رهایی از مشکلات به کمک داستان
جمال میر صادقی پیشکسوت داستاننویسی و سخنران مراسم شب راوی با اشاره به اینکه در موضوع برخورد افراد با داستان یک طبقهبندی دوگانه وجود دارد مبنی بر اینکه برخی خواندن داستان را بیهوده میدانند و به دنبال مطالعه در زمینههای تخصصی تحصیلیشان هستند و گروه دیگر علاقهمند به داستان هستند، گفت: همه افراد میتوانند خودشان داستان بنویسند و طرح این موضوع که داستاننویسی یک موهبت الهی است را دروغ میدانم.
وی افزود: داستاننویسی حفره وجودی افراد را پر میکند و از مشکلات رهایشان میکند، داستان باعث آرامش در زندگی افراد میشود. همچنین داستان به سن افراد هم مرتبط نیست و فردی را میشناسم که در 60 سالگی اولین مجموعه داستانش را به چاپ رسانید.
نویسنده رمان «آتش از آتش» خطاب به نویسندگان جوان شرکت کرده در این مراسم گفت: باید هرروز در ساعتی معین برای خود وقت تعیین کنید که پشت میز بنشینید و نوشتن را تکرار و تمرین کنید. اگر مثل مسواک زدن به نوشتن روزانه هم عادت کنید بعد از سه ماه نویسنده خواهید شد.
نویسندگی کنید منهای «ایدئولوژی»
میرصادقی با توصیه به افرادی که میخواهند نویسندگی را شروع کنند، تأکید کرد: در نوشتن به دنبال هیچ ایدئولوژی نروید. فرقی نمیکند چپ باشد یا راست، مذهبی باشد یا امپریالیستی؛ تفکر ایدئولوژیک شما را قالبی میکند باید تلاش کنید که انسانمحور باشید.
وی همچنین گفت: انسان در اجتماع متحول میشود، اگر چنین ویژگی نبود تمام کتابهای داستان نسلهای قبل برای ما کافی بود. در هر دورهای نویسندگان بزرگی ایجاد میشوند. امروز هم نویسندگان باید با توجه به خصوصیت روانشناسی عام اقدام به نوشتن داستان کنند.
این پیشکسوت نویسندگی ادامه داد: 70 تا 80 درصد داستانهای کوتاهی که جوانان مینویسند درواقع گزارش وقایع است و ماهیتی مثل قصه دارد که به علل وقایع جاری در خود نمیپردازند. درصورتیکه داستان باید با ویژگی روانشناختی داشته باشد و در هر داستانی خصوصیتهای احساسی، فکری و خیالی در داستان بروز دهید، این البته سخت است.
بیاعتبار کردن نویسندگان توسط خود نویسندگان
میر صادقی با انتقاد از فضای تعامل و کنش میان نویسندگان به طرح این موضوع پرداخت که در میان نویسندگان داستان، دشمنی وجود دارد و تعداد نویسندگان کم شده و از سویی تعداد عنوان در این حوزه به 300 رسیده است که اینها جالب نیستند.
محمود دولتآبادی دیگر نویسنده پیشکسوت در این مراسم از نویسندگان جوان خواست تا دورهم جمع شوند و جلسات داستان خوانی برگزار کنند. وی با اشاره به اینکه سنت خوبی را هوشنگ گلشیری در جلسات داستان خوانی گذاشته است، گفت: شنیدن داستان حال بهتری نسبت به خواندن آن دارد.
رودکی آزادی قلم داشت
در ادامه دولتآبادی به مناسبت روز قلم یادآور شد ایرانیها سابقه طولانی در کتابت و خط دارند و آثار برجا مانده پیش و پس از اسلام شاهد این مدعاست و با ابراز ارادت به شخصیت رودکی و آزادی قلم وی، این قطعه شعر را خواند:
اگرچه چنگنوازان لطیف دست بوند *** فدای دست قلم باد دست چنگنواز
تویی، که جور و بخیلی به تو گرفت نشیب *** چنانکه داد و سخاوت به تو گرفت فراز
شرط پیشرفت ایران در 100 سال آینده
گلی امامی مترجم آثار مختلفی در حوزه داستان هم چون کتاب «عشق با حروف کوچک» (فرانسس میرالس) در این مراسم در صحبتهای کوتاهی به نقل یک خاطره از یک شخصیت سیاسی پرداخت که 8سال را در زندان سپری کرده بود و در این مدت خواندن رمان و داستان را شروع کرده و به نتیجه رسیده بود که ادبیات داستانی میتواند به شناخت بهتر جامعه منجر شود.
امامی سپس از باور خویش به این شکل گفت: اگر یک نفر به این واقعیت پی ببرد که داستان میتواند به چنین شناختی منجر شود، جامعه ایران طی 100 سال آینده پیشرفت میکند!
هدف نوشتن تغییر جهان یا تعبیر جهان؟
در بخش دیگری جواد مجابی صحبت خود در مراسم شب راوی را به نام آزادگان اهلقلم شروع کرد و گفت: هدف از نوشتن تغییر جهان است، اما برخی میگویند تعبیر جهان، من باور دارم که اگر تعبیر جهان درست باشد بازهم به تغییر جهان منجر میشود.
وی افزود: افرادی که در سیاست و فرهنگ و ... حضور دارند هم به دنبال تغییر جهان هستند اما تفاوتشان با هنرمندان این است که سود و زیان خودشان را در نظر میگیرند و نویسندگان تنها کسانی هستند که برای تغییر خود جهان مینویسند و به بیان مولانا فارغ از سود و زیان هستند.
مجابی با اشاره به اینکه در دوران نویسندگی خود در سه حوزه مقالهنویسی و تحقیق، داستان و رمان و درنهایت در حوزه شعر فعالیت کرده است به بیان خاطراتی از دوران نویسندگی خود از سالهای 42 تا پیش از انقلاب پرداخت و تفاوتهایی را میان انواع نوشتاری فوق تبیین کرد.
این نویسنده با بیان اینکه مقاله با نوعی عقلانیت و برانگیختگی همراه است این نوع نوشته را دارای ماهیت غیر صادقانه دانست که بر اساس قبول داشتن مردم بر یک مفهوم و سوار کردن ایده نویسنده بر آن همراه است. وی ادامه داد: در مقاله اجتماعی بازی ظریفی با ذهن مخاطب میکنید و آرامآرام ایدهتان را وارد میکنید.
جای مناسب در متن برای نتیجه مقاله
نویسنده کتاب «در این تیمار خانه» با اشاره به بخش نتیجه در مقاله ادامه داد: ممکن است نتیجهای را در پایان بگویید یا در نوع مدرنتر نتیجه را در آغاز بیاورید. من در مقالهای با عنوان «مستبدی هستم که گرایش به دموکراسی دارم» در اغلب بخشهای مقاله به دنبال توضیح این بودم که چرا من یک فرد مستبد هستم و توضیح میدادم که در خانواده مستبد و سیستم آموزشی مستبد زندگی میکنم پس ناگزیر هستم که مستبد باشم، اما آرامآرام دارم به سمت دموکراسی پیش میروم.
مجابی توضیح داد که در مقاله نوعی استبداد و تکصدایی است و از اینجهت ماهیت تحمیل دارد، هرچند نویسنده نیت خوبی از نگارش مقاله دارد اما ممکن است به نتایج خوبی نرسد.
داستان صادقتر از مقاله
در ادامه این نویسنده رمان «عبور از باغ قرمز» تشریح کرد که داستانها صادقانهتر هستند و ماهیت تکصداییشان کمتر است.
وی خطاب به نویسندگان حاضر در مراسم گفت: مخاطب برای ما جدی است، بهطور حتم در ذهن مخاطب داریم اما هرچه این مخاطب ذهنی کمتر شود از ظرفیت مغز برای تکمیل کردن بهتر اثر میتوان استفاده کرد.
مجابی تأکید کرد: حد اعلای ذهنی نویسنده این است که به ظرفیت ذهنی برسد که با ذهن خودش بهعنوان یک مخاطب بده و بستان کند. در داستانهای من مخاطب نقش مهمی ندارد، هرچند یک قشر کلی شهری که علاقهمند به مسائل فرهنگی اجتماعی و تحصیلکرده هستند بهعنوان مخاطب میتوانم در نظر بگیرم.
در ادامه این پیشکسوت اهلقلم در توضیح پیرامون شعر آن را یک هنر اشرافی به معنای داشتن ذات شریف و انتزاعی دانست که عصاره هستی و عصاره نگاه انسانها به جهان پیرامون و کل نظام کائناتی است. وی گفت: در شعر کلمات به رقص درمیآید و خصوصیترین حرفهای انسان به بیان عالی تبدیل میشود. همانطور که در شعر مولوی و حافظ این حالت هست.
شعر همآوایی ذهن و جهان
مجابی گفت: برایم شعر یک گفتوگوی ذهنی با عالم هستی و یکصدای ذهنی است که میخواهد صدای خودش را به جهان ببافد.
در بخش پایانی مجابی با اشاره به ویژگیهای تغییر و تحول ارتباطات در جهان حاضر و پیشرفت فنّاوری گفت: هنرمند امروز در محضر جهان و تاریخ است درحالیکه در قرن نوزدهم فرد برای خودش کار میکرد بعد مخاطبانی داشت، اما امروز یک اثر میتواند در همه جهان مورد استفاده قرار گیرد. پس باید مراقب بود که حرفی که میزنیم ادامه حرفهایی باشد که افرادی هم چون مولانا، شکسپیر، دانته، بیهقی و... میگفتند. نویسندگان امروز باید از خودشان نسبت به احساس بزرگ بودن توهم زدایی کنند، هرچند نویسنده باید بداند که یکی از کارهایش (در قالب داستان) میتواند توهمزایی باشد.
تعیین کارکرد انجمن صنفی داستاننویسی
حسین سناپور دیگر نویسنده حاضر در مراسم شب راوی سخن خود را به موضوع کارکردهای انجمن صنفی داستان نویسان اختصاص داد و با اشاره به اینکه این انجمن از نگاه برخی تشکیلشده که با سانسور مبارزه کند و از نگاه گروه دیگر مسائل صنفی هم چون دریافت بن کتاب است، به طرح این موضوع پرداخت که این اهداف فرعی هستند.
این نویسنده با اشاره به اینکه رشد داستاننویسی در بعد کمی صورت گرفته و جای شبهه ندارد و در بعد کیفی هم رشد داشتهایم هرچند برخی آن را قبول ندارند، گفت: قبل از انقلاب نویسندگان نفوذ اجتماعی داشتند، اما بعد از انقلاب این نفوذ کاسته شده است و امروز سینماگرها دارای چنین نفوذی هستند. در ریشهیابی این موضوع باید گفت شمار پایین کتاب یک عامل مؤثر است و روزنامهنگاران هم افتخار میکنند که کتابهای خارجی میخوانند و توجهی به آثار داخلی ندارند و انگار باید به آنها باج پرداخت شود تا نقد بنویسند. ناشران همچنین بیتوجهی دارند.
راهی برای احیای نفوذ اجتماعی نویسندگان
وی افزود: دچار تناقض هستیم اگر رشد کمی در داستاننویسی داریم پس چرا نفوذ اجتماعی نداریم، که باید در قالب این جلساتی که انجمن صنفی داستاننویسی برگزار میکند بررسی شود.
سناپور سپس با اشاره به اینکه برخی مسائل در بعد وسیع دولتی هم چون کنترل نویسندگان، دادن مجوز نشر به برخی افراد غیر مرتبط و نویسندههایی که آزاد نیستند در به وجود آمدن این شرایط کاهش نفوذ اجتماعی مؤثر هستند، ادامه داد: برخی نویسندگان هم در این فضا شروع کردند به یقهگیری از دیگر نویسندگان که با فحاشی و... باعث بیاعتبار شدن نویسندگان داخلی شدهاند.
این نویسنده گفت: اگر انجمن داستاننویسی تشکیلشده است برای این است که به حداقل خودآگاهی رسیدیم که چنین تشکلی لازم است، انجمن در دو سال قبل میتوانست کارهای زیادی انجام دهد. یک مسأله مهم امروز کپیرایت است، اگر چنین دورهمی های زیاد شود میتوان امید داشت که اوضاع طی سه تا پنج سال آینده بهتر میشود.
چرا کتاب داستان بزرگسال خواهان ندارد؟
محمدحسن شهسواری، روزنامهنگار و نویسنده در این مراسم با تأکید بر صحبتهای سناپور مبنی بر اینکه وقتی سیاسیون رأی میگیرند توجهی به خواسته گروههای مختلف و مردم ندارند و کارشان با آنها تمام میشود، گفت: وقتی یک عده رأی میدهند خود آنها هم فراموش میکنند که در انتخابات شرکت کردند و مطالبه گری را رها میکنند. اعضای انجمن صنفی داستاننویسی هم باید مطالبه کنند.
وی با اشاره به اینکه خانوادههای متوسط ایرانی اگر بخواهند از کالاهای فرهنگی استفاده کنند اول برای بچههای خود هزینه میکنند، سپس در بخش بزرگسال، اول به سراغ رمان خارجی میروند و در داخلیها کتاب نویسندگان معروف را میخرند، این عامل را ناشی از «ترسو بودن سرمایهگذاری» دانست که باعث میشود فرد د رجایی هزینه کند که امتحان پس داده است.
این نویسنده ادامه داد: ویژگی فوق باعث شده است که ادبیات داستانی تألیفی در ایران تعطیلشده باشد و ناشران تمایلی به چاپ نداشته باشند و بیشترین افت در این بخش رخداده است.
نقش هنرمند در قرن 21
در بخش دیگری شهسواری با مقایسه میان نقش و جایگاه هنر در دورههای مختلف از افلاطون تا امروز، نقش هنرمند در قرن 21 را اول اثبات خودش دانست و تحت تأثیر شرایط غرب کلاسهای شلوغ هنری در داخل و کاسبیهای شکلگرفته دراینباره را ناشی از برجسته شدن نقش هنرمند در جهان امروز دانست.
وی خطاب به نویسندگان حاضر در مراسم گفت: در دوره گذشته افرادی هم چون دولتآبادی این امید را داشتند که موردتوجه قرار بگیرد. اگر همچنین اتفاقی نمیافتاد ممکن بود در تاریخ شناخته شوند. اما امروز هر 10 سال تاریخ عوض میشود و قضاوت تاریخی تغییر میکند.
شهسواری در رابطه با فعالیت نویسندگی در مختصات جهان امروز ادامه داد: برخی افراد در شرایط امروز در شبکههای اجتماعی فعال هستند و کتابهایشان را هم عرضه میکنند. به هنرمندان توصیه میکنم در کارهایتان تئوریسازی کنید، افرادی که برای کارشان تئوری سازی میکنند به طیف خواص همدست پیدا میکنند. البته علاوه بر اینها راه دیگری برای فعالیت در جهان امروز این است که فارغ از سود و زیانکار کنید.
برای نسل جدید ستاره بسازید
در پایان نویسنده مجموعه داستان «کلمهها و ترکیبهای کهنه» با اشاره به اینکه بچههای دهه 60 و 70 باید خودشان را بهعنوان یک نسل نویسنده تحمیل کنند و انجمن صنفی داستاننویسان هم باید به میدان بیاید، گفت: برای چنین نسلی باید سرمایهگذاری شود و افرادی که توان ستاره شدن دارند باید معرفی و در رسانهها دیده و مطرح شوند تا دچار یک حلقه بسته (Loop) نشویم.
دولتیها پای درد دل نویسندگان
در بخشی از این مراسم نیکنام حسین پور، مدیرعامل خانه کتاب و احمد مسجد جامعی، عضو شورای شهر که به مناسبت روز قلم دیدار با نویسندگان مختلف را در دستور کار خود داشتند، دقایقی در نشست شب راوی حاضر شدند و به صحبتهای سناپور گوش دادند.
احمد مسجد جامعی، عضو شورای شهر در بخشی از این مراسم گفت: نیازی نیست برگزاری چنین جلساتی در قالبهای رسمی باشد. بلکه حتی نویسندگان میتوانند در منزل یک بزرگتر این عرصه دورهم جمع بشوند. کافی است که ضرورت گفتوگو را احساس کنند.
وی با اشاره به ظرفیت بالای گفتوگو در میان نویسندگان گفت: یکی از تأثیرات اجتماعی وصل شدن گروهها به یکدیگر است. در وزارت فرهنگ و ارشاد هم خبردارم که اولویت کارها با نویسندگان داخلی است. انجمن صنفی داستاننویسان هم میتواند پیگیر مسائل مهمی باشد. البته یک پیشنهاد این است که برگههایی میان اعضا داده شود تا اولویتها جمعآوری شود و این اولویتها در دستور کار انجمن قرار گیرد.
مسجد جامعی در پاسخ بهنقد سناپور که وضعیت داستان را نامطلوب دانسته بود، تأکید کرد: وضعیت داستان و رمان در کشور قابل دفاع است. یک دلیل برای این موضوع نشریات تخصصی هستند که باوجود قیمت بالا خیلی زود به فروش میرسند و حتی تجدید چاپ میشوند. علاوه بر این شکلهای جدیدی در حوزه داستان واردشده است که در حال تجربه شدن هستند و دارند جای خودشان را پیدا میکنند. «ناداستان» و «سفرنامه» ازجمله آنهاست. به عبارتی نسل جدید در حال تجربه کردن است و زبان خودش را دارد پیدا میکند.
وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی بابیان اینکه وقتی آقای دولتآبادی برای رفتن به بعضی مراسم از قبول کردن دعوت امتناع میکند تنها به این دلیل که باید به افراد زیادی امضا دهد و این موضوع برایشان خسته کنند است، این گزاره را مطرح کرد که اهلقلم موردتوجه هستند.
نظر شما