سه‌شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۵:۲۳
رونق غزل در تاریخ سیال

سیما منصوری شاعر، در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری کتاب ایران قرار داده است، به ویژگی‌های جدیدترین دفتر شعر رضا شالبافان پرداخته است.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) در دستور گشتاری با دو وجه از ساختار دستوری روبه‌رو هستیم یک ترکیب‌بندی که میان کلمه‌ها اتفاق می‌افتد و به یاری آنها نهاد، گزاره و مشتقاتش مفهومی را صادر می­‌کنند این بخش از تئوری گشتاری، قائل به قانونمندی است که روساخت جمله را تشکیل می‌دهد. اما در ژرف‌­ساخت جمله می‌توان تأویل­‌های گوناگون از جمله را دریافت کرد، به تعبیری می‌شود گفت هر روساخت می‌تواند چند ژرف‌ساخت را تولید کند. هر دو مورد یادشده «روساخت و روساخت» در راستای محور همنشینی و محور جانشینی عمل می­‌کنند. «از نظر فردینان دو سوسور، زبان، نظامی بسته است که کلمات در آن به عنوان نشانه می‌­توانند در ترکیبات گوناگون دیگری جمع شوند و تشکیل جمله دهند. میزان ظرفیت کلمه در تکمیل جملات حاصل جمع توان آن در ترکیب یا در جایگزینی به جای کلمات دیگر است(داد:1378، 263).

محتوا و تغییرپذیری در یک جمله، بستگی مستقیم به محور جانشینی و محور همنشینی کلمات با یکدیگر دارد. یک شاعر قادر است در طول و عرض جمله‌­ای که می‌­سازد، حدی از شگفت­‌انگیزی و کشف را در شعر خود ایجاد و ابداع کند که در ذهن او به واسطه­ تقابل میان کلمات، آواها و حروف اتفاق افتاده است، هم در طول و هم در عرض جمله. هنگامی یک آوا، حرف یا کلمه در شعر می‌­تواند در کنار آوا حرف یا کلمه‌ای دیگر نمود پیدا کند که خود در سایش و فرسایش آواها، حروف و کلمات دیگر، کاراکتری غالب بوده و پیروز شده باشد.

در مجموعه شعر «تاریخ تغزل باستان» با شعرهایی روبه‌رو هستیم که حاصل کند و کاو در جمله و اجزای آن است. شاعر با تلفیق ادبیات و تاریخ و به یاری ابراز احساسات و عواطف انسانی توانسته است شعری را ارائه کند که تأویل­‌های گوناگونی را می­‌شود از هر شعر به دست آورد. شاعر از طریق جایگزینی­‌های زیرکانه تصویرهای بدیعی را می‌­سازد.
 در این راستا می‌توان به کشف­‌های شاعرانه و پایان‌­بندی­‌های غیر قابل پیش‌بینی پی ­برد. شاعر با استفاده از محور جانشینی و محور همنشینی واژگان شعرش را دارای خصوصیاتی می‌کند که به برخی از آنان اشاره می­‌شود؛ تأویل­‌پذیری، خلق تصاویر بدیع، ترکیبات متفاوت، استفاده­ در زمانی از وقایع و شخصیت‌های تاریخی، استفاده از واژگانی که نمود عاشقانه دارند ولی در کلیت شعر، شعری غیرعاشقانه می­‌سازد و بالعکس، زیرکی در به کارگیری واژگان اروتیک، جدال­‌های دوقطبی شاعر با خود، پایان­‌بندی­‌های غیرمنتظره و غیرمتعارف.

تصاویر بدیع
در صفحه ۸۳ وای بر شخصی که مسجد جامع را باد برد چشم انتظار زایش خورشید
صفحه ۸۳ هر کسی از این خیابان رد شود بی شک تویی
 صفحه ۸۵کوچه حق دارد کسی را نشناسد رفیق
صفحه 88 شهر رنگ اشک‌هایش را به خون من بدهکار است، اشک روان دادم درختان را به جای آلبالوها
صفحه ۸۸ با یک ورق کاغذ، زمین هم می‌تواند یخ کند وقتی
صفحه ۹۱ شب رفتن خورشید به زیر خاک است
صفحه ۴۳ بغض‌­هایی که به یاد چشم تو سینمای رکس آتش می‌زنند

ترکیبات متفاوت و متنوع
چهارراه بهمن‌ماه صفحه ۷۸، عصر ما عصر روزهای فرهادی است صفحه ۷۹،
فرخی تهران که آمد فکر می‌­کردیم زمین دست­‌های توست اما بعد وقتی دید نیست صفحه ۸۲، آسمان آنقدر وارونه است صفحه ۸۴
باد آبان‌ماه ما را خام این پاییز کرد صفحه ۸۴
غربت تبریز صفحه ۸۴، اندوه سرخ صفحه ۸۷، یخبندان قطبی صفحه ۸۸، باد پیچیده است بر رویایی گیسوها صفحه ۸۸، یونان پیش از عقد صفحه ۸۸، شب سرد روسری صفحه ۲۱، مرید حضرت پروانه صفحه ۲۲.

 سیال بودن زمان
بانوی خونریز قشقایی نژاد، راه شیرازت برایم دور نیست باز هم از دست­‌هایت خان زند پشت دروازه به حال خود گریست، لطفعلی خان با خیانت عاشق است می­‌رود یکراست سوی ارگ بم(صفحه ۳۹)
هفتصد سال است خون جاریست از زخم‌های مانده از تیمور لنگ (صفحه41)، آی بانو هزاران سال بعد (صفحه ۴۲)، سربدار و سبزوار و ارگ بم کلهم یک قسمت از بغض من‌اند(صفحه ۴۲)، من و خیا و خواجه رکن­الدین توی این کوچه گریه­‌ها کردیم (صفحه ۴۸)

استفاده در زمانی از وقایع و شخصیت‌های تاریخی
 در باب پنج عهد عتیق آمده است که موسی برای کشف نگاهت خروج کرد (صفحه76)
آی بانوی زلف در زنجیر روسری برندار می‌ترسم، یک نفر از خدایان المپ از میان شب اساطیرم سر برون آرد گریبان چاک، زلف آشفته عاشق­ات بشود(صفحه ۳۶)
سرچشم­ات با خدایان مصر درگیرم(صفحه ۳۶)
بیستون شاهد است با هر باد زلف تو داده است بر بادم(صفحه 90)
طاق بستان نگاری من و توست(صفحه ۹۰)
من هشت قرن گریه کردم مسعود سعد در حصار تنگ زندان(صفحه ۳۰)

استفاده از دایره واژگانی که نمود عاشقانه دارند و در کلیت شعر شعری عاشقانه می‌سازند و بلعکس
طبق فتوای جهاد شیخ­مان، عاشق چشمان شهلایت شدم چشم تو الیوم خیلی دلبر است چشمهایت ایٌ حالٍ لام میم(صفحه ۴۵)
این شهر، رنگ اشکهایت را بخون من بدهکار است اشک روان دادم درختان را به جای آلبالوها (صفحه ۸۸)
یا مرگ یا نسیم نباید فرار کرد، ماییم و کوچه کیِ جفت کلانتری، کز هر طرف نرفته به بن بست می‌رسیم یا مرگ یا نسیم الو...(صفحه ۲۱)

 جدال دو قطبی شاعر با خود
عاشق شدن خیلی خطرناک است اینجا، خیلی خطرناک است اینجا،خیلی کتک خوردم بجایت نبش ایدون، سودی ندارد گریه‌­هایم زیر باران (صفحه ۲۸)

یک متر در یک متر جای کوچکی نیست محدوده­ یک کشور پر کهکشان است(صفحه ۳۰)
فحش دادم به هر چه، حتی تو، فکر هم می‌کنم که با این کار انتقام نبودن­ات را من از زمین و زمانه می‌گیرم(صفحه ۳۵)

پایان­‌بندی­‌های غیرمنتظره و غیرمعمول
اهواز، بیست و چارِ بهمن عصر جمعه ساعت چهار امضا رضای شالبافان(صفحه ۳۴)
بعد حمد خدای عز و جل، من ولی مثل قبل دلگیرم، تازگی­‌ها دلم که می‌­گیرد تازگی­‌ها دلم که می­‌گیرد(صفحه ۳۷)
تازگی خط متروی قلهک، می‌رود یکراست تا خیال شما، توی آغوش تو جهان خوب است، توی آغوش جهان خوب است، توی آغوش جهان خوب است (صفحه49).

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها