سه‌شنبه ۶ فروردین ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۰
سال 97 و بحران در اقتصاد نشر

فرید مرادی؛ کارشناس نشر، آسیب اوج‌گیری کم‌‌سابقه بهاء مواد اولیه تولید کتاب طی سال گذشته را برای سال آینده نیز ادامه‌دار ارزیابی و نابودی نشر کاغذی را نتیجه نهایی این وضعیت پیش‌بینی می‌کند.

 خبرگزاری کتاب ایران‌(ایبنا) فرید مرادی ـ کارشناس نشر، سالی که پشت سر گذاشتیم، برای تولید و نشر کتاب چگونه گذشت؟ اگر نشر را فعالیت اقتصادی ـ فرهنگی بدانیم باید گفت جدا از شرایط عمومی کشور نبود، نوعی فروپاشی اقتصادی در تمام حوزه‌های نشر پدید آمد.

در آغاز سال، چنین وضعیتی قابل پیش‌بینی بود؛ خروج آمریکا از برجام برای وضع تحریم‌های جدید چشم‌انداز پیش‌رو را تیره نشان می‌داد؛ ولی ناشران، سال را دلخوش به جابه‌جایی نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از «شهرآفتاب» به مصلی آغاز کردند.

سی‌و‌یکمین دوره این نمایشگاه نشان از کولی آواره‌ای دارد که اگرچه از جوانی گذر کرده و پا به میانسالی نهاده اما هنوز سکون نیافته و خانه‌به‌دوش است.

طبیعی است که مصلی هم فضای لازم برای عرضه توانایی‌های کامل نشر ایران را ندارد و این مساله سال به سال بیشتر خود را نشان می‌دهد، اما تجربه برگزاری دو سال نمایشگاه در شهر آفتاب ثابت کرد که نباید کتاب را از طبقه متوسط و میانه‌‌های شهر جدا کرد.

پس از نمایشگاه از خردادماه کم‌کم کاستی‌ها و دشواری‌ها آشکار شد. کاغذ کم شد، رشد قیمت آن به یکباره چند برابر شد.

 کاغذی که بند آن بین ۶۰ تا ۸۰ هزار تومان به فروش می‌رسید در  روزهای پایان سال به بیشتر از ۴۰۰ هزار تومان رسیده. قیمت زینک، مقوا صحافی و چاپ نیز از همین طریق افزایش یافته‌اند؛ این رشد غیرعادی قیمت مواد اولیه تاثیراتی بر نشر می گذارد:
 
1ـ افزایش قیمت سرمایه‌گذاری در تولید کتاب، دامنه ریسک آن‌را افزایش داده و ناشران کوچک را از گردونه تولید خارج می‌کند.

2ـ افزایش قیمت تک‌فروشی کتاب، میدان مصرف آن‌را کوچک‌تر کرده، و قدرت اقتصادی حوزه نشر را به‌شدت کم می‌کند.  

3ـ گرانی کتاب دسترسی طبقه متوسط را که مخاطب اصلی کتاب به حساب می‌آید و تحت فشار اقتصادی است، دشوار کرده و همین باعث افول کیفیت فرهنگ عمومی در جامعه می‌شود.

4ـ‌ گران شدن تولید، باعث کاهش کیفیت کتاب‌ها هم می‌شود، چون ناشران برای حفظ حاشیه سود خود از کیفیت کتاب (ساختار اثر، ویرایش، کتا‌ب‌پردازی، کاغذ مناسب، طراحی داخلی و جلد کتاب می‌کاهند.)

5ـ ناشران در پی نام‌های شناخته شده و کتاب‌های مشهور می‌روند و به این ترتیب بسیاری نویسندگان و مترجمان و مصححان جوان قادر به عرضه آثار خود نمی‌شوند.

6ـ  کاهش تیراژ کتاب به‌ سطح ۲۰۰ یا ۳۰۰ نسخه، خود نماد افول فرهنگی جامعه و باعث تاثیر منفی نسبت به فرهنگ ایرانی در جهان می‌شود.

7ـ تداوم این وضع موجب کاهش کارکنان دفاتر نشر و بیکاری عده‌ای از اهالی فرهنگ خواهد شد.

سال آتی نیز به احتمال زیاد با توجه به اینکه حداقل در حوزه فرهنگ هیچ طرح و یا پیشنهادی از سوی مسئولان، برای برون‌رفت از این وضع ارائه و یا تدبیر نشده شرایط بدتر خواهد شد،گران‌تر شدن مواد‌ اولیه تولید کتاب، نابودی نشر کاغذی را در پی خواهد داشت. اگرچه مدت‌هاست محدودیت نشر کاغذی در دنیا آشکار شده و ورود آثار مکتوب به حوزه‌های مجازی یا به گفته استاد فرید قاسمی «رسانه‌های شارژی» عرصه را به کتاب کاغذی تنگ کرده است.

در بهمن‌ماه امسال در بزرگداشت زنده یاد محمد رمضانی، استاد رسول جعفریان؛ رئیس کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران در گفتاری، زنگ خطر را برای نشر کتاب کاغذی به صدا درآورد. ایشان یادآور شدند که سالانه حدود ۹ میلیارد تومان برای نگهداری و به‌روز‌رسانی شبکه در کتابخانه مرکزی هزینه می‌شود در حالی‌که بودجه خرید کتاب سالانه در آن مرکز ۱۵۰ میلیون تومان است.

محدود شدن زندگی در کلانشهرها در آپارتمان‌هایی با متراژ کم، فضایی برای ایجاد کتابخانه‌های شخصی را نمی‌دهد. به نظر می‌رسد تغییر این وضعیت در جهان با تغییر فناوری در حال اتفاق است. اما در ایران بحران اقتصادی، نشر را به بن‌بست می‌کشاند.

اگرچه انسان به امید زنده است برای ما که عمر را در راه کتاب و نشر گذرانده‌ایم چاره‌ای جز امیدوار ماندن نداریم.
 
آرزو می‌کنم سال آینده همه مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم عزیز ایران حل شود. در سال 1397 طبق روال زمانه بسیاری بزرگان صاحب قلم و ناشرانی، روی در نقاب خاک کشیدند. بسیاری از آنان بی‌جانشین‌اند.

در فروردین‌ماه داریوش شایگان و غلامحسین صدری‌افشار از دست شدند. هوشنگ آزادی‌پور، حسین مهری و احمد احمدی؛ مدیر نشر سمت اردیبهشت‌ماه جهان خاکی را وانهادند محمد‌امین قانعی‌راد در خرداد‌ماه رفت حاج علی‌اصغر حاج سید‌جوادی در تیرماه چشم از جهان پوشید.

در مردادماه مجید مددی و در شهریور، دکتر احسان یارشاطر و محسن وزیری‌مقدم از میان ما رفتند. درمهرماه محمد دبیرسیاقی و محسن صبا و در آبان‌ماه ناصر ایرانی که در حسرت انتشار خاطراتش ماند و انور خامه‌ای از بازماندگان ۵۳ نفر که دیر زیست، از جهان خاکی به افلاک برشدند. در آذرماه ابوالفضل زروئی نصرآباد و یگانه طراحی و گرافیک احمد‌رضا دالوند دریغ‌‌مندانه رفتند.  

در بهمن‌ماه دکتر محسن ابوالقاسمی و پوران شریعت‌رضوی افلاکی شدند و دریغا که این قافله را سر بازماندن نیست. حق است در خاتمه از دوست ناشر ازدست رفته‌ام جواد یاسینیان نیز یاد‌کردی داشته باشم. مدیر نشر فردوس که از شاگردی کتابفروشی به ناشری رسید و در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ از فعال‌ترین ناشران حوزه عمومی بود. جواد خیلی زود وقتی از نظر مالی به مدینه فاضله‌اش دست یافت از سود نشر کناره گرفت و غربتی خود خواسته را برگزید، اما دور از دیار در کانادا چشم‌از جهان پوشید، یادش گرامی. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها