با توجه به همه صحبتهای انجام شده پیرامون خانه نیما یوشیج هنوز اقدام محکمی برای تملک این خانه انجام نشده است و علاقهمندان به شعر و ادبیات باید صبر کنند تا ببینند که سرنوشت این خانه چه میشود.
با همه این تفاسیر، واقعا مقصر کیست و چه کسی باید برای حل این موضوع اقدام کند؟ پاسخ این سوال بسیار ساده است و تنها کافی است که شما سری به منطقه یک تهران بزنید و نگاهی به برجها و ساختمانهایی بیندازید که اگر در مقابل آن بایستید، گردنتان همراهی نمیکند تا انتهای آن را ببینید. در این لحظه تنها کافی است که از خودتان سوال کنید که پول تراکمی که شهرداری برای ساخت این برج داده در کجا خرج شده است. سوال مهم این است که در تاریخ فرهنگی یک قرن گذشته ما چند نفر مثل نیما داریم که باید برای حفظ خانه و آثار باقی مانده از او تلاش کنیم؟ متاسفانه همه چیز به اولویتهای ما برمیگردد و اگر حفظ خانه نیما در اولویت کاری مسئولان فرهنگی و شهری کشورمان بود این پروژه نباید تا به امروز طول میکشید.
اگر شما هم مالکان را مقصر میدانید، لطفا یک دقیقه صبر کنید! خودتان را جای مالکان این خانه بگذارید. طبق مدارک موجود شراگیم یوشیج (تنها فرزند نیما) خانه پدری خود را در سال ۱۳۴۵ به مبلغ نود هزار تومان به سرهنگ بازنشستهای به نام «شریفنیا» فروخته است. اگر کمی منطقی به این داستان نگاه کنیم؛ باید بگوییم که وقتی فرزند نیما یوشیج به دلیل مسائل مالی حاضر به فروش ملک پدری خود شده است از مالکان امروز آن چه انتظاری باید داشته باشیم؟ این افراد به چه دلیل باید حقشان را زیر قیمت بفروشند؟ واقعا اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که به مالکان حق نمیدهید، خودتان دست به کار شوید. همین امروز ملک شخصی خود را بفروشید و پول آن را برای خرید این ملک هدیه دهید. بدون شک خرید چنین مکانهایی و حفظ آن وظیفه نهادهای دولتی است و نباید توقع داشت که مالک از سهم چند میلیاردی خود بخاطر شعر، ادب و فرهنگ بگذرد. اگر این ملک در اولویت شهرداری و دولت باشد، همانطور که در بالا توضیح داده شد به آسانی و با پول تراکمی که شهرداری برای یک برج در این منطقه کسب میکند به راحتی قابل خریداری است. از طرفی، طبق آمار خانه کتاب در سال گذشته بیش از چهار هزار کتاب شعر چاپ شده است که با این حساب ما چیزی حدود 4000 شاعر فعال در کشور داریم که اگر در این میان شاعرانی را که سال گذشته کتاب منتشر نکردهاند؛ نیز در نظر بگیریم تعداد شاعران به بیش از 10 هزار نفر میرسد؛ در چنین شرایطی افرادی اگر قیمت خانه را 20 میلیارد در نظر بگیریم؛ هر شاعر با پرداخت 2 میلیون تومان (چیزی حدود 10 درصد قیمت پشت جلد کتابش) میتواند برای خرید این ملک مشارکت کند و دیگر نیازی به بخشش میلیاردی مالک یا دخالت دولت نیست. بنابراین با یک محاسبه ساده میتوان متوجه شد که انتظار بخشش میلیاردی از مالکان توقع نابجایی است و شهرداری و دولت یا جامعه اهل قلم باید به فکر چارهای برای خرید باشد تا زحمتهای سیمین دانشور برای ثبت این خانه به هدر نرود.
با توجه به همه این صحبتها روز 22 بهمن سال جاری، برزین ضرغامی، رئیس سازمان زیباسازی شهرداری تهران خبر از دستور خرید خانه نیما یوشیج داد و گفت: پیروز حناچی شهردار تهران دستور داده که هرچه سریعتر نسبت به خرید این ملک اقدام شود و در حال حاضر شهردار منطقه یک مأمور شده که اقدامات کارشناسی و مذاکره با مالکان را انجام دهد تا شهرداری آن را خریداری کند.
بر اساس صحبتهای ضرغامی مقرر شده است تا قبل از عید نوروز ۹۸ این خانه خریداری شود و مورد استفاده علاقهمندان به شعر و ادبیات و فرهنگ قرار گیرد. البته این نخستین باری نیست که چنین موضوعی از سوی مسئولان شهرداری مطرح میشود و دوستداران شعر و ادبیات برای مطمئن شدن از این اتفاق باید کمی صبر کنند تا خبر قطعی این موضوع مهم فرهنگی را از حناچی، شهردار تهران بشنوند.
در ادامه به شکل مختصری اشاره به موضوع خانه نیما و پیگیری رسانههای مختلف داریم:
19 بهمنماه 1397/ تملک در حال انجام است
بنابر اعلام روابط عمومی شهرداری منطقه یک، سید حمید موسوی شهردار این منطقه به همراه کاظمی، مدیرکل دفتر شهردار تهران و ضرغامی مدیر عامل سازمان زیباسازی شهرداری تهران ضمن بازدید از خانه معمارچی، خانه نیما یوشیج و خانه موزه سیمین و جلال گفت: با هدف فراهم کردن زمینههای لازم در آشنایی بیشتر شهروندان با تاریخ ادبیات ایران، حفظ خانه نیما یوشیج، پدر شعر نو، در دستور کار شهرداری قرار گرفت که طی مذاکرات انجام شده مراحل تملک این خانه در حال انجام است تا این مکان به عنوان یک پاتوق فرهنگی در اختیار شهروندان قرار گیرد.
15 بهمن ماه 1397 / خانه «نیما» خواهان پیدا کرد
بعد از مدتها صحبت، رایزنی و درخواست برای نجات خانه نیما یوشیج توسط دوستداران پدر شعر نو ایران و قِل دادن وظیفه خرید این خانه تاریخی بین شهرداری و میراث فرهنگی، بالاخره سازمان زیباسازی در نامهای به میراث فرهنگی استان تهران، اعلام کرد که قصد خرید این خانه تاریخی را دارد.
27 دیماه 1397/ تذکر نمایندگان به وزیر ارشاد!
علیرضا رحیمی، نماینده مردم تهران با اشاره به تذکر 46 نماینده به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پی وضعیت نامناسب و رو به تخریب خانه «نیما یوشیج» در تهران، گفت: وزیر فرهنگ باید علل تعلل در جلوگیری از تخریب خانه نیما یوشیج را توضیح دهد؛ ضمن آنکه باید با خریداری خانه این شاعر نامدار معاصر محلی را برای تجمع اهل ادب و دوستاران این شاعر فراهم کند.
نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه فرسودگی این خانه و به فراموشی سپردن آن هرگز قابل پذیرش نیست، ادامه داد: وزارت فرهنگ، سازمان میراث فرهنگی و شهرداری باید در این زمینه با یکدیگر همکاری داشته باشند؛ اما انتظارات از وزارت فرهنگ و میراث فرهنگی برای تسهیل شرایط و حفظ این خانه تاریخی بیشتر است.
پ.ن: حال سوال این است که باتوجه به بودجه محدود وزارت ارشاد این وزارتخانه چگونه میتواند در این پروژه سهمی داشته باشد و به چه دلیل این موضوع باید به وزیر تذکر داده شود. اگر قیمت حال حاضر این خانه را 20 میلیارد در نظر بگیریم میتوان گفت که بودجه خرید این خانه برابر با بودجه دو موسسه این وزارت خانه، یعنی موسسه خانه کتاب و بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان است!
25 دیماه/ بگذار خانه «نیما» زبالهدانی شود
فرشید مسجدی، داماد خانواده شریفنیا که از طرف خانواده برای فروش خانه وکیل شده است در گفتوگویی اظهار میکند: ما تخفیف هم میدهیم. ١٠درصد تخفیف میدهیم اما یک چهارم قیمت نمیفروشیم. بعد هم بایستند کنار به ریش ما بخندند که «زمین دزاشیب را که متری ٣٠، ٤٠میلیون تومان قیمت دارد، خریدهایم متری ١٠میلیون تومان.» اگر شده آنجا را زبالهدانی کنم و حیوانات وحشی هم آنجا زندگی کند، به این قیمت نمیفروشم. ما عنادی با فرهنگ این مملکت نداریم اما مالمان است، ٥ ورثه هستند و هر کدام حقی دارند. برای شهرداری منطقه یک ١٠میلیارد و ١٥میلیارد پولی نیست. با تراکم یک زمین ٣٠٠ متری کل این پول را در میآورد. یک جواز تجاری به یک زمین ٥٠٠ متری بدهد این پول جور میشود اما انگار فقط میخواهند خودشان چیزی از دست ندهند، بقیه هیچ. من وکیل همه مالکان هستم؛ همسرم و چهار برادر او. من برای فروش و تعیین تکلیف این خانه وکیل هستم اما به هر دری میزنیم به جایی نمیرسیم.
حامد سهرابی، وکیل مالکان خانه نیز میگوید: قیمت کاملا متعارف است. قیمت ملک را روز یکشنبه گرفتیم و رقمی پایینتر از حد ممکن پیشنهاد کردیم. باور کنید دلال، این خانه را ١٦میلیارد تومان میخرد. اما ما به شهرداری ١٥میلیارد تومان پیشنهاد کردیم. خدا شاهد است که تابستان در بازار تیر و مرداد ماه، یک املاکی به قیمت بالایی میخواست، اگر همان زمان با او به توافق رسیده بودیم، ١٦میلیارد فروش رفته بود. مالکان (خانواده شریفنیا)، پنج نفرند و اهل فرهنگ. دنبال پول بیشتر و فروش به هر کسی نیستند. اگر نهادهای مربوط بخواهند اقدام کنند، فروشندهاند.
او میگوید: این خانه «یک ملک آزاد» است. این خانه یک ملک کاملا معمولی و تابع قانون بازار است. مالک به هر قیمتی که بخواهد، میتواند بفروشد. ملک به حکم قطعی دادگاه از میراث خارج شده است. این حکم در سال ٩٤ صادر شد و دو سال طول کشید تا قطعی شود، ١٥ آبان سال ٩٦ قطعی شد و اکنون قابل برگشت نیست. از نظر قانونی به هیچ وجه نمیشود دیگر این ملک را ثبت ملی کرد. تصمیمی که دادگاه میگیرد، دیگر قابل ابطال نیست. پرونده اکنون در اجرای احکام است.
بعد برای اثبات حرفش به مادهای قانونی اشاره میکند: ماده ١١١ قانون دیوان میگوید هر تصمیمی که شعب بگیرند و قطعی شود، اگر طرف شکایت بخواهد خلاف دادگاه تصمیم مجددی بگیرد فیالفور باطل میشود. بیشتر از یک سال است که ما میراث را در مراجع قضائی شکست دادهایم. آنها اگر میتوانستند دوباره این خانه را ثبت کنند، تا به حال کرده بودند.
11 دیماه 97 / «پویش نجات خانه نیما» به درِ خانهاش میرود
انجمنهای دوستداران میراث فرهنگی (استانهای تهران و مازندران) و هنرمندان و دوستداران نیما ۱۳ دی و همزمان با پنجاه و نهمین سالگرد خاموشی «نیما یوشیج» جلو خانه نیما در تهران تجمع میکنند.
دوستداران نیما و فعالان فرهنگی، که نسبت به وضعیت خانه نیما، دلنگران هستند در این تجمع با روشن کردن شمع یاد او را گرامی میدارند.
6 دیماه 97/ مالک با شهرداری کنار نمیآید
پیش از این و در اوایل دیماه سال جاری، حسن خلیلآبادی، عضو شورای شهر تهران اعلام کرده بود که شهرداری تلاش میکند این خانه را با قیمت واقعی خریداری کند، اما مالک با شهرداری کنار نمیآید و قیمتی بیشتر از ارزش واقعی ملک را اعلام کرده است.
بر اساس صحبتهای خلیلآبادی سال گذشته که هنوز نوسانات ارزی رخ نداده بود، مالک ۱۲ میلیارد تومان برای این خانه قیمت گذاشته بود که، چون از نظر شهرداری ارزش ریالی ملک کمتر از این میزان بود و اعتبارات لازم برای این موضوع وجود نداشت، ملک خریداری نشد.
8 اردیبهشت و در افتتاح خانه سیمین و جلال
احمد مسجد جامعی در سخنان خود در مراسم افتتاح خانه سیمین و جلال با اشاره به اهمیت خانه نیما گفت: خوشحالم که این اتفاق بالاخره رخ داد اما از آقای حسینی مکارم میخواهم که هرچه سریعتر منزل نیما را هم بخرند؛ چراکه اگر نیما نبود جلال هم اینجا نمیآمد و نمیماند.
4 بهمنماه 96/ خانه «نیما یوشیج» واجد ارزش ثبت شناخته شد
با برگزاری جلسه امروز (چهارم بهمنماه) شورای ثبت آثار تاریخی در سازمان میراث فرهنگی اعلام شد بار دیگر خانه نیما یوشیج در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده، در حالی که با توجه به صحبتهای سیروسنیا، معاون میراث فرهنگی استان تهران، در حال حاضر قانون "۷۹" واسطه ماندن این خانه در فهرست آثار ملی شده است و باید دید مکاتبه میراث فرهنگی استان تهران با دیوان عدالت اداری مبنی بر هویت این خانه و پرونده ثبت ملی آن به کجا میرسد.
23 دیماه 96 / آغاز رایزنی شورای شهر با مالکان خانه نیما
رئیس کمیته میراث فرهنگی شورای شهر تهران از رایزنی شورای شهر تهران با مالکان خانه نیما یوشیج برای حفظ این خانه خبر داد.
خلیلآبادی، رئیس کمیته میراث فرهنگی شورای شهر تهران با اشاره به بازدید صبح امروزش از خانه نیما یوشیج که به تازگی با حکم دیوان عدالت اداری از لیست میراث خارج شده است، گفت: جلسهای با حضور نماینده مالکان و شهرداری منطقه داشتهایم و قرار شد راهکارهایی برای ماندن خانه نیما یوشیج اتخاذ شود. امیدواریم با توافقات انجام شده این خانه به عنوان یک محل فاخر تثبیت شود.
3 اسفند 95 / خانه نیما یوشیج «خانه شعر» شود
احمد مسجدجامعی با اشاره به مرمت خانه جلال و سیمین گفت: هیچ شاعری به اندازه نیما به گردن ادبیات شعر فارسی حق ندارد، به همین دلیل پیشنهاد میشود شهرداری منطقه یک از این خانه محافظت کند تا در صورت تملک، به خانه شعر بدل شود.
در آخر...
همانطور که مشاهده میکنید، از روزی که مالکان توانستند خانه نیما را از لیست آثار میراث فرهنگی خارج کنند تا به امروز اظهار نظرهای گوناگونی پیرامون این خانه مطرح شده است؛ اما اگر مسئولان فرهنگی شهرداری به نمونههای خارجی این خانه موزهها توجه داشته باشند؛ متوجه میشوند که خرید این خانه برای شهرداری هزینه محسوب نمیشود؛ چراکه به سرعت و با استفاده از راهکارهای اقتصادی منابع لازم برای خرید این خانه باز خواهد گذشت.
نظرات