ابراهیم یزدی میگوید: «پس از تماس تلفنی با مهندس بازرگان، گزارش آن به اطلاع امام خمینی رساندم. امام خمینی هم همانطور که انتظار میرفت گفتند هیچ کدام از این حرکتها مورد قبول نیست. اما چهارمی قابل بحث و تحت شرایطی قابل قبول است.
ربودن در آسمان
آنگونه که ژنرال هایزر در خاطرات روزانه خود میگوید، صبح روز ششم بهمن جلسه شورای فرماندهان ارتش ایران با حضور او برگزار شده است. موضوع این جلسه، برنامههای مربوط به ورود امام به ایران بود. صبح آن روز سالیوان سفیر آمریکا به هایزر خبر داده بود که برنامه مراجعه امام به وطن به روز یکشنبه هشتم بهمن منتقل شده است و همین فرصتی برای برنامهریزی مجدد به هایزر داده بود.
هایزر در خاطرات خود درباره آن روز مینویسد: «به نظر میرسید که ما احتمالات و شقوق مختلفی در پیش داشتیم. اول اینکه، به سر عقب افتادن سفر خمینی از راههای مسالمتآمیز چانه بزنیم. بعد اینکه بختیار به پاریس برود و آیتالله مذاکره کند و از هر مسئلهای حادتر و پردردسرتر اینکه، تا روز یکشنبه فرودگاه را ببندیم، حتی اگر این حرکت به درگیری با طرفداران خمینی منجر شود.»
وی ادامه میدهد: «قرار شد هر دو مکان، در جلسه آن شب به بختیار پیشنهاد شود. در عین حال میتوانستیم به خمینی اجازه دهیم وارد کشور شود و بعد از ورود او، با اوضاع برخورد کنیم. ارتش کنترل مهرآباد را در دست میگرفت، سپس خمینی را به میدان شهیاد میآورد و در آنجا تحویل طرفدارانش میداد، سپس به مراکز مهم دولتی عقب مینشست. اگر جمعیت در بقیه مسیر خمینی، به هم میریخت، دیگر به خودشان مربوط بود و در نظر ما فقط یک واقعه بود.»
هایزر در آن نشست سناریوی دیگری را هم مطرح میکند: «فرودگاه را باز میکنیم تا خمینی از پاریس پرواز کند. اما به محض پرواز هواپیمای حامل خمینی، فرودگاه را ببندیم و هواپیما را در میانه راه به جای دیگری منحرف کنیم. اما این کار خطر درگیری با مردم را در فرودگاه افزایش میدهد. زیرا مردم پس از پرواز خمینی از پاریس، از این پرواز آگاه میشوند و به سوی فرودگاه مهرآباد روان خواهند شد و از کنترل خارج میشوند.»
چنان که هایزر در کتاب خود، «ماموریت در ایران» که با ترجمه علیاکبر عبدالرشیدی به وسیله انتشارات اطلاعات منتشر شده است، گفته است، در آن جلسه برخی از فرماندهان ارتش هم پیشنهادهایی را ارائه دادند. از جمله ارتشبد حبیباللهی فرمانده نیروی دریایی پیشنهاد میکند که برای مدتی نامحدود فرودگاه بسته باشد تا امام خمینی نتواند به کشور وارد شود. اما بعد از بحثهای طولانی جمعبندی جلسه این میشود که این امر غیرممکن است. (ماموریت در ایران. ص: 213)
مذاکرات به روایت ابراهیم یزدی
آنچنان که ابراهیم یزدی در کتاب «آخرین تلاشها در آخرین روزها» (منتشر در نشر قلم در سال 1363) گفته است، در سال 1357، در چنین روزهایی: «ارتباط و مذاکره شورای انقلاب با بختیار و سران ارتش ادامه داشت و محور صحبتها آن بود که بختیار چگونه استعفا دهد تا دولت مورد وثوق امام و مردم قدرت را در دست بگیرد.»
به گفته ابراهیم یزدی: «در 6 بهمن 1357 آقای مهندس بازرگان طی تماس تلفنی مجددی از تهران نتیجه ملاقاتها و مذاکرات را گزارش نمود. به موجب این گزارش تلفنی مسئله بختیار به طور جدی در جلسه شورای انقلاب مورد بحث قرار گرفته و در مجموع پنج حرکت احتمالی را بررسی کردند. حرکت اول پیشنهادی این بود که بعد از ورود آقا به تهران، بختیار هم به فرودگاه بیاید، شرح حال و خدمات گذشته و فعلی خود را بدهد و اعلام کند که در اختیار آقاست.»
حرکت دوم پیشنهادی شورای انقلاب، به گفته یزدی چنین بود: «بعد از ورود آقا به تهران، بختیار هم به فرودگاه بیاید و همان حرفها را بزند و تقاضای ادامه کار کند و امام هم بگوید تا اطلاع ثانوی به کار خود ادامه دهید.»
حرکت سوم این بود که بختیار به پاریس برود و استعفا بدهد ولی امام استعفای او را نپذیرد. حرکت چهارم نیز رفتن بختیار به پاریس، پذیرش استعفای او از سوی امام و سپس به کار گماردن او به صورت موقت بود. آخرین حرکت پیشنهادی از سوی شورای انقلاب هم به گفته یزدی چنین بود: «چهار وزیر توسط شورای انقلاب منصوب شوند. از جمله وزارت کشور. بختیار هم نظارت شورای انقلاب بر دولت را بپذیرد.»
به گفته یزدی و به نقل از بازرگان، بختیار از این پنج روش، بر روی روش پنجم اصرار داشت، در صورتی که برخی از اعضای شورا به حرکت دوم و سوم و برخی دیگر به حرکات سوم و چهارم تمایل داشتند. یزدی درباره دلیل تمایل بختیار به حرکت پنجم مینویسد: «علت اصرار بختیار روی حرکت پنجم روشن بود. بختیار ضمن ادامه تماس با شورای انقلاب و مذاکره، تلاش میکرد تا زمان به دست آورد.»
ابراهیم یزدی در ادامه مینویسد: «پس از تماس تلفنی با مهندس بازرگان، گزارش آن به اطلاع امام خمینی رساندم. امام خمینی هم همانطور که انتظار میرفت گفتند هیچ کدام از این حرکتها مورد قبول نیست. اما چهارمی قابل بحث و تحت شرایطی قابل قبول است. فرمول چهارم دو بخش داشت: ابتدا بختیار به پاریس بیاید و استعفای خود را به امام بدهد، سپس امام خمینی مجدداً او را منصوب کند. واضح بود که قسمت دوم نه قابل قبول بود و نه به مصلحت امام خمینی این فرمول را قابل بحث و تحت شرایطی قابل قبول دانستند. قرار شد با بختیار صحبت شود و او به پاریس بیاید.»
یزدی در ادامه مینویسد: «مذاکراتی هم انجام گرفت که آقای بازرگان هم همراه بختیار به پاریس بیایند تا بعد از استعفای بختیار، بلافاصله آقا حکم نخستوزیری ایشان را بدهند، پس از آن بختیار یا نظیر سید جلال تهرانی در پاریس میماند یا با امام به تهران برمیگشت و یا ممکن بود در دولت آینده به او پستی داده شود. هر سه این فرضیات و احتمالات در قسمت دوم از فرمول چهارم راهحلهای احتمالی قرار داشت. آنچه قطعی بود اینکه آقای بختیار به پاریس بیاید و آنجا استعفا بدهد و آقای بازرگان احتمالاً از طرف امام مامور تشکیل دولت بشوند.»
یزدی همچنین گفته است: «برای عدهای که از این ماجرا آگاهی نداشتند ابهام وجود داشت و تصور میکردند که بختیار بدون استعفا به دیدار امام خمینی میرود اما این مسئله برای امام خمینی و اطرافیان در پاریس و اعضای شورای انقلاب در تهران روشن بود و حتی بختیار در تهران استعفای خود را نوشته بود و به دوستان ما داده بود.» (آخرین تلاشها در آخرین روزها. ص: 152-155)
برای بازگشت زود است
در روز ششم بهمن 1357، همچنین شاپور بختیار با رادیو فرانسه گفتوگو کرد و گفت: »برای بازگشت آیتالله خمینی به ایران هنوز خیلی زود است.»
بختیار بازگشت اما در روز یکشنبه هشتم بهمن را هم نابهنگام دانست و گفت: «ایشان باید به من فرصت بدهند تا برای ورودشان به کشور برنامهریزی امنیتی کنیم.»
او همچنین گفت: «ما برای فراهم آوردن امکانات بازگشت آیتالله خمینی به ایران در حال مذاکره با ایشان هستیم.»
بختیار همچنین در گفتوگویی دیگر در روز ششم بهمن، این بار با خبرگزاری فرانسه، تاکید کرد: «آشوبگرانی که در نظر دارند کشور را به خاک و خون بکشانند، باید دستگیر و مجازات شوند.»
او در این گفتوگو ضمن آنکه مسئولیت دولت در کشتار تظاهرکنندگان را نفی کرد گفت: «دولت خواستههای افکار عمومی مانند انحلال ساواک، مبارزه با فساد و آزادی زندانیان سیاسی و مطبوعات را عملی کرده است.»
نظر شما