به عنوان مسئولان یکی از نخستين کتابفروشیهای شیراز که به طرح فصلی فروش کتاب پیوستید، انتظاراتتان از این طرحها برآورده شده است؟
سحر اسکندری: آن اوایل به دلیل اینکه بودجه مناسب در اختیار این طرحها قرار میگرفت، خیلی بهتر بود؛ البته این طرح از این بابت که به کتابفروشیها رونق میدهد طرح خوبی به شمار میرود اما الان که بودجه کم است، یک مقدار محدودیت ایجاد میکند و استقبال از طرح تابستانه کتاب تا امروز مانند دورههای پیشین نبوده است.
به عنوان یک کتابفروش با تفکیک تخفیف اختصاص یافته به کتابهای تالیفی و ترجمهای در این طرح موافقید؟
سحر اسکندری: به نظر من این ایده خامی است و فرقی نمیکند کتاب مترجم یا مولف داشته باشد زیرا به هر حال برای این کار هر دو صنف به یک اندازه تلاش کرده اند. چرا که اگر به مترجم بها داده شود، ارزش کار بیشتر خواهد شد زیرا آثار تالیفی خارجی هم دارای ارزش است.
آیا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در طول این سالها که طرحهای فصلی برگزار شده، به تعهدات خودش در قبال کتابفروشیها به خوبی عمل کرده است؟
مجتبی اسکندری: مشکل اساسی که وجود دارد، کمبود بودجه است یعنی که ما سالها درگیر این هستیم که مشتری دوست دارد از طرح استفاده کند؛ ولی از آنجا که بودجه محدودی به کتابفروشیها داده میشود، نمیتوانیم جوابگوی مخاطبان باشیم در حالی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چون محدودیتهای مالی و بودجهای خودش را دارد، در پرداختها دچار تاخیر میشود و به همین نسبت کتابفروشی هم دچار مشکل خواهد شد؛ در حالی که اگر پرداختها به موقع انجام بگیرد، من نیز به عنوان کتابفروش به مشتریهایم بهتر میتوانم خدمات ارائه کنم؛ متاسفانه موضوع حمایت مالی این طرحها روز به روز نحیفتر و ضعیفتر میشود.
در مقایسه با نمایشگاه کتاب استانی، این طرح موفقتر است یا نمایشگاه کتاب؟
سحر اسکندری: به نظر من چون کتابفروشی دائم در حال سرمایه گذاری است و در این بخش وقت و انرژی صرف آن میکند، پس باید حمایت بیشتری از این صنف بشود زیرا افرادی در این صنف هستند که فقط در هنگام برپایی نمایشگاه کتاب فارس حاضر هستند و این به نظر من نه برای نمایشگاه خوب است و نه برای صنف کتابفروش؛ نباید کتاب را به صورت کارتُنی خرید و بهتر این است کتاب را به صورت مقطعی خریداری کرده و به مرور آن را مطالعه کرد.
از سویی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همواره در طول این سالها از ناشران حمایت کرده است؛ در حالی که این وسط کتابفروش است که با سرمایه مالی و انسانی پا به میدان گذاشته و از این بابت متضرر خواهد شد؛ آنچه به چشم میآید این است که برای کتابفروشی باید سرمایه بسیاری گذاشته شود و گستره آن خیلی متنوع است و خواب سرمایه کتابفروشی بسیار بالاست در حالیکه بازده اقتصادی کتابفروشی نسبت به دیگر مشاغل پایین است.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اگر میخواهد به صورتی سیستماتیک از ناشران و کتابفروشیها حمایت بکند در حالی که باید به کتابفروشیها اهمیت بدهد. ناشر یکی، دو بار میتواند در نمایشگاه کتاب حضور داشته باشد؛ اگرچه وظیفه ناشر تولید کتاب است، وظیفه کتابفروش این است که آن را خوب و صحیح عرضه کند. به نظر من این لینک و ارتباط باید درست برقرار شود.
در زمان اجرای طرحهای فصلی فروش کتاب، بیشترین استقبال از چه کتابهایی صورت میگیرد؟
سحر اسکندری: بسیاری متوجه شدهاند که این طرحها وجود دارد؛ بنابراین میگذارند هنگام برگزاری این طرحها کتابهای مورد علاقهشان را خریداری کنند اما اینکه دلیلی داشته باشد که بخواهد بین آثار تالیفی یا ترجمهای تفکیک قائل بشوند، بسیار کم است. فقط تخفیف این طرح است که انگیزه ایجاد میکند که به جای یک یا دو عنوان کتاب، آثار بیشتری خریداری کنند.
کتابفروشی شما یک کتابفروشی تخصصی در زمینه فرهنگ و هنر به شمار میرود؛ بیشترین مراجعهکننده و مخاطب این کتابفروشی از قشر تحصیلکرده و معمولاً دانشجویان هنر هستند؛ با وجود بحران کاغذ و نشر، ارزیابی شما از وضعیت خرید و فروش کتاب در حال حاضر چیست؟ آیا احساس میکنید تعداد دانشجویان کاهش یافته است؟
مجتبی اسکندری: دقیقاً قابل احساس است زیرا یک دورهای دانشجویان به سفارش و پیشنهاد استادهایشان مراجعه و اقدام به تهیه کتابهای مورد نظر میکردند. اول مهر سال جاری این موضوع کاملاً خود را نمایان خواهد کرد اما در سالهای قبل در شروع ترم دانشگاهها وضعیت بسیار متفاوت از اکنون بود. اما اکنون دانشجویان به استادان فشار میآورند که کتاب معرفی نکنند و این روی بحث اقتصادی بسیار تأثیرگذار بوده است.
شما با شیوه جدید فروش کتاب به شکل مجموعههایی مانند کافهکتاب یا کتابفروشیهایی که در مراکز تجاری راهاندازی شدهاند، موافق هستید؟
سحر اسکندری: مشکلی که این مجموعهها ایجاد میکنند، اگر من تا قبل از این به صورت سنتی، کتابفروشی بودم که کتابم را میفروختم، توجیه اقتصادی برای من کتابفروش به همراه داشت زیرا از لحاظ مکانی و سرمایهگذاری به نظرم احتیاج به کافه و یا فروش دیگر موارد نبود بنابراین از آنجا که استقبال از کتاب کم است، کتابفروش ناچار است برای اینکه این توجیه اقتصادی را برای سرمایهگذاری پیدا کند، کافهای راهاندازی کرده و مسائل حاشیهای در کارش ایجاد کند وگرنه مطمئناً برای من راحتتر است تمرکزم را روی کتاب بگذارم.
آیا همچنان موضوع معافیت مالیاتی کتابفروشیها در ابهام قرار دارد؟
سحر اسکندری: با وجودی که قانون معافیت کتابفروشیها از پرداخت مالیات چندین سال است ابلاغ شده اما همچنان سازمان امور مالیاتی از آن تبعیت نمیکند؛ در شیراز هم ظرف یکی، دو سال گذشته این قانون ابلاغ شده اما اجرا نشده است. هر بار که مراجعه میکنم، یک بهانه واهی میآورند و معافیت را برای ما اِعمال نمیکنند. واقعاً اداره مالیات در این مورد با کتابفروشیهای شیراز همکاری نکرده است.
آیا توقف و جمع آوری میزها و غرفههای فروش کتاب در سازمانها و اماکن عمومی مانند ناوگان شهری یا مترو و حتی بیمارستانها و مراکز درمانی، تاثیری در رونق کتابفروشیها دارد؟
سحر اسکندری: این طرح بسیار بدی بوده است زیرا برای خرید کتاب نیاز است به کتابفروشی مراجعه شود؛ در شیراز کتابفروشی کم نیست که نیاز باشد مثلاً برای تهیه کتاب به غرفه عرضه آن در دیگر نقاط شهر مراجعه شود زیرا اگر شما اهل کتاب باشید میتوانید آنرا از جای اصلی که کتابفروشی است تهیه کنید؛ مثل این میماند که شما به سوپرمارکت مراجعه کرده و کتاب بخرید!
قطعاً برای خرید کتاب ارجحیت بر این است که خریدار کتاب به کتابفروشی مراجعه کند نه به یک میز که محدودیت مکان دارد و تنوع آثار آن بسیار کم است و صدالبته این موضوع به صنعت نشر آسیب جدی وارد میکند زیرا در لوای این غرفهها و میزها، کتابهای قاچاق و آثاری که به صورت غیرقانونی چاپ شدهاند، به فروش میرسد. اغلب این میزها و غرفهها تحت نظارت اداره ارشاد نیستند و به همین خاطر آثاری را ارائه میکنند که ممکن است آسیبزا باشند. در حالی که بازار کتاب بسیار شفاف است و آثاری در آن به فروش میرسد که دارای مجوز است.
مجتبی اسکندری: چندی پیش با گروهی روبهرو شدم که کتاب را به شکل دستفروشی بازاریابی میکردند وقتی جویا شدم که چه سودی برایشان دارد، متوجه شدم برخی ناشران استان، کتابها را در ازای پورسانت در اختیار آنان قرار میدهند و این افراد برای فروش بیشتر، کتابها را به قیمتی زیر بهای پشت جلد میفروشند.
نظر شما