جمعه ۵ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۸:۰۰
بنی‌کاظمی: من به جوانب کمتر شناخته شده کاشان پرداخته‌ام

علی بنی‌کاظمی نویسنده کتاب «ماتیکان کاشان» می‌گوید: «خانواده ما در یکی از خانه‌های قدیمی و ارزشمند کاشان که اکنون با نام خانه بنی‌کاظمی به ثبت ملی رسیده است زندگی می‌کرد. اولین علاقه و انگیزه من برای پرداختن به مباحث مربوط به تاریخ کاشان برآمده از کنجکاوی‌ام برای شناختن اصل و ریشه این بنا و دیگر بناهای تاریخی شهر کاشان بود. حالا حدود سی سال می‌شود که به پژوهش و تحقیق در این زمینه مشغول هستم و از حدود پانزده سال پیش هم مقالاتی را درباره تاریخ کاشان در نشریات مختلف منتشر کرده‌ام.»

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- احمد ابوالفتحی: نوشتن تاریخ‌های محلی از سنت‌های رایج در ساختار فرهنگی ایران بوده است. همان‌گونه که علی بنی‌کاظمی نویسنده کتاب «ماتیکان کاشان» در همین گفت‌وگو بیان کرده است، سابقه نوشتن آثاری که به تاریخ شهرهای مختلف ایران می‌پردازند به قرن‌ها پیش از این بازمی‌گردد. تداوم این سنت در سال‌های اخیر به شکل‌گیری بنیادهای پژوهشی با تمرکز بر تحقیق در جوانب تاریخی، جغرافیایی و اجتماعی شهرهای مختلف ایران انجامیده است.

در کنار این بنیادها پژوهشگران مستقلی نیز عمر خود را به پای شناخت شهرهای محل تولد و زیست‌شان گذاشته‌اند. کتاب «ماتیکان کاشان» که نشر مرنجاب آن را در سال 1395 منتشر کرده است و در بیست‌وچهارمین دوره دوسالانه کتاب اصفهان به عنوان اثر برگزیده در بخش تاریخ انتخاب شد از جمله این تلاش‌هاست. برای آشنایی با کتاب «ماتیکان کاشان» و سابقه کاشان‌پژوهی با علی بنی‌کاظمی نویسنده این کتاب گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

کمی درباره خودتان و سابقه پژوهشی خود توضیح دهید.
بنده متولد 1334 هستم و شغل اصلی‌ام ارتباطی با حوزه پژوهش نداشته است ولی با توجه به علائق شخصی به تاریخ کاشان و دیگر مسائل تاریخی همزمان با مشاغل اداری به کارهای پژوهشی هم پرداخته‌ام.

این علاقه از کی در شما شکل گرفت؟
خانواده ما در یکی از خانه‌های قدیمی و ارزشمند کاشان که اکنون با نام خانه بنی‌کاظمی به ثبت ملی رسیده است زندگی می‌کرد. اولین علاقه و انگیزه من برای پرداختن به مباحث مربوط به تاریخ کاشان برآمده از کنجکاوی‌ام برای شناختن اصل و ریشه این بنا و دیگر بناهای تاریخی شهر کاشان بود. حالا حدود سی سال می‌شود که به پژوهش و تحقیق در این زمینه مشغول هستم و از حدود پانزده سال پیش هم مقالاتی را درباره تاریخ کاشان در نشریات مختلف منتشر کرده‌ام.

کتاب ماتیکان کاشان گردآوری همان مقالات است؟
البته نه همه مقالات. من مقالات دیگری هم داشته‌ام که در این کتاب منتشر نشده ولی مقالاتی که در این کتاب گردآمده پیش از این در نشریات محلی کاشان منتشر شده و من برای این کتاب آنها را اصلاح و بازبینی کرده‌ام.

کتاب شما علاوه بر تکیه بر تحقیقات میدانی، مبتنی بر تحقیقات کتابخانه‌ای هم هست. به عنوان کسی که درباره تاریخ کاشان تحقیق می‌کنید برای ما کمی از سابقه کاشان پژوهی بگویید.
اولین سابقه‌ها از پرداختن به تاریخ کاشان را می‌شود در کتاب تاریخ قم یافت. این کتاب را حسن بن محمد قمی در حدود سال 378 هجری به زبان عربی نوشته است و ترجمه فارسی آن در قرن نهم هجری به وسیله حسن بن علی قمی ارائه شده است. در آن زمان قم شهر بسیار مهمی بوده و از کاشان تا همدان زیرمجموعه آن محسوب می‌شده‌اند. به همین خاطر برای پرداختن به تاریخ کاشان این کتاب از منابع بسیار خوب است. در این کتاب درباره تاریخ کاشان و به عنوان نمونه وضعیت زرتشتی‌ها در این شهر اطلاعات خوبی آمده که من در یکی از مقالات کتاب که به آن پرداخته‌ام.

این کتاب تصحیح و منتشر شده؟
بله. این کتاب در سال 1313 به تصحیح سید جلال تهرانی منتشر شده و بعد از آن هم در سال 1385 محمدرضا انصاری قمی تصحیح و تحشیه دیگری از آن ارائه داده است.


علی بنی‌کاظمی

غیر از کتاب «تاریخ قم»، درباره تاریخ کاشان چه کتاب‌های دیگری نوشته شده است؟
یکی دیگر از کتاب‌های پراهمیت در این زمینه کتابی است به نام مرآة القاسان یا آینه کاشان است که به قلم عبدالرحیم کلانتر ضرابی در دوران ناصرالدین شاه نوشته شده است. این کتاب را اللهیار صالح در کتابخانه‌ مجلس پیدا کرد و ایرج افشار وظیفه تصحیح و انتشار آن را برعهده گرفت و با نام تاریخ کاشان منتشر شد. مرحوم ایرج افشار درباره روند انتشار این کتاب و نقش اللهیار صالح در این زمینه خاطره‌ای دارد که من آن را در کتاب ماتیکان کاشان، در بخشی که به اللهیار صالح اختصاص دارد نقل کرده‌ام. افشار گفته است صالح برای دیدن اوراقی که از کتاب تاریخ کاشان منتشر می‌شد پیاده از خانه‌اش به دیدن من می‌آمد و با شعف انتظار آمده شدن و انتشار کتاب را می‌کشید.
 
اللهیار صالح از شخصیت‌های شناخته شده ملی است ولی جنبه توجه او به شهر کاشان چندان مورد توجه قرار نگرفته بود. دیگر شخصیت‌هایی که در کتاب ماتیکان کاشان به آنها پرداخته‌اید هم کسانی نیستند که چندان مورد توجه بوده باشند.
بله. من تلاش کردم در ماتیکان کاشان به افراد کمتر شناخته شده و مباحث کمتر مورد توجه بپردازم. کاشان افراد شناخته شده و کسانی که مطالب فراوانی درباره‌شان نوشته شده کم ندارد. از کمال‌الملک تا سهراب سپهری و... برنامه من در کتابم این بود که به جوانب کمتر شناخته شده شهر کاشان بپردازم.

پیش از آنکه در کتاب خودتان متمرکز شویم درباره آثار حسن نراقی که در زمینه کاشان‌پژوهی اهمیت فراوانی دارند هم بپردازیم.
بله. حسن نراقی سه کتاب مهم در زمینه تاریخ کاشان منتشر کرده است و آثار دیگری هم دارد. آن سه کتاب عبارتند از: تاریخ اجتماعی کاشان، آثار تاریخی کاشان و نطنز و کاشان در جنبش مشروطه. آثار نراقی در مقوله کاشان‌پژوهی اهمیت فراوانی دارند. آثاری که بعد از کتاب‌های نراقی درباره تاریخ کاشان نوشته شدند بسیار تحت تاثیر او بودند و شاید بشود گفت این کتاب‌های تازه شاید تا حدود زیادی رونویسی از آثار او بودند. خاندان نراقی در کاشان از خانواده‌های بسیار پراهمیت هستند و شخصیت‌های شناخته شده‌ای از این خاندان در زمینه فرهنگ ایران فعالیت کرده‌اند.

احسان نراقی جامعه‌شناس مشهور هم از این خاندان است.
بله. احسان نراقی فرزند حسن نراقی بوده است.

کتاب شما چه ویژگی‌های متمایزی نسبت به دیگر آثاری که در زمینه تاریخ کاشان نوشته شده دارد؟
من ادعایی در زمینه نوشتن تاریخ کاشان ندارم. کاری که من کردم در واقع توجه به جنبه‌های مغفول مانده این تاریخ است، آثار تاریخی و رجالی که کمتر مورد توجه قرار گرفته بودند، مقوله‌هایی بود که من به آنها توجه نشان دادم. به عنوان نمونه سهراب سپهری شعری دارد به نام شاسوسا. شاسوسا نام یکی از بناهای کهن کاشان است که ناشناخته باقی مانده بود. من در جستاری تلاش کردم که این بنا را معرفی کنم. در منابع تاریخی مربوط به کاشان هیچ‌گونه اشاره‌ای به این بنا نشده بود و من تلاش کردم با تحقیقات خودم رنگ فراموشی را از این بنا بزدایم. باقی جستارهایی که در کتاب ماتیکان کاشان گردآوری شده‌اند هم با همین هدف نوشته شده‌اند.



یکی از مقوله‌های جالب توجه در تاریخ معاصر کاشان بحث مربوط به نایبیان کاشان و نایب حسین کاشی است. دلیل اینکه شما در کتاب خود چندان توجهی به نایبیان نکرده‌اید چیست؟
درباره نایبیان آثار قابل توجهی هست. کتاب‌هایی در این زمینه چه به طرفداری از نایبیان و چه در مقابله به آنها نوشته شده است. بخش عمده‌ای از کتاب حسن نراقی با نام «کاشان در جنبش مشروطه» به همین خاندان اختصاص یافته است. خاندان نراقی با خاندان نایبی ارتباط خوبی نداشته‌اند و در واقع نوعی برادرکشتگی بین آنها برقرار است. ماشاءالله خان فرزند نایب حسین کاشی یکی از بزرگان خاندان نراقی را به قتل رسانده بود و همین باعث شده بود که ارتباط این دو خاندان مخدوش شود. همین باعث شده که حسن نراقی در کتابی که ذکر شد و همین‌طور در کتاب «تاریخ اجتماعی کاشان» روایتی علیه خاندان نایبی ارائه دهد.

در مقابل هم فردی به نام محمدرضا خسروی که نزدیک به خاندان نایبیان بوده است کتابی نوشته است با نام «طغیان نایبیان» که این کتاب تصویری بسیار خلاف واقع از نایب حسین و فرزندانش ارائه می‌دهد و آنها را تا سطح قهرمان ملی بالا می‌برد. واقعیت این است که من اطلاعات زیادی درباره نایبیان دارم و این اطلاعات در حدی است که حتی می‌توانم کتابی درباره آنها بنویسم اما به گمانم میزان اهمیت این ماجرا در حدی نیست که به آن پرداخته شده. به همین دلیل در کتاب که هدفش بیشتر معرفی ناشناخته‌مانده‌های کاشان بود چندان به آنها نپرداختم.

یکی از اولین پرسش‌هایی که در مواجهه با کتاب شما به ذهن می‌آید برآمده از اسم آن است. چرا «ماتیکان»؟
ماتیکان به معنای گردآوری نوشته‌های مختلف است. در واقع معادلی برای مجموعه مقالات محسوب می‌شود. این اصطلاحی است که من امیدوارم جای مجموعه مقالات را بگیرد. آقای پرویز اذکایی که بر این کتاب مقدمه نوشته‌اند هم کتابی دارند با نام «ماتیکان عین‌القضات» که مجموعه مقالات ایشان درباره عین‌القضات همدانی است. علاوه بر ایشان کسان دیگری هم از اصطلاح ماتیکان به جای مجموعه مقالات استفاده کرده‌اند. ریشه این نام هم بازمی‌گردد به «ماتیکان هزاردادستان» که یکی از متون به جا مانده از ایران باستان و دوران ساسانی است.

بحثی که همواره درباره کتاب‌هایی که به محدوده جغرافیایی خاصی می‌پردازند مطرح می‌شود گستره مخاطب کتاب است. مخاطب هدف شما در هنگام نوشتن جستارهایی که در این کتاب گردآمده‌اند چه کسانی بوده‌اند. آیا این کتاب را برای مردم کاشان نوشته‌اید یا کتاب برای مخاطبانی که آشنایی چندانی با کاشان ندارند هم می‌تواند جذاب باشد؟
واقعیت این است که من هنگام نوشتن مطالب این کتاب چندان دغدغه این را نداشتم که چه کسانی می‌توانند مخاطب آن باشند. شاید بشود گفت این کتاب را برای دل خودم نوشتم. هدفم بیشتر پاسخ دادن به پرسش‌های خودم بود و در کنار آن، اینکه کاشانی‌ها و در مرحله بعد ایرانی‌ها را با این مقولات آشنا کنم. به هنگام انتشار آن هم انتظار نداشتم که چندان مورد توجه قرار بگیرد. کتاب را یک ناشر شهرستانی معرفی کرده است و اینکه در جایزه کتاب اصفهان برگزیده شد برای خودم هم بسیار عجیب و جالب توجه بود. باید از داورانی که کتاب را خواندند و آن را برگزیدند تشکر کنم.

وضع کاشان پژوهی در شرایط فعلی چگونه است؟ آیا عزمی در این زمینه در میان نهادهای متولی مشاهده می‌کنید؟
کارهایی شده. یک بنیاد هم به نام بنیاد کاشان شکل گرفته که گویا متولی این امر است. اما این تلاش‌ها پیگیرانه و عمیق نیست. دو جلد کتاب هم به نام دانش‌نامه کاشان منتشر شده است که کارهای بسیاری شکیلی هستند اما درباره کارآمد بودنشان می‌شود حرف زد. در مجموع به نظرم هنوز جای کار در این زمینه بسیار است.

آثار دیگری هم در این زمینه آماده انتشار دارید؟
من به پژوهش‌هایم ادامه می‌دهم و احتمال دارد که بعد از این هم در این زمینه کتاب‌هایی منتشر کنم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها