«دکتر افشین یداللهی از سال ۱۳۸۹ تا زمان از دست رفتنش، حداقل ماهی دو بار خانه ترانه را در فرهنگسرای ارسباران برگزار کرد! بدون هیچ چشمداشتی! ماهی دو بار سالن ارسباران را لبریز از جمعیت جوان و تشنهی ترانه کرد و حتی پلههای سالن را هم خالی نگذاشت!
اما پس از اسفند ۹۵ و آن تصادف لعنتی، مدیریت فرهنگسرا و همکارانش بیشتر از چند ماه جلساتمان را تحمل نکردند و همینکه آبها از آسیاب افتاد، همان سالن را هم از خانه ترانه گرفتند! که البته قابل پیشبینی بود... اما نکتهی تاسف بار ماجرا اینجاست که ما بعد از اولین دوره جایزه ترانه افشین یداللهی دو تندیسی که با هزینه گزاف از آرم جایزه و به یاد دکتر تهیه کرده بودیم، با هماهنگی مدیریت ارسباران به رسم امانت در اختیارشان قرار دادیم تا به یاد دکتر افشین یداللهی در طبقات فرهنگسرا جانمایی شوند، اما در نهایت تاثر و تاسف، چند هفته پیش که برای برگزاری دورهی دوم جایزه به تندیسها نیاز داشتیم، به فرهنگسرا مراجعه کردیم و تصاویر این پست آن چیزی است که به ما تحویل دادند! دو لاشه از آن چه به رسم امانت سپرده بودیم دستشان!
آیا سهم دکتر افشین یداللهی از مجموعهای که نزدیک به هفت سال در آن کار فرهنگی کرد، همینقدر بود؟ اگر برایش تندیس نمیسازید و بزرگداشت نمیگیرید و یا از میراثش که خانه ترانه است میترسید و حمایت نمیکنید، حداقل تندیسهایی که با بودجه شخصی ساخته شده و بر حسب اعتماد قرار بوده چند ماهی در اختیارتان باشد را اینگونه نیست و نابود نکنید!
کم پیش آمده از دوستان همصنف و همترانهام و مخاطبان محترم صفحهام بخواهم در همهگیر شدن ماجرایی همداستانم شوند و موضوع را همراه من به اشتراک بگذارند، اما این مرتبه لطفن آنقدر این پست و این ماجرا را دست به دست کنید تا بفهمند جماعت ما هم خط قرمزهایی دارد!»
در همین راستا پیگیر این موضوع شدیم که سعید صدراییان، مدیر فرهنگسرای ارسباران در پاسخ به دلایل رخ دادن این اتفاق به ایبنا گفت: باید در ابتدا این نکته را یادآور شوم که من حدود سه هفته است که به فرهنگسرای ارسباران رفتهام و از اتفاقاتی که در گذشته در این فرهنگسرا رخ داده است، اطلاع چندانی ندارم؛ اما از طریق ارتباط خوبی که با بچههای ترانه دارم، متوجه این اتفاق شدم.
وی ادامه داد: سهلانگاری در این موضوع کاملا مشخص است و من قول میدهم که با خاطیان به شدت برخورد شود. مضاف بر اینکه من مخالف رفتن جلسه «خانه ترانه» از فرهنگسرای ارسباران هستم و باید بررسی شود و «خانه ترانه» به ارسباران برگردد. مدل مدیریت من مدیریت پاتوقی است و ارسباران باید مجددا پاتوق هنرمندان شود.
سعید صدراییان با اشاره به آینده جلسه «خانه ترانه» نیز گفت: به نظرم من برنامههای مشابه هیچ منافاتی با هم ندارند. یعنی اگر یک باشگاه فیلم در این فرهنگسرا هست و باشگاه فیلم دیگری بیاید، مشکلی رخ نمیدهد؛ بنابراین اگر جلسه ترانهای در این فرهنگسرا فعالیت میکند، این جلسه مانعی برای جلسهای دیگر نیست؛ چراکه هر جلسه طیف مخاطبان خودش را دارد.
وی در پایان اظهار کرد: به هر حال این اتفاق رخ داده و من از همین تریبون از دوستداران زندهیاد افشین یداللهی و فرهنگ این مملکت عذرخواهی میکنم و این قول را میدهم که این تندیس بعد از تعطیلات سال جدید تعمیر شود و در یک جایگاه ثابت قرار گیرد. انَشالله این تندیس در نخستین جلسه خانه ترانه در سال 98 در فرهنگسرای ارسباران رونمایی خواهد شد.
خبرگزاری کتاب ایران این موضوع و اتفاقات رخ داده را در سال 98 پیگیری خواهد کرد.
نظر شما