او در این کتاب به جایگاه فرهنگی پنج شاعر بزرگ - فردوسی، خیام، مولوی، سعدی و حافظ - میپردازد که البته نظامی هم میتوانسته ضلع ششم این اقلیم حضور باشد و بهزعم من، عطار ضلع هفتم. «پنج اقلیم حضور» از چه حضوری صحبت میکند؛ از اهل فرهنگی که همچون بهار و تابستان و... میتوانند فصول حال و احوال زندگی ما را بسازند و معنا دهند. آدمهایی «چند ساحتی» و بیتشابه اما هم معنا.
کتاب درباره تاثیری است که این بزرگان بر زندگی ایرانیان گذاشتهاند و حضوری که میتواند به مخاطب امروز کمک کند تا در هر حالی از آنها مدد بگیرد و لحظات زندگیاش را از ورطه نیستی بههستی در بیاورد و با اثر آنها، از یکنواختی زندگیاش بکاهد و راهکاری برای زیستن پیدا کند و ادامه دهد، این فرصت فرهنگی ممتازیست که ما ایرانیها از آن بهرهمند هستیم و از وجود گنجینههای برجسته فرهنگی که سرآمدانش این بزرگاناند بهرهمندیم.
کتاب ناخواسته گستره تاریخ را میکاود و جدا از حرف اصلیاش، سخن از رازهایی میگوید که چرا این بزرگان ماندگار شدهاند و بعد از گذشت قرون تاریخی هنوز زندهاند و ماندگار و کلامشان بیاحتیاج بههیچ ویرایشی، حضوری مانا در قلب گسترهفرهنگی و جان وجود ایرانیها دارد و به زندهبودن خود بیهیچ گزندی و رقیبی در نهایت عمق کلام و تازگی فلسفه زندگی، ادامه میدهند؛ این توفیق کمی برای اثر و خالق آن محسوب نمیشود.
به نظر نویسنده «شالوده این مقالات، براساس زاویهدید من، نسبت به خصلت شاعرانگی ایرانیان پیریزی شده است؛ بر محور این پرسش که ارج و منزلت ایرانیان در قبال بزرگان ادبشان حاصل چهبرداشتی است؟»
حسن کتاب، نگاه نگارنده است او که به ظاهر ادبیاتی نیست با ادبیاتی توام با نگرش ریشهدار در زندگی و البته زیست فلسفیاش و با دید و نگاهی تحلیلی آموزهوار خود، سراغ این اهل معرفت، رفته است و از انس و آنچه برای او، اینها را برجسته و ماندگار جلوهگر ساخته است سخن میگوید سخنی که ریشه در چه میگویند آنها دارد تا نگاهی صرفا احساسی و تقدیسگرایانه؛ نگارندهای که خود یک «اقلیم حضور» بود و تکرار نشدنی و حال همچون آنها مانا.
او درباره دلیل انتخاب این برجستگان میگوید:
«از میان صدها شاعری که تاریخ ادبیات ایران بهخود دیدهاست، ایرانیان تنها پنجشاعر (یا به عقیده برخی شش شاعر) را در مقام نمونههای اعلای بینش شاعرانه خویش برگزیدهاند. جایگاه ممتاز این شاعران در تفکر ایرانی، صرفا ثمره صفات استثنایی آنان نیست بلکه این پنج شاعر، هر یک بهتناسب نبوغ خاص خود، نماینده تبلور یکجریان بزرگ تبارشناسی فکری هستند که سبک و سیاق و شیوهای منحصر بهفرد را در بازتاب نحوه ویژه جهانشناسی خود در پیش میگیرند.»
کتاب وجهی ارزشمند دارد و آن، در عین غیر تعلیمی بودن، اثری نکتهسنجانه و آشتیدهندهبودن آن با فرهنگ ایرانی است؛ و باوجود دقت و نگاه موشکافانه خود، به طیفهای گوناگون مخاطبش احترام میگذارد و برای آنها حرف دارد و فراگیر است.
مخاطبی فراگیر، که فراگیر بودنش سن و سال هم نمیشناسد کتاب همهفهم است و هرکس در عین سادگیاش میتواند بهعمقی که پیمانهاش است از آن بهرهمند شود و مخاطب با روایتی بیآلایش فرصت مییابد تا در کمترین و در دسترسترین فرصت ممکن این فرصت را پیدا کند تا بفهمد که چرا هر ایرانی باید از آثار این بزرگان بهرهگیرد و این بزرگان چه کردهاند و چه جایگاهی در فرهنگ ایرانی دارند و چه خدماتی کردهاند و چرا آثارشان مهمند.
کتاب میتواند مقدمهای برای خوانش آثار این بزرگان باشد و شوق مخاطب را برای این امر مهم، برانگیزد. حسن دیگر کتاب برای مخاطبش، در این مورد است که میتواند در کنار مخاطب غیر حرفهای، برای مخاطب حرفهای عرصه فرهنگ و ادبیات نیز، حرفهایی تازه با نگاهیتازه و خواندنی مطرحکند و تعمقینو در شناخت و دوبارهدیدن این بزرگان و آثارشان در نهایت ایجاز کلام، ارائه دهد.
نظر شما