ویژگی منحصر به فرد دهخدا این است که فرمهای مختلف را تجربه میکند
فرشید ساداتشریفی به عنوان برگزارکننده نشست، ضمن ارائه توضیحاتی درباره «موسسه علمی و آموزشی سماک» گفت: دهخدا سهگانههای متعددی در زندگیاش دارد و ما با یک شخصیت جامع و پیچیده روبهرو هستیم. خود او از سه پرورنده در زندگیاش یاد میکند؛ دو معلمش و مادرش. روزنامه صوراسرافیل سه موسس دارد و یکی از آن سه تن دهخداست. همچنین دهخدا سه نوع کار تحقیقی دارد، که شامل ترجمه، لغتنامه و تصحیح است. در کنار اینها دهخدا سه مزیت دارد، یکی دانستن زبانهای فرنگی است، یکی تسلط به علوم قدیم و سنتی و دیگری ترکیب کردن این علوم قدیم به مدد زباندانی با نگاههای جدید است. در سه روزنامه «صور اسرافیل»، «روحالقدس» و «سروش» قلم زده، سردبیر بوده و کمک کرده که این روزنامهها شکل بگیرند.
او ادامه داد: سهگانه دیگری که در زندگی دهخداست، این است که سه آموزه مهم را به ما میدهد؛ یکی اینکه دهخدا مشغول آموختن مدام است، دومین ویژگی که دارد نظم مثالزدنی او است که در طول کار لغتنامه شاید یک یا دو روز کارش را تعطیل کرده است و سومین ویژگی دهخدا تبدیل غم بزرگ به کار بزرگ است. دهخدا چندین غم بزرگ را تجربه میکند که مهمترین آنها سرخوردگی از کار سیاسی- اجتماعی، از حضورهایش در نهادهای آموزشی که ریاستشان را داشته و از طنزپردازی است که این غم بزرگ را به دو کار بزرگ خودش یعنی لغتنامه و امثالالحکم تبدیل میکند.
بهروز محمودی بختیاری، استاد زبانشناسی دانشگاه تهران، به عنوان اولین سخنران این پادکست در شروع صحبتهای خود گفت: اگر ما در کشور شایستهسالاری به سر میبردیم، شاید الان یکی از بزرگترین میادین تهران به نام دهخدا بود. متاسفانه در همین تهران حتی یک کوچه یا بنبست به نام دهخدا نیست، در حالی که قزوینیها، همشهریهای خردمند دهخدا، شان او را کموبیش و در حد وسعشان پاس داشتهاند.
دهخدا در تاریخ ما فقط با فردوسی قابل مقایسه است
وی با بیان اینکه دهخدا آدمی است بسیار ذووجهین و بسیار توانا، اضافه کرد: به اعتقاد من دهخدا در تاریخ ما فقط با فردوسی قابل مقایسه است. یعنی همانقدری که فردوسی در حفظ کیان فرهنگی و زبان ما نقش دارد، علامه دهخدا هم همانقدر نقش دارد و تقریبا به همان اندازه برای زبان فارسی زحمت کشیده است. در واقع اگر فردوسی نبود، ما نمیتوانستیم فارسی حرف بزنیم و اگر دهخدا نبود ما نمیتوانستیم فارسی بخوانیم.
محمودیبختیاری درباره ویژگیهای روششناختی آثار دهخدا اظهار کرد: الان اگر از لحاظ ویژگیهای زبانشناختی و پیچیدگیهای فرهنگی به آثار دهخدا نگاه کنیم، حتی میتوانیم مشکلات و ایرادهای روششناختی، هم به نگارش اثر عظیم دهخدا، یعنی لغتنامه و هم به امثالالحکم بگیریم، منتهی فراموش نمیکنیم که دهخدا یک پیشگام است. علیاشرف صادقی در مقاله محققانهای معایب لغتنامه دهخدا را برشمرده است، بنده هم به به حرف ایشان گردن میگذارم که لغتنامه دهخدا نه به قول فرنگیها دیکشنری است و نه به قول آنها، آنسیکلوپدی(نوعی دانشنامه عمومی) است؛ بلکه چیزی بین این دو تا است. در مجموع به لحاظ فنی متوجه میشویم که هم به نوشتن لغتنامه و هم به امثالالحکم میتوان ایرادهای رواششناختی گرفت. الان در پرتو آموزههای جدید زبانشناسی، بررسی اصطلاحات و ضربالمثلهای یک زبان، یک شاخه علمی شده و دهخدا یک گردآوری شگفتانگیز کرده است.
بهروز محمودیبختیاری
این سخنران نشست در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: ای کاش ما اجازه داشته باشیم، همان طور که انگلیسیها دیکشنری «ساموئل جانسون» را به روز میکنند ما هم بر اساس ملاحظات و روشهای زبانشناسی، امثالالحکم دهخدا را بهروز کنیم. در مورد لغتنامه هم شاید بشود مداخلی که توصیفی و دایرهالمعارفی است را از این کتاب خارج کرد. این همان چیزی است که اگر قرار باشد لغتنامه ویرایش علمی شود، باید انجام شود. معالوصف فراموش نمیکنیم که دهخدا شروع کننده بوده و صد البته هیچ کس همت شروع آن را نداشته است. اگر لغتنامه دهخدا را از مدخل آب که با آن شروع میشود، تا مدخل ییلاق که با ان تورق کنید، میبینید که حتی تورق آن کار یکی و دو نفر نیست و دریغ ک ما دیر به دنیا آمدیم و این شانس را نداشتیم که در حد مقدورات خودمان در محضر دهخدا شاگردی کنیم. حال که نتوانستیم با برخی معاصرین همدوره باشیم، لااقل ای کاش قدر برخی معاصرینمان مثل شفیعیکدکنی را بدانیم.
استاد زبانشناسی دانشگاه تهران در ادامه گفت: دهخدا وجوه مختلف علمی و ادبی دارد که به برخی از آنها کمتر پرداخته شده است، مثلا دهخدای شاعر و دهخدای مترجم کمتر مورد توجه قرار گرفته است. چرند و پرند دهخدا جزو نخستین طنزهایی است که به فارسی ساده عامیانه آخر دوره مشروطه است. دوران مشروطه، دوران شگفتانگیزی است؛ یعنی شاید بشود تاریخ سیصد سال اخیر ایران را به دوره پیشامشروطه و پسامشروطه تقسیم کرد؛ دورهای که در آن ژانرهای ادبی جدیدی مثل داستان کوتاه شکل میگیرند، نمایشنامه نوشته میشود و روزنامه چاپ میشود؛ سه اتفاق مهم فرهنگی که به باور بنده در دوره مشروطه رخ میدهد و روزنامههای مهمی مثل «اختر، «صور اسرافیل» و «قانون» که دهخدا در آنها طنز مینوشته، در واقع شروع یک دوران جدید از زبان و نثر فارسی است.
بسیاری از متون «چرند و پرند» ویژگی استندآپ کمدی دارد
وی ضمن اشاره به «چرند و پرند» دهخدا ادامه داد: دهخدا و یک همشهری قدیمیتر او دقیقا متنی را نوشتهاند که با استانداردهای امروز، نامش «استندآپ کمدی»، یعنی ایستاده با طنز میشود. بنده با یکی از دانشجویانم پژوهشی را انجام دادهایم که نشان میدهد «رساله دلگشا» بسیار مشحون از متونی است که طبق استانداردهای استندآپ کمدی، در آن قالب قرار میگیرد؛ جالب اینجاست که بسیاری از متونی که در «چرند و پرند» هم وجود دارد، باز هم ویژگی استندآپ کمدی دارد، بهویژه آنهایی که دهخدا با امضای «سگ حسن دله» کار کرده است. دهخدا اسامی شگفتی هم برای خودش انتخاب کرده است؛ مثلا چنین مرد بزرگی اسامی چون «خرمگس» و «سگ حسن دله» و «دخو» برای خودش برگزیده است.
دهخدا لغتنامه را با انگیزه سیاسی و وطنپرستی نوشته است
او در آغاز سخنرانی خود ضمن انتقاد از مقامات عالیرتبه فرهنگی و دانشگاههای ایران یادآور شد که این بزرگداشت میبایست در دانشگاههای ایران هر سال برگزار شود.
طاهری با خواندن این ابیات حافظ که« صدهزاران گل شکفت و بانک مرغی برنخاست/ عندلیبان را چه پیش آمد، هزاران را چه شد» و «ای مدعی برو که مرا با تو کار نیست احباب حاضرند به اعدا چه حاجت است» از بیتوجهی ارباب فرهنگ به زندهیاد علیاکبر دهخدا گلایه و از حضور مخاطبان خود سپاسگزاری کرد.
او در ادامه سخن گفت: تاکنون درباره دهخدا مقالات و کتابهای بسیاری نوشته شده است. و شاید یکی از این نوشتهها، مقاله دکتر زرینکوب در کتاب «با کاروان حله» و نوشته دکتر سهراب یزدانی باعنوان «سیاست در طنز چرند و پرند» است اما من امروز میخواهم درباره چند ویژگی دهخدا سخن بگویم. 1) انگیزه دهخدا از پرداختن به تدوین لغتنامه 2) توجه دهخدا به زبان فارسی و مواجهه آن با زبان عربی 3) مشی و طریق فکری دهخدا و راه مبارزهای که در جوانی به آن قدم گذاشت و تا پایان عمر هم دلبسته آن بود.
طاهری یادآور شد که یکی از نوشتههای بسیار مهم دهخدا یادداشتهای پراکنده او برای مقدمه لغتنامه دهخداست. با تأمل در این یادداشت میتوان به شخصیت، طرز فکر و زمینه روانشناسی دهخدا در پرداختن به مسائل فرهنگی را دریافت. دهخدا در این یادداشتهای پراکنده به صراحت یادآور شده که انگیزه سیاسی و وطنپرستی برای تالیف لغتنامه دهخدا داشته است. او معتقد است ملل مشرقزمین (و از جمله ایران) باید در برابر ممالک راقیه به بهترین نحو ممکن مسلح شوند. او مبارزه در راه پیشرفت ملل مشرقزمین را مهمترین عامل در پرداختن به مسائل فرهنگی میداند.
طاهری در بخش دیگری از سخنان خود به تلقی روشنفکران و عالمان از مسأله دانش پرداخت و گفت: در این تلقی دو دسته روشنفکر و دانشمند در ایران به عرصه ظهور آمدهاند: الف) گروهی که تمام غرق در تحقیقات و تصحیح متون بوده و هیچ توجهی به اجتماع و مشکلات مردم زمانه خود (مانند آزادی، عدالت، تضییع حقوق، فقر، ظلم و ...) نداشتهاند. نمونه تمام عیار این طایفه علامه محمد قزوینی است. قزوینی بیش از 30 سال در اروپا زیست. با دانشمندان بسیاری حشر و نشر داشت، اما از نوگرایی و تجدد بسیار بهندرت سخن گفت. او در پایان عمر آرزو میکرد ایکاش بتواند دوباره مغنی البیب و شرح رضی را بخواند. بهترین تفریح زندگانی خود را خواندن صرف و نحو عربی میدانست. عمر خود را هم صرف تصحیح جهانگشای جوینی و لباب الالباب کرد که کمتر استاد یا پژوهشگر ادبیاتی رغبت دارد این کتابها را بخواند. اما دهخدا هم به مسایل اجتماعی جامعه خود نظر داشت و هم آثاری خلق کرد که همواره برای محققان و دوستداران ضروری و جذاب بوده است.
طاهری در ادامه سخن خود گفت: این دو طبقه دانشمند و عالم همواره در عرصه فرهنگ ایران حضور داشتهاند، پیروان علامه محمد قزوینی و پیروان علیاکبر دهخدا. از میان دانشمندان معاصر کسی که نماد تمام عیار دانشمند و لغتنامه نویس پیرو راه دهخدا بوده دکتر محمدرضا باطنی است کسی که هم تحقیقات ادبی دارد، هم فرهنگنویس متبحری است و هم در مقام یک کنشگر اجتماعی در خصوص مسایل و مشکلات جامعه قلم میزند و اظهار نظر میکند.
طاهری همچنین گفت: دهخدا با مبارزات سیاسی قدم به عرصه اجتماع گذاشت و تا سالهای پایانی عمر هم به آرمانهای خود وفادار ماند وقتی قضیه نهضت ملی و دکتر مصدق پیش آمد به طرفداری از مصدق برخواست، او را نابغه شهر نامید و رنجها و آزارها دید. شاید همین تمایلات سیاسی دهخدا بود که کسی مانند قاسم غنی در یادداشتهای خود چندان اشارهای به دهخدا نمیکند . از این نظر دهخدا در نقطه مقابل سیدحسن تقیزاده است. تقیزاده هم مانند دهخدا در جوانی به صف مبارزان مشروطه پیوست اما او از ارکان سلطنت و ازنزدیکان محمدرضا پهلوی شد.
طاهری سخنرانی خود را با خواندن نوشتهای از دکتر عبدالحسین زرینکوب در ستایش دهخدا به پایان برد.
در ادامه بخشی از صدای ضبط شده دهخدا پخش شد. همچنین یاسر موحدفر، دبیرکل بنیاد فردوسی که حامی این پادکست بود، ضمن اشاره به نحوه فعالیت بنیاد فردوسی گفت: زندگی دهخدا یک زندگی بسیار جذاب برای ساختن یک فیلم سینمایی است. انسانی که این زندگی که برای او فراهم کردند، هر چقدر هم عالی باشد، کم است. دهخدا شخصیتی است، که شاید از منظر خیلی از افرادی که به فرهنگ، هنر، زبانشناسی و حتی سیاست به صورت تخصصی نگاه میکنند، اینطور به نظر برسد که دهخدا اگر هر کدام از این شاخهها را به تنهایی پیش میگرفت، خیلی بهتر بود تا اینکه از این شاخه به آن شاخه بپرد. این شرایط سخت است که بزرگ بودن افراد را نشان میدهد و برای دهخدا هم همین فشارهای سیاسی و ... که بر او بود، بزرگی او را نشان داد.
وی اضافه کرد: شاید یکی از القاب خوبی که میتوان به دهخدا داد، میتوان او را فردوسی معاصر نامید؛ یعنی کاری که لغتنامه دهخدا -که به نظر بنده دانشنامه زبانشناسی فارسی است- کرد، این است که توانسته زبان فارسی را در روزگار معاصر، ابتدا به ایرانیها و فارسیزبانان و بعد به دیگر زبانشناسان دنیا معرفی کند.
در پایان ساداتشریفی به جمعبندی مباحث مطرح شده در این پادکست پرداخت و جلسه با پرسش و پاسخ شرکتکنندگان و سخنرانان نشست به پایان رسید.
نظر شما