مهمترین عنصر فرهنگ ایرانی که عمیقا با تصوف و خیال عارفانه پیوند خورده، شعر و شاعری است که ذوق و قریحه هر ایرانی به نحوی آمیخته بدان است. در کنار این موضوع میتوان از هنرهای ایرانی و حتی جریانهای فکری و فلسفی و آمیختگی آنها با سنتهای صوفیانه نیز یاد کرد. به همین دلیل برخلاف تصور کلیشهای رایج، تصوف در معنای عام آن، نه تنها مانع اندیشهورزی ایرانیان نبوده، بلکه محمل اصلی فکر و خیال و هنرورزی ایرانیان نیز بوده است. هرچند در مواقعی رو به افراط یا تفریط نیز نهاده که این نیز در سیر اجتماعی نهادهایی مانند تصوف تا حدی عادی است.
یکی از موضوعات مهم در تاریخ فرهنگی و اجتماعی ایران شیعی، بالاخص از عهد صفوی به این سو، آمیختگی تصوف و اشکال مختلف آن با سنتهای شیعی صفوی و آیینهای رواج یافته بعد عصر صفوی است. همانطور که گفته شد تصوف در معنای عام آن میتواند شامل عرفا، صوفیان، قلندران، فتیان نیز باشد، به همین تنوع درونی گروههای صوفیانه در مکانیسمهای مختلفی که بر جهان اجتماعی ایرانیان شیعی موثر بودهاند نیز اثرگذار بوده است. در تحولات فرهنگ شیعی، عصر صفوی یکی نقاط عطف و کلیدی است که فربگی مناسکی و فوران آیینهای شیعی از آن دوره شکل گرفته و بسط یافته است. در این میان آیینهای عزاداری که مکانیسم اصلی ایجاد وجدان جمعی جدید ایرانی شیعی پساصفویه و همچنین مکانیسم اصلی هویتسازی جامعه ایرانی بوده، نقشی کلیدی در حیات مذهبی مردم داشتهاند. هرچند هنوز بر سر منشا و ریشه بسیاری از سنتهای عزاداری اختلاف نظرهای کم و زیادی وجود دارد، اما مطالعات مختلف نشان دادهاند که چگونه گروههای مختلف و سنتهای فرهنگی و آیینی مختلف سهم خودشان را در شکل دادن به این آیینهای عزاداری محرم ایفا کردهاند.
یکی از مطالعات خوبی که درزمینه نسبت سنتهای صوفیانه، قلندریه و فتیان با سنتهای عاشورایی انجام شده، کار محمد مشهدی نوشآبادی با عنوان «تصوف ایرانی و عزاداری عاشورا: نقش صوفیه، اهل فتوت و قلندریه در بنیانگذاری آیینهای محرم» است که در سال 1396 توسط نشر آرما منتشر شده است.
مولف کتاب نگاهی خلاقانه و تاریخی به نسبت سنتهای صوفیانه و آیینهای محرم داشته است و تلاش کرده در لابهلای متون و منابع تاریخی این ردپا و رابطه را دنبال کند.
کتاب در دو بخش و بیست فصل و حدود چهارصد صفحه منتشر شده است. بخش اول بحثی است که در زمینهها و نشانهها، به سنتهای عزاداری در ایران و اسلام و همچنین نسبت گروههای فتوتی به تشیع با تاکید بر فتوتنامه سلطانی میپردازد. در نهایت کتاب به طور متمرکز و مبسوط به مولفههای کلیدی مشترک در سنتهای عزاداری شیعی و سنتهای فتوتی و صوفیانه پرداخته است. از جمله این مولفههای مشترک، مفهوم بابا تکیه، بوده و سپس در بخش دوم آیینها جماعتهای آیینی خاصی مانند سقایان، جریدهبرداری، آیین سنگزنی، توغبرداری، نخلبرداری، قمهزنی، قصهخوانی، روضهخوانی و نقالی و تعزیه را مورد بحث قرار داده و تلاش کرده نسبت و تاثیر سنتهای صوفیانه را در شکلگیری این سنتهای عزاداری نشان بدهد.
کتاب به خوبی نشان میدهد که در تاریخ پس از اسلام، چگونه در دورههای آل بویه، ایلخانان و تیموریان، ما شاهد گسترش تشیع و نزدیک شدن گروههای صوفیان به تشیع را شاهد هستیم، در این دورهها سنت شیعی به مثابه یک سنت رهایی بخش و معنوی در بدنه جامعه در حال گسترش بوده است. اما با ظهور صفویه، این گسترش و توسعه محتوایی به گسترش و توسعه کالبدی بدل میشود و آیینهای شیعی به دلیل استقبال عقیدتی و ابزاری دستگاه حاکم، دچار فوران شده و ناگهان در سرتاسر زوایای جامعه ایرانی پخش میشوند. در نتیجه فرصتی برای رشد کالبدی سنتهای مذهبی که از دل نزدیکی تصوف و تشیع در ایران شکل گرفته بودند و در عهد صفوی بواسطه قزلباشها، بر مسند حکومت هم بودند، فراهم میشود. به همین دلیل در این دوره شکوفایی و فربگی مناسکی و آیینی شیعیان، بالاخص آیینهای عزاداری، نفوذ سنتهای صوفیانه و قلندیه و فتوتی را در این آیینها میتوان دید.
کتاب با قلمی روان تلاش کرده این نفوذ و تاثیر سنتهای صوفیانه، قلندیه و فتیان را بر سنتهای عزاداری مستند کند و نشان بدهد. البته مساله اصلی در این کتاب آنست که بیش از حد جریان توسعه و بسط آیینهای شیعی عزاداری را به ریشههای قلندری و فتوتی و صوفی آن تقلیل داده است. هرچند این سنتها و مولفههای آنها اهمیت بسیاری داشتهاند، اما تاکید مولف بر بخش بسیار خاصی از واقعیت، به گونهای است افراطی چشم مخاطب را بر سایر ابعاد واقعیت میبندد. لذا تلفیق سنتهای فرهنگی مناطق مختلف ایرانی، و حتی سنتهای ایرانی و شرقی با نوآوریهای آیینی عصر صفوی که منجر به شکل گیری یک واقعیت آیینی پیچیده و چند بعدی شده بطور کامل و جامع دیده نمیشود. هرچند کتاب در برخی موارد تتبعات تاریخی منشاشناسی در حوزههای پیشا اسلام را نیز با تحلیلهای زودهنگام و با استنادات محدود و کم انجام داده است که البته محور اصلی بحث مولف نیستند.
در نهایت میتوان گفت که کتاب حاضر به خوبی توانسته با قلمی روان، مخاطب را به سیری در میراث تاریخی و فرهنگی خودش فرا بخواند و در این تور تاریخی و فرهنگی، زوایایی از نقش خلاق و آفریننده و مثبت سنتهای صوفیانه، قلندریه و فتوتی را در شکلدهی به صورت بندیهای تاریخی و فرهنگی جامعه ایرانی نشان بدهد.
کتاب «تصوف ایرانی و عزاداری عاشورا: نقش صوفیه، اهل فتوت و قلندریه در بنیان گذاری آیینهای عزاداری محرم»نوشته محمد مشهدی نوشآبادی از سوی نشر آرما منتشر شده است.
نظر شما