سیدضیاء قاسمی، شاعر افغانستانی گفت: حس هموطن بودن که همه دوستان اشاره کردند، در محیط سوم، بسیار بیشتر احساس میشود. هنگامی که در سوئد با افرادی برخورد میکنم که به زبان فارسی حرف میزنند، لذتی دوچندان احساس میکنم که توصیفناکردنی است و مانند همان ابری است که در بیابان بر تشنهای ببارد.
در ابتدای برنامه، سهیل محمودی، حضور شاعران افغانستانی در ایران را فرصتی مغتنم شمرد و گفت: در صورتی که در کشور، دانایی فرهنگی وجود داشته باشد، این حضور میتواند باعث تحکیم روابط دو کشور همزبان ایران و افغانستان در زمینههای مختلف از جمله ادبیات و هنر شود.
در ادامه، دکتراسماعیل امینی با اشاره به ماندگاری اشعار حافظ گفت: آنچه که حافظ را از شعرخوانی در دکه کوچک خیاطی و در روزگار آشوب و هیاهوی مغول تا امروز در ذهن تاریخ ماندگار میکند، ارتباطی است که او با بنیادهای مربوط به فطرت و فرهنگ انسانی دارد که سطحی و زودگذر نیستند.
امینی ادامه داد: شاعران افغانستان نیز زمانی در حوزه هنری اتاقی ساده برای برگزاری کلاس شعرخوانی و نقد در اختیار داشتند اما این کلاس از جمله جلساتی بود که بسیاری از شاعران حاضر در آن، تبدیل به شاعرانی مطرح شدند؛ چراکه نسبت به شعر، بسیار جدی بودند و به بنیادهای انسانی پایبندی داشتند.
او در پایان با اشاره به اینکه مردم افغانستان به دلیل همزبانی و فرهنگ نزدیک با ایرانیان، هموطن ما محسوب میشوند، به خاطرهای از دوران دانشجویی خود اشاره کرد: زمانی که دانشجو بودم، ستونی در یک روزنامه داشتم به نام «چشم در چشم استاد» و شامل یادداشتهایی میشد که از استادانم در زمینه معلمی یاد میگرفتم. یکی از یادداشتها مربوط به کلاس درس دکتر شفیعیکدکنی و زمانی بود که یکی از دانشجویان تاجیک برای امضای پروپوزال خود به وی مراجعه کرد. هنگامی که دکترکدکنی نام «دانشجوی خارجی» را در فرمهای او دید، عذرخواهی کرد و گفت؛ کسانی که از نظر زبان و فرهنگ تا این اندازه به ما نزدیک هستند و شعر سعدی و حافظ و عطار را میخوانند، هموطن ما محسوب میشوند.
دکترفاطمه راکعی نیز در سخنانی کوتاه گفت: علاوه بر اینکه مرزهای سیاسی و جغرافیایی نمیتوانند ما را از یکدیگر جدا کنند، ما در فرهنگی مشترک هستیم که مرز ندارد و همه، اعضای یک خانواده محسوب میشویم. این همزبانی و فرهنگ نزدیک، وطن بزرگتری را برای ما ترسیم میکنند که به وسعت جهان است و مرز نمیشناسد.
او مسائل مطرح در این وطن بدون مرز را چرایی زندگی و مرگ، اندیشه، عواطف و غربت انسانی دانست که در ذهن و زبان همه مشترک است.
در پایان برنامه، سیدضیاء قاسمی دقایقی سخن گفت و اشعاری را نیز قرائت کرد.
او گفت: حس هموطن بودن که همه دوستان اشاره کردند، در محیط سوم، بسیار بیشتر احساس میشود. هنگامی که در سوئد با افرادی برخورد میکنم که به زبان فارسی حرف میزنند، لذتی دوچندان احساس میکنم که توصیفناکردنی است و مانند همان ابری است که در بیابان بر تشنهای ببارد.
سیدضیاء قاسمی در ادامه گفت: یاران شاعر من در ایران، فراتر از هموطنی و جزئی از زندگی من هستند. دوستانی که از دوران دانشجویی با هم بزرگ شدیم و زندگی و اتفاقات آن را در کنار یکدیگر تجربه کردیم. همینطور دفتر شعر جوان و انجمن شاعران هم از مکانهایی بودند که در زمان حیات قیصر امینپور در آن رفت و آمد داشتیم.
سیدضیاء قاسمی، شاعر اهل افغانستان و ساکن کشور سوئد است. او در سال ۱۳۵۴ در بهسودِ ولایت میدان افغانستان به دنیا آمد. «باغهای معلق انگور»، «تکوین»، «پادشاهی اندوه» و «شعرهای ماندگار جنگ» از جمله آثار او هستند.
رازی محبی (شاعر، نویسنده و فیلمساز افغانستانی)، احمد شهریار (شاعر افغانستانی)، ساعد باقری، بیوک ملکی، عبدالجبار کاکایی، محمد رمضانیفرخانی، آرش شفاعی، فاطمه سالاروند، سعیده موسویزاده، ساغر شفیعی، عبدالله مقدمی، علیرضا احرامیانپور و عبدالصابر کاکایی از دیگر مهمانها و حاضران این برنامه بودند.
نظر شما