علی غفرانی از زندهیاد حسین قرهچانلو میگوید
قرهچانلو در دو سال اخیر مشغول نقاشی مسیرهای شهرهای اسلامی بود
غفرانی میگوید: عمده تمرکز زندهیاد قرهچانلو بر حوزه جغرافیای تاریخی بود و از دو سال پیش کار جالبی را شروع کرده و مسیرها و محدودههای جغرافیایی کشورهای مختلف جهان اسلام را نقاشی میکرد.
آشنایی شما با مرحوم دکتر قرهچانلو چگونه رخ داد و اولین تصویری که از ایشان در خاطر دارید چیست؟
من ایشان را از سال 1372 که به عنوان دانشجوی کارشناسی ارشد شاگرد ایشان شدم میشناختم. انسانی بود بسیار لطیف و مهربان و صمیمی. وی در ابتدای ترم با دانشجویان خیلی جدی صحبت میکرد و میگفت فکر نکنید من به راحتی به شما نمره میدهم. آنقدر شما را میبرم و میآورم تا موهایتان مثل دندانهایتان سفید شود تا بعد اجازه فارغالتحصیلی به شما بدهم. این تکیه کلامش بود. اما در جدیتش چنان لطافت و صمیمیتی بود که ما همه میفهمیدیم دلیل گفتن این حرفها واداشتن دانشجو به مطالعه بیشتر و کوشا کردن علم آموزان است. من هیچ کس را ندیدم که از دست مرحوم قرهچانلو رنجیده باشد یا حرف سبکی از ایشان شنیده باشد.
از لطافت ایشان گفتید. کمی در این زمینه بیشتر توضیح میدهید؟
تصویری که تا قبل از ملاقات با ایشان از اهل فضل داشتم تصویری توام با غرور بود. من هرگز تصور نمیکردم فردی در جایگاه علمی ایشان تا آن حد متواضع باشد. ولی این تواضع در وی وجود داشت. من از وقتی ایشان را شناختم سلامت جسمیشان دچار مشکل بود ولی امکان نداشت کسی وارد دفتر کارشان شود و ایشان جلوی پای آن فرد از جایش بلند نشود. این تواضع را فقط در مقابل کسانی که با آنها آشنا بود نداشت. حتی اگر دانشجویی از رشتهای دیگر که کاری با ایشان داشت به اتاقش میآمد ایشان با احترام فراوان آن فرد را بزرگ میداشت و با مهربانی و حوصله به سوالشان جواب میداد. در بیستوهفت سالی که من ایشان را میشناختم هیچ وقت ندیدم پشت سر کسی بدگویی کند. حتی از اظهارنظر درباره دیگران هم پرهیز داشت. من بارها این را گفتهام که ایشان از منظر اخلاقی لطافت یک کودک زیر ده سال را داشت.
آقای دکتر قرهچانلو به ویژه در سالهای آخر عمر کمی عزلتگزین شده بودند. دلیل این عزلتگزینی چه بود؟
علت عزلت ایشان بیشتر به بیماری وی برمیگشت. من به یاد دارم که ایشان وقتی سالمتر بودند مسافرتهای مختلفی میکردند و از طبیعتگردی و سفر به مناطق تاریخی لذت فراوان میبردند. ایشان بسیار اهل گشت و گذار بود و خاطرات سفرهایش را برای ما همیشه تعریف میکرد. ولی بیماری قند که بعد از بازگشت ایشان از یک فرصت مطالعاتی در کشور فرانسه گریبانگیرشان شد و بعدها بیماریهای دیگر ایشان را به عزلت کشانده بود.
عزلتگزینی ایشان با تلاش علمی هم همراه بود؟
ایشان نوعی حس بینیازی و مناعتطبع داشت که با تلاش برای کار کردن بیشتر در حوزه مطالعات تاریخی همراه شده بود. به کار بهای زیادی میداد. در دو سال اخیر توجه بیش از حد وی به کار پژوهشی و نگارش و مطالعه سبب شده بود که ایشان حتی روزها رنگ آفتاب را نبیند. سال گذشته برای من تعریف میکرد که دکتر به ایشان گفته است به این دلیل که مدتها از خانه بیرون نیامده بودهاید ویتامینهای بدنتان دچار کمبود شده است و برای ایشان نسخهای از داروهای ویتامینی تجویز کرده بودند که نزدیک به ششصد هزار تومان قیمتش میشده است.
ایشان با توجه به بیماریای که همیشه با آن دست به گریبان بود عجله فراوانی برای به ثمر رساندن پژوهشهایش داشت و یکی از دلایل عمده عزلتگزینی ایشان همین بود. توصیهشان به من هم این بود که تا فرصت از دست نرفته است کار کنم و مقاله و کتاب و پژوهش فراوان تولید کنم. یکی دیگر از دلایل عزلتش هم این بود که هم سن و سالهایش تقریباً از دنیا رفته بودند و دیگر دوست همدم چندانی نداشت که با آنها رفت و آمد کند. اینکه تصور شود عزلت ایشان از سر مردمگریزی و دوری از اجتماع بوده درست نیست.
من به طور معمول هر ماه یک بار با ایشان تلفنی صحبت میکردم و همیشه در آخر مکالمه ایشان میگفت یادت نرود که باز هم زنگ بزنی. به عبارت دیگر ایشان خودشان متقاضی معاشرت بودند ولی به دلایل مختلفی که برخیشان را برشمردم در این اواخر میزان معاشرتشان کم شده بود.
شما دستاوردهای علمی مرحوم قرهچانلو را در چه حوزههایی شاخص میدانید؟
ایشان در سه حوزه مربوط به تاریخ تمدن اسلامی پژوهش میکردند. مهمترین حوزه مورد توجه ایشان جغرافیای تاریخی بود. حوزه دوم علاقه ایشان تاریخ اسلام در شمال آفریقا و به ویژه مغرب و آندلس بود که در این زمینه تدریس و پژوهش فراوانی داشت. حوزه دیگر تدریسشان هم تاریخ علم بود ولی در این حوزه کار پژوهشیای که به صورت کتاب و مقاله از ایشان منتشر شده باشد ندیدهام.
علی غفرانی
به گمان شما شاخصترین اثری که از ایشان باقی مانده کدام اثرشان است؟
کتاب دو جلدیای که ایشان با نام جغرافیای تاریخی کشورهای اسلامی تالیف کردند و نشر سمت آن را منتشر کرده است از جمله کتابهای جالب توجه ایشان است. عمده تمرکز ایشان بر حوزه جغرافیای تاریخی بود و عمده کتابهایی که ترجمه کردند هم در این حوزه بود. حتی ایشان از دو سال پیش کار جالبی را شروع کرده بود که نمیدانم در نهایت به کجا رسید. وی مسیرها و محدودههای جغرافیایی کشورهای مختلف جهان اسلام را نقاشی میکرد و میگفت من میخواهم این مسیرها را نقاشی کنم تا وقتی علاقهمندان در کتابها با کشوری یا شهری مواجه میشوند بدانند آن شهر یا کشور کجا بوده است. در مجموع میتوان گفت بیشتر آثار ایشان در حوزه جغرافیای تاریخی بوده است.
ترجمههای شاخص ایشان در این زمینه کدام آثار هستند؟
ترجمه آثاری مانند اعلاق النفیسه، کتاب الخراج و صنعت الکتابه اثر قدامه ابن جعفر، اخبار الصین و الهند تالیف ابوزید سیرافی، المسالک و الممالک اثر ابن خردادبه و چند ترجمه دیگر از آثار عمده ایشان در این حوزه هستند.
از کارهای اخیری که انجام میدادند اطلاع خاصی دارید؟
عرض کردم کاری که در دو سال اخیر به دست گرفته بودند نقاشی مسیرها و حدود شهرها و کشورهای اسلامی بود و غیر از این اطلاع چندانی ندارم. ایشان تقریباً در سال 97 دیگر به دلیل شدت یافتن بیماری امکان چندانی برای فعالیت نداشت. خانهنشین شده بود و با ویلچر جابهجا میشد. از مهمترین تاسفهای من این است که در آخرین سال عمر ایشان فرصتی برای دیدار حضوری با ایشان دست نداد. تلاش داشتم که به دیدنشان بروم ولی هر بار کاری پیش آمد و نشد برای ملاقات با ایشان به تهران بیایم و در نهایت هم فرصت از دست رفت.
در پایان گفتوگو اگر خاطره خاصی از مرحوم دکتر قرهچانلو دارید ممنون میشوم که برای ما بیان کنید.
خاطره که بسیار است. ایشان با لطافت تمام از خاطرات جوانیشان برای ما تعریف میکردند و از ازدواجشان و سفرهایشان میگفتند. یک بار هم در همین اواخر در اتاقشان نشسته بودیم که یکی از مربیان یا اعضای هیئت علمی یکی از دانشگاهها که جوانسال هم هست و من نمیخواهم نامی از او به میان بیاورم به اتاق ایشان آمد و گفت آقای دکتر شما برای اعضای هیئت علمی بورسی ندارید که بتوانند بدون کنکور دانشجوی دکترا بشوند. آقای دکتر قرهچانلو گفتند خیر. ما در گروه مصوب کردهایم که بدون کنکور کسی را به عنوان دانشجوی دکترا نگیریم. این جوان با بیادبی تمام به دکتر گفت شما در گروه بیجا کردهاید که این تصمیم را گرفتهاید. مرحوم قرهچانلو بدون آنکه متغیر شود با همان لحن آرامی که داشت گفت برو آقا جان. بیجا یا با جا این تصمیم گروه است. برو درست را بخوان. حتی در برابر این بیادبی و درشتی هم ملاطفت و مهربانی ایشان سر جایش باقی ماند. یادش به خیر که مرد بزرگی بود.
درگذشت ایشان را به شما تسلیت عرض میکنم.
بسیار ممنون. من هم به جامعه دانشگاهی این فقدان را تسلیت عرض میکنم.
نظر شما