اهالی اندیشه و قلم بزرگترین سرمایه و دارایی هر سرزمینی هستند و تکریم آنها نه تنها وظیفه دولتها بلکه مسئولیت ملتهاست.
تعریف اهل قلم از آن اموری است که نیازمند دقت و توجه ویژهای است، زیرا میتواند وجهه اجتماعی و حرفهای افراد را از منظر رسمی تعریف کند. این کار زمانی دشوارتر میشود که قرار است برای افراد حائز شرایط اهل قلم امتیازاتی را تعیین کرده و به ایشان اختصاص داد.
سال ۹۴ بود که طی مرقومهای به معاونت محترم فرهنگی وقت وزارت ارشاد نقاط ضعف آییننامه اهل قلم را منعکس کردم که در آن زمان رئیس وقت خانه کتاب از کارشناسی بودن آئیننامه گفت و در نتیجه نرتیب اثری داده نشد.
اما آیین نامه قبل چه معایبی داشت؟
مهمترین ویژگی منفی آئیننامه قبلی کمیگرایی مطلق بود. در آن آئیننامه هیچ توجهی به ماهیت و کیفیت آثار نشده بود و در نتیجه هر کتابی با هر کمیت و کیفیتی میتوانست صاحبش را اهل قلم کند.
ویژگی منفی دیگر آن آئیننامه بیتوجهی به ظرفیتهای صنفی و در نتیجه انحصار اختیارات و تصمیمات برای خانه کتاب بود و خانه کتاب هم توانایی مالی و اجرایی لازم برای نظارت بر آثار تولید شده را نداشت.
و اینک آئیننامه بازنگری شده است و به اعتقاد من به همین دو ویژگی منفی حمله کرده است.
در بند ۲ آئیننامه جدید آمده است که احراز صلاحیت علمی پژوهشی اهل قلم با مدیریت علمی پژوهشی خانه کتاب است که با همکاری انجمنهای علمی، ... و صنوف مرتبط با حوزه کتاب و نشر که مجوز فعالیت کشوری دارند انجام میشود.
در تبصره ۲ بند ۳ آمده است که چنانچه اهل قلمی به سبب حادثه و یا هر علت دیگری نیاز به حمایت داشته باشد، با معرفینامه انجمنهای علمی ... و صنوف مرتبط با حوزه کتاب و نشر که مجوز فعالیت کشوری دارند در اولویت برنامههای حمایتی قرار میگیرند.
این یک پیشرفت بزرگ برای دولت و وزارت ارشاد بهطور خاص و یک دستاورد مهم برای صنوف است. مشروط به اینکه درست، پیوسته و دقیق اجرا شود. بدین معنا که خانه کتاب این امر را بهطور کامل به صنوف واگذار کند تا از موازیکاری پرهیز شود.
کانون کشوری انجمنهای صنفی مترجمان بهعنوان بزرگترین صنف فرهنگی و اولین صنف در این حوزه که مجوز فعالیت کشوری را اخذ کرده، از این تعییر استقبال میکند.
با واگذاری این اختیار و البته تعیین هزینه ۲۰۰ هزار تومانی برای داوری آثار معرفی شده از سوی اهل قلم، از یک طرف هر اثری برای داوری ارائه نخواهد شد و از طرف دیگر صنوف با بهرهگیری از ظرفیتهای علمی و حرفهای خود میتوانند نظارت جدی بر کیفیت آثار داشته باشند.
اینها اتفاقات مثبتی است که باید به فال نیک گرفت. با این حال آئیننامه حاضر نکاتی هم دارد که باید از سوی تدوینگرانش مورد تدقیق قرار گیرد.
- در تبصره ۱ بند ۱ در خصوص تعریف اهل قلم آمده: «ترجمه، برگردان درست و دقیق کتاب از زبانهای دیگر به فارسی و یا از فارسی به زبانهای دیگر است»
به موجب تبصره ۴ بند ۱ اهل قلم باید دارای مدرک علمی و یا مستندات پژوهشی معتبر باشد. این بند اگر شرط لازم باشد، اجرای آن مترجمان ادبی حرفهای فاقد مدرک تحصیلی مرتبط یا غیرمرتبط را از چرخه فعالیت ترجمه ادبی حذف میکند. با توجه به اینکه نگاه به گذشته و امروز ترجمه ادبی ایران نشان میدهد که مترجمان برجسته و موفق ادبی عموما مشمول این بند نمیشوند. بنابراین به نظر میرسد این بند نیازمند بازنگری است.
در تبصره ۷ بیان شده است که ویراستارانی که بیش از ۵۰ درصد در شکلدهی محتوا نقش داشتهاند اهل قلم محسوب میشوند.
باید به این نکته توجه کرد که این تبصره نباید مشمول آثار ترجمهای شود. زیرا اثر ترجمهای که بیش از ۳۰ درصد ویرایش داشته باشد نه تنها نیازمند ترجمه مجدد است، بلکه مترجم آن صلاحیت اهل قلم بودن را ندارد.
در پایان خاطر نشان میکنم که اساسا فعل بازنگری و برخی تغییرات را به فال نیک میگیریم و با دقت نحوه اجرای آن را رصد میکنیم.
نظر شما