رمان «فرزندخوانده» اولین اثری است که از خوآن خوسه سائر نویسنده متولد آرژانتین و سوریتبار در ایران ترجمه و منتشر میشود.
این مترجم درباره نسلی که خوسهسائر به آن تعلق دارد، توضیح داد: آرژانتین نویسندهای مانند بورخس داشته و کمتر نویسندهای را میتوان هم اندازه بورخس -البته به جز کارپانتیه- یافت. به همین دلیل تراز کار نویسندگی در آرژانتین بسیار بالا میرود. سزار آیرا و خوسه سائر بعد از نسلی که به نام بوم مشهور است به وجود میآیند و از آن رئالیسم جادویی خاص آن دوره کمی دور میشوند. بوم یک اصطلاح آمریکایی به معنای شکوفایی است که به نسلی از نویسندگان پرمخاطب ادبیات آمریکای لاتین میگویند. در سالهای دهه 40 جریانی برای نوشتن کارهای نو توسط بورخس و کارپانتیه ایجاد میشود. بعد از این جریان هم نویسندگانی مانند کورتاسار، مارکز و یوسا، پوئنتس و ... ظهور میکنند که به نسل بوم مشهور میشوند.
وی افزود: خوسه سائر در دروان ادبیات پسااستعماری به نوشتن اشتغال داشته و در این کتاب هم از این تفکر استفاده کرده و نگاهی هم به روایت تاریخی موجود داشته است. با استفاده از همین روایتها توصیفات خود را شکل داده است اما در عین حال خواننده را به فکر و درنگ درباره واقعیت نیز وامیدارد.
جلیلی درباره ماجرای رمان «فرزندخوانده» عنوان کرد: داستان این رمان درباره پسر نوجوان یتیمی است که بنا بر خواست خود در بنادر اسپانیا کار میکند. این نوجوان سوار بر کشتی حمل ادویه است و عازم هند. قهرمان همراه این کشتی به آمریکای جنوبی میرود و مدتی در آنجا ماندگار میشود. داستان این رمان بریدن این نوجوان از دنیای کهنه اروپا و ورودش به دنیای جدید است. داستان در ضمن اینکه او به اروپا بازگشته، اتفاقات این سفر و شصت سال از زندگی این کاراکتر را روایت میکند.
وی درباره علت انتخاب این رمان برای ترجمه گفت: «فرزندخوانده» یکی از مهمترین رمانهای سائر و به عقیده بعضی منتقدان مهمترین رمان اوست که به زبانهای گوناگون ترجمه شده و او را به یکی از نویسندگان معاصر مهم و تأثیرگذار بدل کرده است. سائر رمانهای خوب زیاد دارد اما به دلایلی که ذکر شد بهتر دیدم که معرفی این نویسنده با رمان «فرزندخوانده» باشد.
مترجم «حلبی آباد» درباره سبک نگارش این رمان توضیح داد: این کتاب را که سبکی منحصربهفرد و کمنظیر دارد، به سبب شاعرانگی نثر و روایت، بینامتنیت تاریخی و پرداخت دقیق و نوآورانه فلسفیاش، شعری بلند، داستانی تاریخی، رمانی فلسفی و روایتی پستمدرن درباره ریشههای استعمار نامیدهاند و شاید حاصلجمع همه اینها بهترین توصیف این رمان باشد. فرزندخوانده از جنبه تحلیلی در دسته ادبیات پسااستعماری جای میگیرد. من این کتاب را از نسخه اسپانیایی انتشارات سِیشبارال، چاپ ۲۰۰۵، به فارسی ترجمه شده کردهام.
ونداد جلیلی در انتها از آثاری که در دست ترجمه و انتشار دارد خبر داد و گفت: رمانی به نام «شام» از سزار آیرا در نوبت انتشار دارم که قرار است از سوی نشر چشمه منتشر شود. کتابی از همین نویسنده به نام «گفتوگوها » هم قرار است از سوی نشر آگه منتشر شود.
همچنین کتابی به نام «قصههای کوتاه و خارق العاده» ترجمه کردهام که مجموعهای از داستانهای کوتاه به انتخاب و گردآوری بورخس و آدولفو بیویی کاساره است.
داستانهایی از نویسندگان مختلف و دورههای گوناگون تاریخ از نویسندگان قدیمی با ملیتهای مختلف اعم از عرب و ژاپنی و حتا متون فقهی گرفته تا نویسندگان امروزیتر مانند کافکا و هنری جیمز در این مجموعه وجود دارد. قصههای این مجموعه بسیار کوتاه است و هدف از جمعآوری آن ارائه انواع گوناگون روایتهای داستانی بوده است. کار ترجمه این کار هم دو تا سه سال به طول انجامید و قرار است در آینده از سوی انتشارات نیلوفر منتشر شود.
نظرات