«هند، شگفتی عصر کهن» از مهمترین منابع شناخت تاریخ فرهنگ و عقیده هندیهاست
تحول مذهب هندو در دورههای مختلف تاریخی
کتاب «هند، شگفتی عصر کهن» با عنوان فرعی «بررسی تاریخ و فرهنگ شبه قاره هند قبل از ورود مسلمانان» نوشته آرتور لولین باسهام به بررسی تاریخ کهن هند و منشا دین و مذهب هندیها میپردازد.
مردم سرتاسر جهان فریفته تاریخ، فرهنگ و روش مردم هند در ارتباط با اصل و منشأ خود هستند که همچنان نیز ادامه دارد. نویسنده در این کتاب، تاریخ جامع هندی را مورد مطالعه قرار داده که دربرگیرنده فرهنگ، مذهب، حکومت، تحول اجتماعی، سنت، زبانها، فلسفه و علم است. این کتاب سیر تکامل هند از زمان تمدن هَراپا و پذیرش تئوری تهاجم آریاییها را عنوان میکند. این کتاب با بحث در مورد تمدن وادی ایندوس و اطلاعات مفصل درباره هراپا و موئن جو دِرو شروع می شود و دورههای زمانی اولیه را کنکاش میکند که در سرمایههای غنی فرهنگی هند تاثیر فراوان داشته اند.
این کتاب دورههای زمانی و عصرهای مختلف تاریخ هند را با متنی جامع و به شیوهای روایت گونه و بسیار فصیح دنبال کرده و توضیح میدهد که خواننده از خواندن آن لذت ببرد. نویسنده پس از بیان تحقیقات گسترده و نتایج آنها، به توضیح تئوری تهاجم آریاییها میپردازد. وی همچنین در مورد تحول مذهب هندو که از زمان تمدن هراپا وجود داشته و مردم از آن پیروی میکردند و حتی بعد از اشغال هند توسط آریاییها ادامه پیدا کرده، سخن میگوید. این کتاب همچنین برخی از عقاید و قوانین متداول در مذاهب هندو، جین و بودا را به طور برجسته و پر رنگ بیان میکند.
تمام مناطق هند متاثر از یکدیگر هستند اما نقش مذاهب جین و بودا در ترویج جنبههای ضد خشونت و گیاهخواری در مذاهب هندی پر رنگتر بوده است. این کتاب گستره وسیعی از موضوعات را در بر میگیرد، کنکاش در تهاجمات اقوام باستانی تا تحولات مدرن موضوعاتی هستند که در این کتاب به آنها اشاره شده است. با تکیه بر این امر میتوان گفت که این کتاب گزینهای ایدهآل برای کسانی است که به دنبال دست یابی به حقایق ناب درباره تاریخ و فرهنگ هندی هستند.
«هند، شگفتی عصر کهن» در اصل برای مخاطبان در کشورهای غربی نگاشته شده است. به همین دلیل، در این کتاب مکرراً از افسانهها و پادشاهان دنیای غرب نام برده شده است تا مخاطبان غربی بتوانند با تاریخ هندی ارتباط برقرار کنند. در این کتاب مطالبی در خصوص حوادث و شخصیتهای غربی عنوان شده است که ممکن است برای خوانندگان هندی که اطلاعات کافی در مورد تاریخ غرب ندارند، ناشناخته باشد.
این کتاب بر مبنای تئوریهای هندوستان شناسانی نوشته شده است که مطالعات خود را بعد از استعمار شبه قاره هند، آغاز کردند. با توجه به تاریخ مشابه کشورهای هند، پاکستان، بنگلادش و سریلانکا میتوان مطالب این کتاب را بدون خارج شدن از بحث اصلی به این کشورها تعمیم داد. باسهام، در این کتاب به بیان رخدادهای تاریخی از زمان ماقبل تاریخ تا زمان ورود مسلمانان به دشت شمالی هند که در همسایگی رود گَنگ واقع است و حدوداً در قرن های ۱۲ و ۱۳ به وقوع پیوست، میز پرداخته است. وی در این کتاب به شدت بر تئوری تهاجم آریاییها تاکید دارد، هرچند که در سال ۱۹۶۵، همزمان با چاپ اول این کتاب، این باور که توسعه این منطقه به قبل از ورود آریاییها بر میگردد، رواج داشته است.
مطالعات اخیر نشان دادهاند که نمونههای ژنتیکی تمام هندیها با یکدیگر مشابه است. برخی با عنوان این مطلب که زبان به تنهایی نمیتواند معیاری بر اثبات قطعی رخداد تهاجم آریاییها به این منطقه باشد، با بیان استدلال بر عقیده خود پافشاری میکنند. اگر تهاجمی رخ داده است بایستی اثرات مخرب آن موجود باشد و این موضوعی است که همچنان محققان در آن اختلاف نظر دارند.
ساختار این کتاب با ساختار دیگر کتابهای تاریخی فرق دارد. در حالی که در دیگر کتابهای تاریخی تعریفی از حوادث بعضا آمیخته با تحسین و توهین به اشخاص دیده میشود اما در این کتاب خارج از این حاشیه، تنها سه بخش به موضوع حوادث اختصاص داده شده است و در بقیه فصول، با بیان جزئیات و رعایت ترتیب زمانی به تعریف حکومت داری، زندگی روزمره، مذاهب، زبان و هنرها پرداخته میشود و چگونگی توسعه یافتگی در این منطقه را از زمان استقرار آریاییها در هند (دوره زمانی وِدیک) تا قرون وسطی ارائه میدهد که بدین روش میتوان تغییرات تدریجی را در موضوعات شرح داده شده، مشاهده کرد.
این گونه به نظر میرسد که در تفسیر حکومت داری وِدیکها(مردم اهل وداس)، منبع وداس و تفسیرهایی که قرنها بعد در مورد وداس نوشته شده، است. تنها برخی از ایدههای حکومت داری، مربوط به فرمانهایی سنگی آشوکا هستند که نمونه نسخه برداری شده آن در موزه ی ملی هند موجود است. باسهام اظهار میکند که در اصل، قبایل ریگ وِدا خدایان قبیلهای مختص خود را داشتهاند برای مثال (Rajayana) سمبل پادشاه است. همزمان با درهم شکستن قبایل کهن و تحکیم توان کشور، نوعی حس بدبینی در اذهان عمومی شکل گرفت که همین امر باعث ایجاد اصول ریاضت و مرتاضی شد. پادشاهان بعد از سلسله موریان برای متحد نگه داشتن شبه قاره بسیار تقلا کردند و بحث در مورد مسائل غیر ضروری را در میان خودشان ادامه دادند.
باسهام مفهوم رایج برای مذهب در دورههای زمانی مختلف را در نظر میگیرد و میگوید که مذهبی که در دوره ودایی رواج داشته متفاوت از مکتب هندویی بوده که بعدها به وجود آمده است. در نتیجه آن را به مکتب بودا یا مکتب ودیک ربط میدهد.
پادشاهان، خدایان و حکیمان به قدری مورد تجلیل قرار گرفته و بزرگ جلوه داده شدهاند که تصور آنها در دنیای حقیقی غیر ممکن است. مطلب دیگری که میتوان به آن اشاره کرد تفاوت زندگی واقعی است با زندگی به روشی که در کتاب مقدس ترسیم شده. که در این مورد میتوان گفت که هنرمندان(خالقان این سنتها) توجه چندانی به این مسئله نداشتهاند. آن بخش از این کتاب که به مقوله زبان میپردازد، توسعه زبانی را بررسی میکند.
در این کتاب سرودهای مذهبی زیادی از سانسکریت عنوان شده است که بعد از ترجمه به انگلیسی چاپ و تکثیر شدهاند حتی در برخی موارد متن اصلی این سرودها همراه با ترجمه نیز به چاپ رسیده است. ترجمه این متون از لطافت و زیبایی آنها کاسته است به گونهای که نویسنده در این کتاب نمونههایی از آنها را بیان کرده و از آنجا که برای مخاطبان غربی نگاشته شده نمیتوان نویسنده را به خاطر این موضوع سرزنش کرد. در این کتاب حوادث به ترتیب وقوع زمانی عنوان شدهاند که باعث انتقال روان مطلب شده و باعث ایجاد علاقه به خواندن ادامه کتاب میشود. حتی در کتابی با این جزئیات در جاهای بسیاری، کمبود فضا برای بیان افسانههایی از بودا و کریشنا به طور ملموس احساس میشود.
نظر شما