامرزی شدن آن نیز فکر میکرده است، گفت: زمانی که کتاب را مینوشتم، هیچگاه به ترجمه و فرامرزی شدن آن فکر نمیکردم. مرزهای جغرافیایی وجود دارند و تحت تأثیر زبان قرار دارند و تنها در یک موقعیت است که این مرزها از بین میروند و آن، خیال، است.
وی ادامه داد: زمانی که خیال پردازی میکنیم بسیاری از مرزها و قوانین از بین میروند و این موضوع در ادبیات ما سابقه ای طولانی دارد. این داستانها محصول آگاهی فردی است که تخیل میکند اما به واقعیت وابسته است و به وجود میآید که واقعیت را دگرگون کند. هر اتفاقی که در جامعه واقعی ما رخ میدهد، از تخیل سرچشمه میگیرد و آن چیزی که ما فکر میکنیم بالاخره روزی به سمت ما حرکت میکند و به واقعیت میپیوندد.
«گراف گربه» روایت زندگی خودم است
تقی زاده با اشاره به اینکه رمان روایتی از زندگی خودش است، یادآور شد: من از کودکی فردی منزوی و خیال پرداز بودم و در داستان نیز شخصیت خودم با نام خودم وجود دارد و در گراف گربه تمام اتفاقات و چیزهایی که درباره خودم نوشته شده، واقعیت دارد.
وی در خصوص این موضوع که داستانهای تخیلی در مکانهایی به وقوع میپیوندد که در حقیقت وجود ندارد و نامیدن آن تحت عنوان دیگر مکانها، افزود: دروازه تخیل، دروازه انسان شدن است. من در هنگام نگارش این کتاب تنها کاری که انجام دادم این بود که سعی کردم جسارت داشته باشم و از طرفی نیز نگران تعداد مخاطب نیز نبودم.
این نویسنده تاکید کرد: در واقع تصوری برای فروش و ترجمه کتاب نداشتم اما در ترجمه فرانسه کتاب سهم خانم فرزاد، مترجم کتاب، کمتر از خود نمیدانم و به تعبیری این کتاب داستان من است که خانم فرزاد آن را روایت کرده است. در واقع نسخه فرانسوی کتاب داستانی است که من میخواستم تعریف کنم.
تقی زاده با اشاره به تجربههایی که در فرآیند ترجمه کتاب به دست آورده است، گفت: من در فرآیند ترجمه این کتاب سهیم شدن با مترجم را حس کردم که برایم تجربه بسیار جالبی بود. نکته دیگر تفاوتهای فرهنگی بود که در فرآیند ترجمه احساس کردم.
نظر شما