برنده اردبیلی سرو بلورین هشتمین جشنواره بینالمللی شعر فجر معتقد است: شعر اردبیل، مثل رودی آرام در مسیر خود پیش میرود؛ گلآلود نیست؛ مرداب نشده و همچنان جریان دارد.
فرضیزاده دارای دو مدرک کارشناسی و دو مدرک کارشناسی ارشد در رشتههای مدیریت و ادبیات است و رشته مدیریت را هم برای مقطع دکتری برگزیده است. فرضیزاده برنده سرو بلورین هشتمین جشنواره بینالمللی شعر فجر، عنوان برگزیده هشتمین جشنواره بینالمللی شعر غدیر، برگزیده جشنواره بینالمللی شعر انقلاب و تندیس بانوی برتر استان اردبیل در سال ۹۳ است. با او درباره زمینه کاری تخصصیاش یعنی شعر به گفتوگو نشستیم که در ادامه از نظر مخاطبان میگذرد:
از چه زمانی به شعر روی آوردید؟
به اذعان معلمان و خانواده، از کودکی نوشتههایم متفاوت از همسن و سالانم بود. به این ترتیب خانواده من را با انجمنها و کارگاههای ادبی آشنا کرد و سبب رشد نوشتاری من شد.
وضعیت شعر امروز اردبیل را چطور ارزیابی میکنید؟
با نگاهی مثبت، در قیاس با گذشته، وضعیت انجمنها، کارگاهها، سطح شعرها و آثار شاعران، پیشرفتهای بسیاری داشته است و البته خانمها حضور بیشتر و بهتری دارند. پس از سالها دوره فراموشی شعر و شاعران بانو، تصمیم بر این شد که در این خصوص حرکتی را آغاز کنیم تا ببینیم در کل چه روندی خواهیم داشت که خوشبختانه چه به لحاظ کمیّت و چه کیفیت، با آغاز خوبی (بالاتر از انتظار) روبهرو شدیم.
به دلیل فرهنگ حاکم بر منطقه، برخی خانوادهها مخالف حضور بانوان و بهویژه دختران در جمعهای هنری و ادبی هستند؛ از این رو میتوان گفت کارگاه شعر بانوان حوزه هنری در ادبیل، نقطه امید و قوتی شد تا این دسته از خانمها و دانشجویان وارد عرصه شعر و شاعری شوند. پس از آن ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی و فرهنگسرای بانوان شهرداری نیز به این مهم روی آورد. در چنین محافلی گاه شاهد این هستیم که شاعران نوجوان و جوان نمیتوانند یا نمیخواهند نوشتههای خود را برای کسی بخوانند؛ اما در کارگاه چنین اتفاقی میافتد و با خوانش و نقد آثار، نکات بسیاری از هم یاد میگیریم. در کل شاید تشبیه شاعرانهای باشد که شعر اردبیل مثل رودی آرام در مسیر خود پیش میرود؛ گلآلود نیست؛ مرداب نشده و همچنان جریان دارد. دیروز اساتیدی چون منزوی و یحیوی (ملقب به تاجالشعرا) پرچمدار این عرصه بودند و امروز بیرق شعر به دست بزرگوارانی چون استاد شاهی و... رسیده است.
اگر از گلایهها بگذریم و از نگاههای سرد و تلخ چیزی نگوییم، شاید طوفانی در پیش باشد که دو یا چند شاعر مانند گذشته به عصر جدید معرفی و در تاریخ شعر اردبیل ماندگار شود و البته آرزوی شخصی من این است که از بانوان هم کسی یا کسانی در این دسته قرار بگیرند.
اقبال عمومی به شعر در اردبیل از نظر جذب مخاطب چگونه است؟
استقبال خوب است. البته شاید این عبارت قادر به تعریف و توصیف همه قضیه نباشد، اما دلیل محکم من این است که در انجمنها و کارگاههای بانوان، حضور خوبی را شاهد هستیم. مخاطب خاص که خود هنرمندان و شاعران هستند و حضور و فعالیت خوبی دارند. اما در مورد مخاطب عام، استقبال به اندازه موسیقی و سینما نیست گرچه با افزایش سطح تحصیلات عمومی، بیشتر میشود و به همان نسبت حضور خوبی دارند. حداقل آمار استقبال از برنامههای شب شعر چنین روایت میکند.
به نظر میرسد اقبال به کتاب به طور نسبی کم شده است. در این میان، وضعیت کتابهای شعر در قیاس با کتابهایی مثل داستان، روانشناسی و اجتماعی چگونه است؟
اقبال در حضور فیزیکی و کسب لذت آنی، از بحث کتاب کاملاً جداست. ما در شعر و کتابهای شعر استقبال خوبی نداریم مگر کسانی که یا خودشان شاعرند یا شعر دوست دارند در حالی که ما نیاز به مخاطبان بیشتری داریم. این موضوع را عمومی میدانم؛ خاص کتاب شعر نیست. کتاب شعر جدا از این معضل کلی نیست با این وجود به نظرم کارشناسان باید چرایی این موضوع را بررسی کنند.
به نظر شما شعر چه کمکی به ادبیات یا حل معضلات اجتماعی میکند؟
برای پرداختن به این پرسش یا باید ادبیات را تعریف کنیم یا شعر؛ تا به جای تعریف و توضیح جزئی، به پاسخی کلّی برسیم. ادبیات دنیا و دریای بزرگی است که شعر تنها بخشی از آن را تشکیل میدهد؛ شعر با قالبهای خاص خود به موضوعات مختلف میپردازد. زاویه دید جدیدی به مخاطب میبخشد و میتواند بخشی از ادبیات را بزرگتر جلوه دهد.
در بخش اجتماعی، زبانِ پرداختن به مشکلات اجتماعی ما، ادبیات است. بخش بزرگی از فرهنگ جامعه ما از ادبیات نشأت گرفته و اگر این ادبیات را از آن بگیریم فرهنگ حتماً لنگ خواهد زد. از اینرو معتقدم تفاوت نگاه شاعر به مسائل و بیان آن به زبان شعر، به هر دو مقوله ادبیات و فرهنگ کمک میکند.
در کتاب «خندههای خردلی»، موضوع اصلی شما دفاع مقدس است. تِم و قالب دلخواه شما در شعر چیست؟
غزل و رباعی دلخواه غالب من است. سپید و داستان کوتاه هم دارم. بیشتر به موضوعات اجتماعی، عاشقانه و آیینی میپردازم که این موضوع آخر، موافقان و مخالفانی دارد اما شعر آیینی مثل شعر عاشقانه یکی از علایق من است و آن را رسالت و اصالت خود میدانم. قلم و دلم گاهی دوست دارد در این وادی هم چرخی بزند. در حال حاضر هم دو کتاب در زمینه شعر آیینی و دفاع مقدس در دست چاپ دارم.
و حرف آخر ...
می گویند آنقدر سهل است که سخت است؛ در این آسانی دشوار، فراموش نمیکنم «... و خدایی که در این نزدیکیست...».
نظرات