به اعتقاد م.موید ما دو نیما در شعر داریم؛ نیمای شعر و نیمای اندیشه و نیمای شعر خیلی عقبتر از نیمای اندیشه است.
وی ادامه داد: در آغاز کارم اگر زمانی در «کافه نادری» فروغ فرخزاد را میدیدم جلو نمیرفتم چون میخواستم زمانی با فروغ آشنا شوم که شعرم تَشخُص پیدا کند. اما جوانان امروز خیلی سریع اثری را چاپ میکنند و به همین دلیل آثار هیچ مفهومی ندارد و کارها از ژرفا به سطح آمده است.
شاعر «مگر با لبخند ماه» و «گلی اما آفتابگردان» در پاسخ به اینکه زبان شعر شاعران امروز را چگونه ارزیابی میکنید؟ گفت: زبان شعر دو شاعر قطعاً با هم متفاوت است؛ یکی از دوستان نزدیک من در شعر بیژن الهی بود. هم زبان و هم اندیشه در شعر هر دوی ما متفاوت است در حالی که هر دو نفر ما در ژانر موج نو کار میکردیم.
م. موید درباره جایگاه شاعران کلاسیک ایران در ادبیات جهان گفت: فردی مانند خورخه لوئیس بورخس شیفته عطار است. من بعد از 60 سالگی سراغ عطار رفتم و این کم کاری ما است که دارایی خود را نمیبینیم و غربیها باید به ما بگویند شاعران ما چه گفتهاند.
شاعر مجموعه «ساعت هنوز گل سرخ است» درباره اینکه چرا نظریهپردازی در شعر امروز اتفاق نمیافتد؟ تصریح کرد: نظریهپردازان باید افرادی باشند که علمشان زیاد باشد ما هنوز در شعر سپید قبل از نیما هستیم. ما دو نیما در شعر داریم؛ نیمای شعر و نیمای اندیشه. به گمان من نیمای شعر خیلی عقبتر از نیمای اندیشه است. اندیشه است که بعد از نیما شاعری مانند شاملو میسازد. عبدالوهاب بیاتی در عراق و نیما در ایران همزمان جریانهای نو شعر را بنیان گذاشتند. درست مثل اینکه جهان این وضعیت را میطلبید که اوزان شعر شکسته شود.
«مگر با لبخند ماه»، «گلی اما آفتابگردان»، «تو کجاست؟»، «سیمابهای سیمین»، «پروانه بیخویشی من»، «بیخوانش پرندگان»، «نرگس هنوز»، «حسین علی» و... برخی از کتابهای اوست.
نظرات