محمود عابدی گفت: سیرالملوک خواجه نظام الملک طوسی نوشته یکی از بزرگترین وزیران تاریخ ایران، وزیر آلب ارسلان و ملکشاه سلجوقی است. این اثر ارزشمند از نظر زبانی کتابی بسیار مغتنم است.
وی با اشاره به نگارش سه کتاب تاریخ بیهقی، قابوسنامه و سیر الملوک در آن دوران گفت: این سه کتاب در میان کتابهای فارسی یک حالت استثنایی دارند و نویسندگان هر سه کتاب (ابوالفضل بیهقی، عنصر المعالی و خواجه نظام الملک) در دستگاه حکومت و در جریان کارها بودند؛ هر سه از شخصیتهای معروف روزگار خود بودند و مهمترین صفت این سه نویسنده بزرگ این است که برای خواننده خود خرد و عقل قائل بودند و داوری خواننده خودشان را مهم میدانستند.
عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی با اشاره به سخن بیهقی که گفته تاریخ پایه مینویسم و چنان مینویسم که نگویند شرم باد این پیر را، گفت: به نظر من در طول تاریخ ما و چه بسا امروز هم، اغلب نویسندگان، برای خوانندههای خود ظاهراً خردی قائل نیستند.
عابدی در این میان سیرالملوک را کتابی ارجمند خواند و درباره انواع اندرزنامهها گفت: اگر اندرزنامه را کسی مینوشت که خود در جریان کارها بود اثر او عهد خوانده میشد و از این نوع عهدنامه از قبل از اسلام و از صدر اسلام فراوان در دست است.
وی دسته دیگر را اندرزنامههایی دانست که ادیبان برای پادشاهان مینوشتند و درباره این دسته عنوان کرد: این آثار که غالباً تحفت الملوک یا نصیحت الملوک خوانده میشدند کتابهای جامعی بودهاند اما بیشتر رنگ و بوی اخلاقی داشتهاند و موضوع آنها سیاست و اداره کشور نبوده است.
عابدی عهدنامه مالک اشتر را نمونهای مشهور از عهدها و قابوسنامه، کلیله و دمنه و گلستان را از جمله بهترین نمونههای نوع دوم دانست و درباره دسته سوم توضیح داد: این دسته که تعدادشان بسیار معدود است و سیرالملوک یا سیاستنامه خوانده میشوند شامل آثاری است که نویسنده آن خود در جریان امور بوده و در اثرش آیین کشورداری را برای پادشاه شرح میداده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی درباره کتاب خواجه نظام الملک گفت: این کتاب از این جهت که شیوه سیاست و کشورداری پادشاهان پیش از سلجوقیان را بیان میکند سیر الملوک است و از آن جهت که آیین کشورداری و نهادهای مختلف سیاسی و حکومتی را تعریف و شیوه تأسیس آنها را بیان و آسیبهایشان را شناسایی میکند، سیاستنامه است.
وی زبان سیرالملوک را همچون زبان قابوسنامه و تاریخ بیهقی زبان صاف و زلال و ساده فارسی توصیف کرد و گفت: در آن زمان زبان فارسی زلالترین شکل خود را داشت و هر کلمه بار معنایی خودش را چنان که میبایست منتقل میکرد و زبان بیپیرایه و آن چنان که میتوانست نزدیک به زبان گفتار بود.
عابدی با اشاره به وجود تصحیحهای دیگری از سیر الملوک، گفت: من در ابتدای کار نسخه معروف نخجوانی را که کهنترین نسخه سیر الملوک و مربوط به سال 673 هجری است با نسخههای چاپ شده مقابله کردم و به این نتیجه رسیدم که هر صفحه حداقل سه غلط و خطای بدخوانی یا خطای چاپی دارد و بعد از این که به این نتیجه رسیدم که میتوان تصحیح جدیدی ارائه کرد اقدام به این کار کردم.
وی یکی از ابهامات پدید آمده حول این کتاب را مربوط به نویسنده آن دانست و گفت: گاه این گونه القا یا تصور شده بود که نویسنده این کتاب خواجه نظام الملک نیست و من برای بررسی این موضوع مضمون کتاب را به طور کلی مورد مداقه قرار دادم و دیدم که بر چهار نظر استوار است.
به گفته وی تقدس خلافت و خلیفه، مضر دانستن صرفهجویی در مخارج دیوانی برای پادشاه به جهت اثر منفی بر نیروی نظامی، متزلزل شدن اساس حکومت پادشاهی با دخالت حرم یا زنان در امور حکومت و ضرورت مبارزه پادشاه با خارجیان و مخالفان دینی که به طور مشخص در آن زمان اسماعیلیان بودهاند چهار اندیشه مهم در کتاب سیر الملوک هستند.
عابدی ادامه داد: بنا بر شواهد تاریخی میتوان گفت که این مسائل دغدغههای خواجه نظام الملک بوده و از این نظر و جهات دیگر که در مقدمه کتاب به تفصیل بررسی کردهام نشان دادم که این کتاب نوشته خواجه نظام الملک است.
وی در پایان کتاب سیر الملوک را از نظر زبانی کتابی بسیار مغتنم دانست و گفت: این کتاب دارای کلمات تازه فراوان و مجموعهای از اصطلاحات دیوانی است که منحصرا در این کتاب آمده است و امیدوارم توانسته باشم چنان که شایسته یک دانشجوی علاقهمند به زبان فارسی است کتاب را به مخاطبان و علاقهمندان تقدیم کرده باشم و کتاب برایشان مفید باشد.
نظر شما