فروش خاطرات علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران با عنوان «گذری در تاریخ» در نمایشگاه کتاب تهران به پایان رسید، ابن کتاب برای چاپ دوم در دست ویرایش و افزودن جزئیات جدید است.
کتاب خاطرات صالحی در روزهای نخست نمایشگاه به فروش رسید و برای چاپ دوم از سوی صالحی در حال ویرایش و افزودن برخی جزئیات است که در آینده نزدیک تجدید چاپ میشود.
کتاب خاطرات صالحی از دوران کودکی و زندگی در عراق آغاز میشود، صالحی متولد شهر کربلاست، اما در این قسمت به شجره نامه خانوادهاش اشاره میکند که از طرف پدری اصالتا اهل طالقان هستند اما بعدها اجدادش از طالقان به بزغان قزوین میروند و همچنین چهار نسل اجدادش در کربلا متولد شدند.
از نکات مورد توجه کودکی صالحی کار کردن در مغازه پدرش است و زندگی در عراق. پس از آن به تحصیلاتش اشاره میکند و ادامه تحصیل در سوریه و بعدها در آمریکا که تحصیلات عالیه خود را به پایان رساند. نکات قابل توجه در دوران صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی آشنایی با امام موسی صدر و جنبش امل است و اظهارنظر جالب توجهاش درباره صدر که معتقد است رهبر شیعیان لبنان قطعا به دست قذافی به شهادت رسیده است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان رئیس دانشگاه صنعتی شریف انتخاب میشود و این انتخاب با حوادثی روبه روست و شرح فضای سالهای نخست انقلاب و تلاش صالحی برای حفظ برخی استادان برجسته دانشگاه. وی در کنار توصیف بخشی از تاریخ دانشگاه در سالهای آغاز انقلاب به ترورهای سیاسی دهه 60 نیز نقبی زده و فضای آن روزها را نیز تشریح کرده است.
یکی از مسائل قالب توجه کتاب شرح رابطه صالحی با محمود احمدی نژاد و مسائل پیش آمده در وزارت خارجه پس از پذیرفتن پست وزارت است و هیجان انگیزتر ماجرای اشغال سفارت انگلیس است که در شرح آن میگوید: «اوایل بحران سوریه بود. میخواستند در سازمان همکاری اسلامی راجع به عضویت سوریه تصمیمگیری کنند؛ یعنی کشورهای عربی تلاش میکردند به بهانه حمله به سفارتخانههای کشورهای خارجی در دمشق، سوریه را از سازمان مذکور اخراج کنند.
به همین خاطر ولید المعلم، وزیر امور خارجه سوریه به من زنگ زد و خواهش کرد که شخصا به این نشست بروم و از کشورش حمایت کنم. چون سوریه تنها مانده بود و کسی این کار را نمیکرد. من نیز قبول کردم و برای حمایت از سوریه و بیان اینکه حمله به سفارتخانههای خارجی، کار دولت سوریه نیست و خشم مردم است به عربستان رفتم. وارد جده شدم. در راه رسیدن به ساختمان سازمان همکاری اسلامی در بزرگراه در حرکت بودم که یکدفعه خبر اشغال سفارت انگلیس در تهران را به من منعکس کردند. خیلی عجیب بود. تصور کنید بنده در حال رفتن به جلسه ای بودم که بگویم در موضوع تعرض به سفارتخانههای خارجی و خصوصا عربی، دولت سوریه نقشی ندارد و عدهای سر خود این کار را میکنند که یکدفعه به من اطلاع دادند سفارت انگلیس در تهران اشغال شد! در ابتدا باورم نمیشد و گفتم: شوخی نکنید؟! این هم یکی از آن تناقضات است.»
نظر شما